مسافر و مهتاب از چه می‌گویند... | ایسنا


«مسافر و مهتاب» [Journey by moonlight] شاهکارِ نویسنده‌ مجار، آنتال صرب [Antal Szerb] است که در سال ۱۹۳۷ منتشر شد و ترجمه فارسی آن به‌تازگی توسط فرناز حائری از سوی نشر نو منتشر شده است. [این رمان پیش از این با ترجمه عبدالله جمنی تحت عنوان «سفر در مهتاب» منتشر شده است.] این اثر، از کلاسیک‌های بزرگ ادبیات دهه‌ ۱۹۳۰ اروپا، از شناخته‌شده‌ترین رمان‌های ادبیات معاصر مجارستان و شاهکاری در ادبیات مدرنیستی است؛ رمانی طنزآمیز با مضامینی عمیق از جنسیت و مرگ که تأثیر یک جامعه‌ بسته‌ اجتماعی و جنسی را بر زندگی یک مرد دنبال می‌کند؛ نمونه‌ بی‌نقصی از یک رمان اروپایی در دوران میان‌ دو ‌جنگ جهانی.

خلاصه رمان مسافر و مهتاب» [Journey by moonlight]  آنتال صرب [Antal Szerb]

الی اسمیت نویسنده شناخته‌شده ایرلندی، آنتال صرب را یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان اروپایی می‌داند و می‌گوید: «نویسنده‌ای با لطافتی بی‌اندازه و سخاوتی کم‌نظیر... آیا ممکن است استادی ادبی تا این حد بی‌ادعا، بامزه و مهربان باشد؟» کوین کراسلی‌هالند، منتقد انگلیسی نیز در ستایش رمان «مسافر و مهتاب» می‌گوید: «رمانی که می‌توان آن را هم دوست داشت و هم تحسین کرد؛ همیشه بازیگوش و طنزآمیز، پر از توصیفات درخشان، جمله‌های نیش‌دار و موقعیت‌های مضحک... این کتاب عاشق زندگی است.»

«در قطار همه‌چیز روبه‌راه بود. اما در ونیز و پس‌کوچه‌هایش بود که آن بی‌قراری شروع شد...» این آغاز درخشانِ رمانِ آنتال صرب است؛ شروعی بی‌نظیر برای رمانی که به قول نیکلاس لزارد که آن را «یکی از بزرگ‌ترین آثار ادبیات مدرن اروپا» برمی‌شمرد، «به یاد ندارم آخرین‌بار کی این کار را انجام دادم، خواندن یک رمان و سپس بازگشت فوری به صفحه‌ اول برای دوباره‌خواندن آن. تا اینکه مسافر و مهتاب را خواندم.»

«مسافر و مهتاب» داستانی تأثیرگذار و طنزآمیز درباره‌ یک تاجر بورژوای مجار که میان وظیفه و تمایل شخصی در کشمکش است. میهای، شخصیت اصلی داستان، تمام عمرش رویای سفر به ایتالیا را داشته است. وقتی سرانجام این سفر را با همسرش اِرژی در ماه‌عسل آغاز می‌کند، به‌زودی او را ترک می‌گوید تا به جست‌وجوی خود بپردازد، درحالی‌که خاطرات دوستان قدیمی‌اش از دوران پرآشوب نوجوانی او را تسخیر کرده‌اند: تاماشِ زیبا و مهربان، یانوشِ بی‌پروا و سرکش، و اِوای مرموز که هرگز از ذهنش پاک نمی‌شود. سفر او از ونیز به راونا، فلورانس و رم ادامه پیدا می‌کند، درحالی‌که در کوچه‌‌پس‌کوچه‌های تنگ و باریک ونیز و دشت‌های توسکانی و امبریا گم می‌شود. میهای با اشتیاقی وصف‌ناپذیر به دنبال زنده‌کردن دوران جوانی از دست‌رفته‌ خود در میان روشنفکران سرکش مجارستان است و درعین‌حال می‌داند که باید میان بازگشت به یک زندگی آرام و پذیرفتن وسوسه‌ ماجراجویی‌های رسوایی‌آمیز، یکی را انتخاب کند.

