روزنه‌ای کوچک به انقلابی بزرگ | الف


روز 6 آوریل 1934 لوسین برایس، نویسنده‌ی آمریکایی، برای شام به منزل وایتهد دعوت بود. آلفرد نورث وایتهد، فیلسوف کبیر و آریستوکرات انگلیسی، چند سالی بود که به آمریکا آمده و در آنجا رحل اقامت افکنده بود. برایس زود رسید. قبل از ساعت 18 به خانه‌ی خاندان وایتهد پا گذاشت، در حالی که شام زودتر از یک ساعت بعد حاضر نمی‌شد. لذا فرصتی پیش آمد و به دفتر کار او رفت. روی کاناپه‌ای نشستند و در آن‌جا در خصوص مسایل گوناگون و جالب و مهمی گپی زدند. آن روز هفدهمین سال‌روز ورود ایالات متحده‌ی آمریکا به جنگ جهانی اول بود. بحث به اخبار روزنامه‌ها کشید. وایتهد گفت: «عناوین روزنامه‌های آمریکایی در ذهن خواننده تصورات غلطی القا می‌کنند...» و پس از نقد و بررسی شیوه‌ی کار روزنامه‌ها، گفتگو به کتاب‌هایی کشیده شد که درباره‌ی جنگ جهانی اول نوشته شده بود.

روزهای انقلاب چطور زنان یک روستا در ایران انقلابی شدند؟ Days of revolution : political unrest in an Iranian village  Mary Elaine Hegland   مری هگلند

وایتهد نکته‌ی ظریف و مهمی را مطرح می‌کند: «استادان و کارشناسان و صاحب‌نظران برای نوشتن این نوع کتاب‌ها اسناد رسمی را با دقت بسیار بررسی می‌کنند. اما من می‌پرسم در این زمینه اسناد رسمی چه ارزش و اهمیتی دارند؟ احساس ترسی که از سال 1900 تا سال 1914 بر همه چیز چیره شد، به نوعی پنهان بود و فقط در ناخودآگاه مردم موج می‌زد و در هیچ سندی هیچ اثری از آن نیست. اصلاٌ مردم آن را حتی به زبان هم نمی‌آوردند. چه بسا امید داشتند که با این پنهان‌کاری فاجعه فوران نکند. ولی هراس و نگرانی در تمام آن سال‌ها در دل همگان حضور داشت. انگلستان که اصلاً هیچ‌گاه احساس امنیت نمی‌کرد، مگر فقط چند سالی بعد از 1870 که روشن شد فرانسه هرگز به انگلستان حمله نخواهد کرد» و در نهایت نظر خاص خود را مطرح کرد: «واقعیت این است که تاریخ حقیقی هرگز نوشته نمی‌شود؛ زیرا تاریخ حقیقی در عقل و ذهن مردم نیست، بلکه در اعصاب و دل‌های آنان جای دارد». این دیدگاهی شایان توجه است، ولی گه‌گاهی کسانی پیدا می‌شوند که از پس نوشتن چنین چیزی برمی‌آیند. خانم مری هگلند هم‌وطن آقای برایس چنین اثری را درباره‌ی انقلاب ایران خلق کرده است.

مری هگلند [Mary Elaine Hegland] محققی آمریکایی بود که سال 1357 برای انجام کارهای پژوهشی‌اش به یکی از روستاهای پرت استان فارس، به نام علی‌آباد، رفته بود. در همان ایام آتش انقلاب دامن روستا را گرفت و روستاییان حاشیه‌ای انقلابی شدند و زندگی‌شان تغییر کرد. او در پی تحقیقی چندماهه درباره‌ی وضعیت کشاورزی روستا و پیامدهایش بود، ولی سیل انقلاب آمد و هر چه کشاورزی و مشاورزی بود جمع کرد و با خود برد. لذا خانم هگلند آن‌قدر خردمند بود که موضوع پژوهش خود را از کشاورزی به انقلاب تغییر داد و کتابی فوق‌العاده در این زمینه نگاشت.

