نامه‌ها برای كه نوشته می‌شوند؟ | شرق


بعضی رمان‌ها می‌توانند رسالت هنر و ادبیات را به‌درستی و تمام‌وكمال تبیین كنند. «گیرنده شناخته نشد» [address unknown] از همین نوع است. این رمان که درباره دگردیسی فکری جامعه آلمان و تغییر نگرش این جامعه درباره یهودیان و جهان است، پیش از جنگ جهانی دوم نوشته شده و درواقع هشداری بوده درباره یک اتفاق تلخ تاریخی. جایی که بشریت باید از ادبیات و فرهنگ به‌‌مثابه تاریخِ اتفاق‌نیفتاده، درس بگیرد. رمان‌های مشهور دیگری در طول تاریخ نوشته شده که در مواردی ردی از پیشگویی‌های جامعه‌شناسانه در آنها وجود دارد. دو رمان مشهور جورج اورول، «قلعه حیوانات» و «1984» که اصلا نیاز به معرفی هم ندارند، از این دسته‌اند.

گیرنده شناخته نشد» [address unknown]کاترین کرسمن تیلور [Kressmann Taylor]

«گیرنده شناخته نشد»، رمان کوتاهی است نوشته کاترین کرسمن تیلور [Kressmann Taylor] که در سال 1938 نوشته شده و تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمه شده است. ماجرا به دو دوست آلمانی برمی‌گردد که یکی‌شان یهودی است. قصه از جایی شروع می‌شود که این دو پس از جداشدن از هم و برگشتن یکی از دوستان به آلمان، نامه‌نگاری را با هم آغاز می‌کنند و درواقع کل رمان نامه‌های این دو دوست به هم است. نامه‌هایی که در خلال آن‌ها، ما به سیر تغییر روابط این دو، شخصیت اصلی داستان و افکار و تفکرات سیاسی او و نوع دیالوگ و درنهایت سرنوشت او پی می‌بریم. جنگ جهانی دوم در شرایطی اتفاق افتاد که ملت آلمان از تحقیری بین‌المللی، حاصل از شکست در جنگ جهانی اول رنج می‌برد.

شرایط اقتصادی و صنعتی آلمان بسیار عوض شده بود و آلمان دیگر آن کشور متمول صنعتی ابرقدرت مغرور نبود، تمام این‌ها در نفرتی بزرگ از جهان جمع شد و پاسخ مثبتی شد به تفکر مرکزی حزب نازی درباره برتری آلمانی‌ها نسبت به تمام دنیا. رمان، استعاره‌های مستقیمی به ملت آلمان و روابط بین‌المللی آن دارد. دو دوست که یکی آلمانی و دیگری آلمانی-یهودی است (استعاره از دو‌دستگی جامعه آلمان و شکاف بین یهودیان و غیریهودیان) در کار فروش آثار هنری در آمریکا مشغول‌اند (استعاره از روابط بین‌المللی و ارسال هنر و فرهنگ و اندیشه به کشورهای دیگر و موفقیت‌های چشمگیری که در تاریخ آلمان به وضوح مشخص و تحسین‌برانگیزند) یکی از دو دوست به آلمان بازمی‌گردد. بازگشت به آلمان، یکی از شعارها و رویه‌های اصلی حزب نازی بود، آنها معتقد بودند که آلمان بزرگ اکنون از دوران شکوه خود فاصله گرفته و با کار و تلاش زیاد، برقراری نظام‌های منظم صنعتی و اقتصادی، شعارهای برانگیزاننده و برتری‌جویانه نسبت به تمام جهان و تکیه به اسطوره‌های آلمان، می‌توان در مسابقه موهوم بین آلمان و تمام جهان پیروز شد. مسابقه‌ای که خود ساخته و پرداخته ذهن حزب نازی بود و در شرایط روانی تحقیرشده‌ ملت آلمان، تنها انگیزه‌ای شد برای پیشرفت و حرکت مردم. پس از بازگشت این دوست، روابط دوستانه آنها به نامه‌نگاری و چند دیالوگ کوتاه درباره سیاست و فضای اجتماعی آلمان تقلیل پیدا می‌کند.