«مسافر و مهتاب» اگرچه در نگاه نخست درباره‌ یک تاجر مجار بورژوا است که با همسرش به ونیز سفر کرد است؛ یک کلیشه‌ای آشنا، اما او مشتاق است که معمولی باشد، چراکه نوجوانی‌اش را در میان فضایی سرشار از بی‌قاعدگی‌های زیباشناختی گذرانده است، چیزی شبیه به آنچه در «بچه‌های وحشتناک» ژان کوکتو می‌بینیم (و احتمال داده می‌شود که این رمان تا حدی هجویه‌ای بر آن باشد): ترکیبی خارق‌العاده از بی‌قیدوبندی، بی‌اخلاقی، نمایش‌بازی و خودکشی.

بخش‌هایی از داستان که به این جنبه‌ آخر می‌پردازد شاید شما را آزرده کند، اما به یاد داشته باشید که اولاً مجارها به داشتن گرایشی ذاتی به خودویرانگری معروف‌اند، و ثانیاً، شاهکارها این حق را دارند که اندکی از مسیر اصلی خود منحرف شوند. بااین‌حال، گذشته‌ قهرمان داستان خیلی زود به سراغش می‌آید، آن‌هم از طریق یکی از دوستان قدیمی‌اش که خبر می‌دهد عزیزترین و کاریزماتیک‌ترین دوست مشترکشان حالا در یکی از صومعه‌های توسکانی یا امبریا زندگی می‌کند. سپس اضافه می‌کند: «راستی، همسرت یک زن کاملاً نفرت‌انگیز است.» این یکی از بهترین ورودهای شخصیت‌ها در تاریخ ادبیات است.
آنچه در ادامه می‌آید، سفری تقریباً پیکارسک است، پر از قطارهای از‌دست‌رفته، انگیزه‌های ناگهانی و تصادفاتی شگفت‌انگیز و تقریباً عمدی، که در آن تمایلات غیرمتعارف و سنت‌گرایی، عرفان و منطق، جنسیت و عشق، در برابر هم قرار می‌گیرند. این داستانی کمدی است، اما کمدی‌ای هوشمندانه و جدی، از آن دسته کتاب‌هایی که انگار نویسنده‌اش به درون روح شما - در لحظات بهترش- دسترسی داشته است.

آنچه این کتاب را تا این حد درخشان می‌کند، لحن آن و شناخت فوق‌العاده‌ی نویسنده از شخصیت‌ها است. میهای، قهرمان داستان، تصور می‌کند که گذشته‌ روشنفکرانه و موقعیت متفاوتش نسبت به جامعه‌ معمول، به او بینش‌هایی بخشیده که از دسترس افراد عادی خارج است. اما بارها و بارها متوجه می‌شویم که او مسائل را اشتباه قضاوت کرده است، به‌ویژه درمورد همسرش که او را زنی زیبا اما کاملاً متعارف می‌پندارد. اما آنتال صرب، درحالی‌که ذهنی بزرگ به وسعت یک سیاره دارد (او قبل از ۴۰ سالگی کتابی معتبر درباره‌ تاریخ ادبیات جهان نوشت)، قلبی به همان اندازه بزرگ دارد. نتیجه‌ این ترکیب، کتابی است که درعین‌حال که شخصیت‌هایش را به نقد می‌کشد، به‌طور کامل آن‌ها را درک کرده و انگیزه‌هایشان را توجیه می‌کند.

در این ویژگی، چیزی تقریباً خدای‌گونه نهفته است، و این واقعیت که هوشِ شگفت‌انگیزِ آنتال صرب او را به تولید اثری از جنس کمال‌گرایی خشک و بی‌روح سوق نداد، آن را حتی قابل‌تحسین‌تر می‌کند. این کتاب همه‌چیز دارد: تصاویر سفرنامه‌ای فوق‌العاده، شلخته‌ترین اتاق مطالعه‌ جهان، دانشجویان هنری آمریکاییِ ثروتمند و احمقی به نام میلیسنت («میلیسنت! او گفت: «واقعاً کسی در این دنیا هست که اسمش میلیسنت باشد؟»)، شوخی‌های بامزه درباره‌ خودکشی، و جملات قصار خارق‌العاده: «نوامبر در لندن یک ماه نیست، یک حالت ذهنی است.»

«مسافر و مهتاب» یکی از محبوب‌ترین رمان برای تمامی مجارهای فرهیخته است. و داشتن چنین کتابی در میراث فرهنگی یک کشور، چیزی است که باید به آن افتخار کرد، کاری که مجارها می‌کنند؛ و شاید ترجمه فارسی آن پس از یک قرن، افتخاری دیگری است برای مترجم فارسی که آن را خوانندگان ایرانی به اشتراک گذاشته است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...