انقلاب سال 1357 واقعه‌ی مهمی بود که توجه جهان را به خود جلب کرد. از آن زمان تاکنون بررسی‌های گوناگونی درباره‌ی آن صورت گرفت. خب این آثار تاریخی نیز مشابه سایر نوشته‌ها بود. چه موافقان و چه مخالفان اشتراکات زیادی داشتند در نوع نگاهی که به این واقعه داشتند و دارند. چند ویژگی بارز این امر را به خوبی نشان می‌دهد. تقریباً همه‌ی آثار مربوطه نگاهی «کلی» و «از بیرون» به انقلاب داشتند. به علاوه، این نگاه کلی و بیرونی معطوف است به نقاط خاصی همچون پایتخت ایران یا کلان‌شهرها. مسئله این است که محصول این نگاه نمی‌تواند تمام واقعیت و ماجرای انقلاب را با همه‌ی غنایش منعکس کند. این نگاه چیزهای بسیاری را نادیده می‌گیرد که دست‌کمی از دیگر امور ندارند. به عبارت دیگر، نگاهی «جزیی» و «از درون» هم لازم است که معطوف باشد به حاشیه‌ها و کناره‌های این کشور پهناور و شلوغ. مسئله فقط این نیست که طبق اسناد رسمی، رویدادهای سیاسی-اجتماعی-اقتصادی کلان تهران چه بود. علاوه بر این، باید به این مطلب هم توجه کرد که در قلب و ذهن آدم‌های عادی چه گذشت و انسان متعارف انقلاب را در زندگی روزمره‌اش چگونه تجربه می‌کرد.

اما با دقت بیشتر به نظر می‌رسد که این کتاب فراتر از آن سه نکته عمل می‌کند؛ یعنی نگاه «جزیی» و «از درون» که معطوف به «حاشیه» است. نویسنده با هوشمندی هر سه ویژگی را با سه ویژگی متقابل‌شان تلفیق می‌کند. به عبارت دیگر، از نگاه «کلی» و «از بیرون» که معطوف به «مرکز» انقلاب است، غافل نمی‌ماند و بین آنها نسبت برقرار می‌کند. مجموع این عوامل باعث خلق اثری بدیع در نوع خود شده که هم علمی-تحقیقی است و هم در قالب روایی، جذابیت داستانی دارد.

با همه‌ی این اوصاف، چه بسا کسانی خیال کنند که این موضوع ارزش بررسی ندارد؛ زیرا موضوع انقلاب در یک روستای پرت ساده و سطحی است. ذهن آن روستاییان صرفاً تابع جریان کلی کشور است و لذا چندان مسئله‌ساز نیست. نکته‌ی مهم دقیقاً همین است؛ «پیچیدگی» موضوع انقلاب در آن نقطه‌ی حاشیه‌ای اصلاً و ابداً کمتر از «پیچیدگی» همان موضوع در تهران نیست. روابط و مناسبات پیچیده‌ی روستاییان ویژگی‌های خاص خودش را دارد که بدون کنکاش دقیق درست فهمیده نمی‌شود.  

البته نباید نادیده بگیریم که نویسنده به مسایل انسان‌شناسی و مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی و فرهنگی نیز توجه زیادی نشان می‌دهد. به دیگر سخن، این کتاب محدود به شناخت انقلاب سال 57 نیست، بلکه نوعی ایران‌شناسی معاصر نیز به شمار می‌آید، به‌ویژه این‌که به وضعیت پساانقلاب آن روستا هم توجه می‌کند. او پس از تقریباً سی سال،در دهه هشتاد شمسی، چند بار به علی‌آباد بازگشت. مقایسه‌ای روستا در این دو بازه‌ی زمانی، هم بر جذابیت اثر افزوده است و هم بر ارزش تحقیقی‌اش.  

