معرفی رمان جذابیت عشق | اعتماد


رمان تاریخی در واقع رمانی است که گذشته و شرایط آن را بازگو می‌کند. شخصیت‌ها در رمان تاریخی هم شخصیت اصلی هستند و هم فرعی، یعنی گاهی شخصیت‌ها وجود داشتند و گاهی براساس یک دوره خاص از جامعه ساخته و پرداخته شده‌اند. اما گاهی در رمان تاریخی تنها به یک حادثه توجه می‌شود. یک حادثه و ویژگی و تاثیرش بر آدم‌ها و زندگی‌شان بازگو می‌شود. رمان «جذابیت عشق» [اثر تورج زاهدی] روایتی از سال‌های بعد از انقلاب و درباره روشنفکری و روشنفکران معاصر ایرانی است. البته به سرنوشت و فراز ونشیب‌های زندگی هرکدام هم می‌پردازد.

جذابیت عشق تورج زاهدی

داستان در ابتدا با یک راوی آغاز می‌شود که در حال فکر کردن است. روایت از زبان ساده‌ای نقل می‌شود. تکنیک‌های پیچیده زبانی در رمان وجود ندارد و همین موضوع هم سبب خوش‌خوانی خواننده است و هم خیلی زود به مفهوم‌های درونی داستان می‌توان پی‌برد. داستان اصلی و روایت‌های بسیار دیگری که در درون داستان اصلی گنجانده شده‌اند دارای هدف مشخصی هستند که بر جذابیت و کشش داستان افزوده است.

راوی آغازگر سردبیر و روزنامه‌نگار است. او به داستانی که خوانده است، فکر می‌کند. در بیرون از دنیای درونی‌اش زمان معاصر و فضای شهر تهران و چگونگی تعامل انسانی‌اش به خوبی تصویرسازی می‌شوند. آدمی که با قتل چند نفر روبه‌رو شده است. آیا برای چاپ در نشریه مناسب است یا خیر؟ افکارش سخت درگیر تردید چاپ این داستان است. «مرد با بقایای احساساتی که هنوز در او باقی بود، داشت به سه موجود زنده‌ای که لحظاتی پیش صاحب سه کالبد بی‌جان بودند، فکر می‌کرد. اگرچه فکرش هیچ نظم وترتیبی نداشت و آنقدر از جریان طبیعی فعالیت مغز فاصله داشت که به زحمت می‌شد عمل غیر ارادی ذهن پریشان او را فکر کردن دانست. می‌کوشید تا آنها را شناسایی کند.»

داستان 32فصل دارد. هر یک از فصل‌ها علاوه بر اینکه روایت اصلی را حفظ می‌کنند گاهی برای خواننده شخصیت‌های گوناگون و چگونگی اندیشه‌شان را نیز روایت می‌کند. برای نمونه در فصل دوازدهم طی یک گفت‌وگو بین راوی و فرهمند و مفتون و دیگران خواننده درگیر روابط خانوادگی هر کدام از شخصیت‌ها می‌شود. این گفت‌وگو که به طور عمد در روایت گنجانده شده بیشتر بازتاب نظریه‌ها و تحلیل روابط متزلزل برخی خانواده‌هاست. همچنین به خوبی نشان می‌دهد که قدرت و نفوذ یکطرفه چطور می‌تواند زندگی یک آدم را به نابودی بکشاند. «داشتم دیوانه می‌شدم. تا حد جنون تحت ظلم وستم بودم. پهلبد این را می‌دانست، ولی کاری از دستش ساخته نبود. قدرت پدر زن من بی‌نهایت از نفوذ او بیشتر بود. به این ترتیب من...» دکتر گفت: «اگر اشتباه نکنم آقای فرهمند می‌خواهد بگوید دو نفر ازدواج می‌کنند و با گذشت زمان، مرد شروع به تکامل و دست کم تغییر می‌کند و...» رمان جذابیت عشق یک درهم تنیدگی عاطفی پرکشش است. سرنوشت فراق‌های بعد از عشق و همچنین عشق‌های بعد از فراق.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...