کتاب «بلک‌بریِ هملت»[ Hamlet's Blackberry : a practical philosophy for building a good life in the digital age] نوشته ویلیام پاورز [Powers, William] با ترجمه علیرضا طاق‌دره توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

لک‌بریِ هملت»[ Hamlet's Blackberry : a practical philosophy for building a good life in the digital age]  ویلیام پاورز [Powers, William]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب یکی از عناوین «کتابخانه فلسفه زندگی» است که این‌ناشر چاپ می‌کند. نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۱۰ توسط انتشارات هارپر کالینز در نیویورک چاپ شد.

نویسنده کتاب پیش‌رو در این‌اثر با الهام از نگاه فلسفی امرسون، هنری دیوید تارو و چند ادیب و فیلسوف دیگر، به موضوع رابطه انسان با ابزار و فناوری نگاه می‌کند. ویلیام پاورز با آغوش باز از فواید فراوان فناوری و ابزارهای دیجیتال در تمام جزئیات زندگی استقبال کرده اما از به‌هم‌ریختن توازن زندگی به نفع ابزارها و البته تولیدکنندگان این‌ابزارها اعلام نگرانی کرده است. او معتقد است صفحات دیجیتال (رایانه، تبلت، تلفن همراه و …) کارهای شگفت‌انگیزی برای آدم‌های امروز می‌کنند اما باری را هم بر دوش‌شان می‌گذارند و نمی‌گذارند کار خود را به بهترین‌شکل انجام دهند.

ویلیام پاورز در کتاب «بلک‌بری هملت» به این‌مساله می‌رسد که ما به نظام فکری تازه هر روزه‌ای برای زندگی با صفحات دیجیتال نیازمندیم. او با نامگذاری مشکل و چالش امروز انسان با صفحات دیجیتال به اسم «مخمصه ارتباطات» در پی حل مسائل برآمده است. به‌همین‌دلیل با سفر به گذشته بشر و سده‌های پیش، حقایقی را درباره زندگی و افکار برخی از برجسته‌ترین اندیشمندان از جمله افلاطون، شکسپیر، هنری دیوید تارو و … مطرح کرده است.

این‌کتاب ۳ بخش اصلی با عناوین «چکاوک‌ها»، «در فراسوی جمعیت» و «در جست‌وجوی عمق» دارد که هرکدام به فصول مختلفی تقسیم می‌شوند. بخش اول، دربرگیرنده ۴ فصل «پرمشغله، بسیار پرمشغله»، «سلام مادر»، «سوار بر قایق» و «راه‌حل‌هایی که نیست» است. بخش دوم کتاب هم ۷ فصل را با این‌عناوین شامل می‌شود: «قدم‌زنان تا عرش»، «چشمه‌هایی در ذهن»، «آینه‌های کوچک»، «بلک‌بریِ هملت»، «خلق زندگی برای خویش»، «حریم والدن» و «خُنُکا خویشتن».

سومین بخش کتاب هم ۲ فصل دوازدهم و سیزدهم کتاب را شامل می‌شود که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «کمی بی‌مشغله» و «وحشت از قطع ارتباط». پس از بخش سوم هم «پی‌نوشت‌ها: بازگشت به اتاق» و «یادداشت‌ها» آمده‌اند.

در مجموع، نویسنده «بلک‌بری هملت» معتقد است ارتباط دیجیتال وقتی مفید است که آن را با چیزی که ضد آن است، به تعادل و توازن برسانیم؛ یعنی قطع ارتباط. او در نتیجه مخاطب خود را به ترک اعتیاد به فناوری دیجیتال و امکاناتش فرا می‌خواند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

...اما چاپ‌کنندگان به‌زودی فهمیدند به کتاب‌های ارزان‌تر و کوچک‌تری هم نیاز است که برای مردم عادی که می‌خواهند برای خود کتاب بخوانند نیز مناسب‌اند. تا اوایل دهه ۱۵۰۰، کتاب‌های جیبی با حروفی خواناتر چاپ شدند که ابداعات بسیارِ دیگری نیز برای راحتی حال خواننده در آن بود.

اما تاثیر این تغییراتِ فراوان که در ارتباطات مکتوب پیش آمده بود فقط خصوصی نبود، یعنی در بلندمدت خصوصی نماند. در سال ۱۵۱۷، یک دیرنشین آلمانی که عقاید نامتعارفی در زمینه الهیات داشت اعتراضات خود به سیاست‌ها و روش‌های مختلف کلیسا را با میخ، بر در یک کلیسا در ویتنبرگ کوبید و نهضت اصلاحات پروتستانی را آغاز کرد. مارتین لوتر از طریق مطالعات شخصی و تحقیق در انجیل به این دیدگاه‌ها رسیده بود و فناوری چاپ با گذشت زمان به او امکان داد تا پیامش را به مخاطبان و خوانندگان زیادی برساند که هریک به نوبه خود از این چالش بزرگ در برابر مقامات کلیسا آگاه می‌شدند و تصمیم می‌گرفتند چه موضعی اختیار کنند. ابزار گوتنبرگ در شکستن احاطه کلیسا بر قدرت نقش حساسی داشت و نیز بر آن تغییرات بعدی سیاسی و اجتماعی که قرار بود دنیای مدرن را شکل بدهد. ریشه ارزش‌هایی به نام آزادی و برابری که امروزه آنها را عزیز می‌شماریم در همین گسترش مطالعه و قدرتی کاشته شد که مطالعه به هر شخص بخشید تا به تفکر مستقل دست یابد.

البته کتاب نقاط قوتِ بسیارِ دیگری نیز دارد که آن را به چنین ابزار مفیدی تبدیل کرده است؛ نقاط قوتی که بیان می‌کند این ابزار چگونه تا عصر رایانه برقرار مانده است. دارنتون می‌نویسد:

«کتاب دستگاه فوق‌العاده از آب درآمده است، ویژگی‌های برجسته کتاب عبارت است از: بسته‌بندی عالی اطلاعات در یک جا، ورق‌زدن و مرور آسان، راحتی مطالعه در حالت نشسته یا خوابیده، نگهداری و ذخیره‌سازی فوق‌العاده اطلاعات و نیز مقاومت چشمگیر در برابر خرابی. کتاب نیازمند به‌روزشدن و دریافت اطلاعات از اینترنت نیست، برای دسترسی به آن نیازمند اتصال به اینترنت یا خاموش و روشن‌کردن رایانه نیستیم. لازم نیست رمزی را برای بازکردنش تایپ کنیم، آن را به برق بزنیم یا چیزی را از وب دریافت کنیم. طراحی‌اش چشم را می‌نوازد. شکل به دست گرفتنش آن را دلنشین می‌کند.»

این‌کتاب با ۳۱۹ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۵۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...