حرف مشترک بسیاری از زنان و دختران | جام جم


روزی که با «آبی سربلند» [The Proudest Blue] مواجه شدم یادم نمی‌رود، همان جا در کتابفروشی و در همان لحظه، تمام کتاب را خواندم. شنیده بودم کتاب منتخب کودک کتابی است که برای بزرگسال هم مناسب و جذاب باشد. این کتاب نه‌تنها مناسب است بلکه از آن کتاب‌هایی است که باید هر چند وقت یکبار از کتابخانه‌ام بیرون بیاورم و یک دور از اول تا آخرش را با عشق بخوانم. حس می‌کنم حرف مشترک بسیاری از زنان و دختران است.

آبی سربلند» [The Proudest Blue]  ابتهاج محمد [Ibtihaj Muhammad]  ساجده علی [S.K. Ali]

«حجاب آسیه خنده‌دار نیست. حجاب آسیه مثل دریایی است که موج‌هایش تا آسمان می‌رود، همیشه آنجاست، قوی و سربلند.»
داستان روایت اولین روزی است که آسیه با حجاب به مدرسه می‌رود‌‌ و به قول خواهرش «امروز بهترین و قشنگ‌ترین روز مدرسه است». ابتهاج محمد [Ibtihaj Muhammad] متولد نیوجرسی و اولین زن محجبه برنده مدال طلای المپیک در رشته شمشیربازی برای کشورش است. ساجده علی [S.K. Ali] کار روی این کتاب در کنار خانم ابتهاج محمد را مثل رویایی می‌داند که به وقوع پیوست. مترجم این کتاب دکتر لیلا کاشانی وحید است که در رزومه خود ترجمه کتاب هدیه ماه نورانی در مورد ماه رمضان را با انتشارات مهرسا دارد.

تصویرگری فوق‌العاده این کتاب که طرح جلد آن بارزترین آن است، آسیه با روسری آبی دریایی است که خواهرش با قایق کاغذی در آن شنا می‌کند، توسط حاتم عالی انجام شده. شروع قصه از انتخاب رنگ روسری است که آسیه، خواهر و مادرش همراه هم به روسری‌فروشی می‌روند. نقش حمایتگر مادر اول داستان و نقش حمایتی خواهر کوچک‌تر در کل داستان که داستان از زبان او روایت می‌شود پیام حمایت عاطفی از حجاب و محجبه‌ها را به خوبی به کودک منتقل می‌کند.

پیوند حجاب و رنگ و تسری ویژگی‌های رنگ آبی به حجاب چون سربلندی، قدرت، افتخار، اهمیت، مهربانی و ... از ویژگی‌های تمایز این کتاب با سایر کتاب‌های کودک در این زمینه است. علاوه بر این مورد، کتاب برخلاف روش‌های غیرمستقیم‌گویی در ادبیات‌ مذهبی کودک، مستقیما به حجاب اشاره می‌کند. علی‌رغم دشواری نگارش داستان در این روش، نویسنده (نویسندگان) به خوبی از پس داستان برمی‌آید و به ترسیم زیبایی‌های حجاب در ذهن کودک می‌پردازد.

در کل داستان در چندین صفحه تصویر آسیه با روسری آبی‌اش کل صفحه را می‌پوشاند و با جملاتی زیباگویی تمام ذهن کودک را آبی می‌کند. کتاب در چند بخش به مورد تمسخر قرارگرفتن آسیه اشاره می‌کند و او را در برابر این اهانت‌ها مقتدر و مهربان نشان می‌دهد. در یکی از صفحات کتاب بعد از این که پسری خطاب به آسیه داد می‌زند: «من بالاخره آن رومیزی را از روی سرت می‌کشم!» تصویری از حرکت آسیه و دوستانش به سمت نور و خورشید بزرگ دیده می‌شود که غیرمستقیم اشاره به آرمان‌خواهی و حق‌خواهی آسیه دارد. علاوه بر حجاب خود آسیه، نویسنده (نویسندگان) پا را یک قدم فراتر گذاشته و از زبان خواهر آسیه علاقه‌مندی‌اش به حجاب را بیان می‌کند و این یعنی نویسنده (نویسندگان) دنبال بیان تأثیرگذاری آسیه بر دیگران نیز بوده است.

نکته کوچک اما مهم تصویرگری این کتاب، نشان‌دادن آسیه به عنوان یک فرد سیاهپوست است. در واقع تصویرگر به طور غیرمستقیم به رد تبعیض نژادی اشاره دارد. این کتاب را به افراد ۵ تا ۹۹‌ساله پیشنهاد می‌کنم. به قول ساجده علی: «ستایش و عشق خدا همراه‌تان خواهد بود. کفش‌های برق‌برقی‌تان را به‌پا کنید، شاد باشید و از زندگی لذت ببرید، اگر در این حال رنگ مورد علاقه‌تان را هم به سرتان کنید، چه بسا بهتر و زیباتر می‌شوید!»

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...