در آخر باید به نکته‌ای اشاره کنم تا پیشاپیش مانع یک سوءتفاهم احتمالی شوم. ممکن است کسانی، به هر دلیلی، تصور کنند این کتاب یک اثر ایدئولوژیک در دفاع از انقلاب 57 و جمهوری اسلامی است. این تصور به هیچ وجه درست نیست. این کتاب یک اثر تحقیقی است که نویسنده تلاش می‌کند امور را همان‌گونه که هستند به خوانندگان نشان دهد. هرچند وی با انقلاب سال 57 همدلی داشت، اما نگاه بی‌طرف خود را کنار نمی‌گذارد. برای این‌که بحث را کوتاه کنم، چند سطر از کتاب نقل می‌کنم که درباره‌ی وضعیت پس از انقلاب است:   

«مردم از نارضایتی آشکار اقتصادی و سیاسی صحبت می‌کنند. در سال‌های اخیر و مخصوصاً از انتخابات ریاست جمهوری 2009 به بعد، بی‌اعتقادی و خشم نسبت به حکومت جمهوری اسلامی بیشتر شده است... جمهوری اسلامی حامیان مشتاق خود و افراد بسیار دیگری را دارد که شاید قلباً منتقد باشند، اما می‌دانند که مطیع ظاهر شدن منافع بیشتری دارد... جوانان تلاش می‌کنند تا، با هر چه دستشان می‌رسد، خودشان را سرگرم کنند. میزان اعتیاد به مواد مخدر بالا رفته است. بسیاری از ایرانیان، مخصوصاً جوانان، چندان به باورها و آداب مسلمانی پایبند نیستند. مسن‌ترها حکومت را مقصر می‌دانند و می‌گویند مذهب نباید زوری باشد. خیلی‌ها غیرمذهبی‌تر شده‌اند، یا باور دارند که دین و حکومت باید از هم جدا شوند و آداب و نگرش‌های اسلامی را به حوزه‌های کمتری از زندگی وارد می‌کنند یا علاقه‌شان به اسلام کمتر شده است. از مردم داخل و خارج کشور شنیدم که جمهوری اسلامی بیشتر از شاه مردم را غیرمذهبی کرده است. علاقه به دین زرتشتی و مسیحیت افزایش یافته است.»

[کتاب «روزهای انقلاب» اثر مری هگلند با ترجمه میترا دانشور و توسط ترجمان علوم انسانی منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...
به قول هلدرلین، اقامت انسان در جهان شاعرانه است... شعر در حقیقت تبدیل ماده خامی به نام «زبان»، به روح یا در حقیقت، «شعر» است. بنابراین، شعر، روح زبان است... شعر است که اثر هنری را از اثر غیرهنری جدا می‌کند. از این نظر، شعر، حقیقت و ذات هنرهاست و اثر هر هنرمند بزرگی، شعر اوست... آیا چنان‌ که می‌گویند، فرازهایی از بخش نخست کتاب مقدس مسیحی که متکی بر مجموعه کتب مقدس یهودیان، یعنی تنخ است، از اساطیر شفاهی رایج در خاور نزدیک اخذ شده یا خیر؟ ...
یک تنش مفهومی هست بین «نامکان بودن» و «مکان سعادتمند». این می‌تواند پارادوکس معنایی ایجاد کند که قرار نیست جایی وجود داشته باشد که سراسر فضیلت باشد... با پیدا شدن امریکا ما با یک زمین جدید روبه‌رو هستیم... ایده رمانتیک امرسون این است که ما یک سه‌گانه داریم: خود، جامعه و طبیعت. زمانی ما می‌توانیم به تعالی برسیم که وحدتی ارگانیک بین اینها شکل بگیرد... اگر آلن‌پو به خود حمله می‌کند و نشان می‌دهد این خود نه می‌تواند وحدت‌بخش باشد و نه خود وحدت دارد‌، کار ملویل حمله به ضلع طبیعت است ...