پس از مدتی، تغییرات عجیب و بی‌دلیلی در روحیات، تفکرات و نوع دیالوگ دوست ساکن در آلمان دیده می‌شود و به مرور تغییر این شخصیت از هنرمندی لطیف و هنردوست و فرهنگی به شخصی پر از کینه‌ها و عقده‌های حقارت و کینه‌توزی علیه جهان در نامه‌ها حس می‌شود. می‌توان گفت دقیقا همان بلایی است که در دوره قدرت‌گرفتن هیتلر تا آغاز جنگ، بر سر ملت آلمان آمده بود. داستان به‌خوبی از عهده وظیفه مهم هشدار به جامعه برمی‌آید، چه اینکه نویسنده اعتقاد دارد این جامعه آلمان است که خود به افکار خطرناک حزب نازی پا داده و آن را بسط می‌دهد، این اعتراف تلخ را در چند رمان و نوشته دیگر که یکی از واضح‌ترین آنها رمان «عقاید یک دلقک» هاینریش بل است، می‌توان دید. امروزه اینکه در دوره جنگ جهانی دوم، ملت آلمان تقریبا تمام وکمال پشت هیتلر و حزب نازی ایستاد و از تمام نقشه‌های آنها حمایت کرد و در تمام کشتارها و جرم‌های آنها شریک بود، بر کمتر کسی پوشیده است. ردپای این اعتراف پس از گذشت چند نسل هنوز وجود دارد. فرم روایت، فرم محبوب و جالب نامه‌نگاری است. فرمی که انگار تاریخ‌مصرف نداشته و ندارد.

نامه به‌عنوان یک رابطه مستقیم انسانی بین دو نفر، انگار با خود نوعی استاندارد انسانی دارد که همیشه استعاره از رابطه ملت‌ها و اقوام است. بنابراین در این اثر، انتخاب فرم نامه‌نگاری، بسیار هوشمندانه و قدرتمند در جهت روایت و قصه‌گویی و شخصیت‌پردازی بوده و به کمک نویسنده آمده است. نامه‌ها با آدرس و تاریخ ارسال و دریافت می‌شدند و تمام اطلاعات مورد نیاز مربوط به قصه‌ای اصلی را در خلال نوشته‌های دو دوست، دارند. یکی از نکته‌های بسیار جالب دیگر این رمان، حجم بسیار کم آن است. انگار نویسنده درباره حجم رمان نیز نیم‌نگاهی داشته و تلاشش این بوده است که تا جای ممکن کتاب کم‌حجمی بنویسد تا مردم زودتر آن را بخوانند بلكه جلوی وقوع یک فاجعه گرفته شود. به‌همین‌دلیل گهگاه حس می‌شود تغییرات روحیه و رفتار دوست مقیم آلمان، ناگهانی و بدون توجیه است و کمی از روال منطقی و داستانی خارج می‌شود. از طرفی تغییر رویه سیاسی و اجتماعی جامعه آلمان در آن روزها نیز، به همین شکل ناگهانی و تکان‌دهنده و بی‌دلیل بوده است و شاید نویسنده می‌خواسته این را یادآور شود. درهرحال، رمان کوتاه و فرمیک «گیرنده شناخته نشد» رمانی معروف و حساب‌شده است که خواندنش باید برای تمام کسانی که به بحث‌های رفتارهای اجتماعی و سیاسی و تاریخ جنگ علاقه‌مندند، جذاب باشد.

[این کتاب نخستین بار با عنوان «ن‍اش‍ن‍اس‌ در ای‍ن‌ آدرس‌» با ترجمه ت‍ی‍ن‍وش‌ ن‍ظم‌ج‍و و م‍ه‍ش‍اد م‍خبری‌ توسط نشر ماه‌ریز منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...