منصوره وحدتی احمدزاده از ترجمه‌های تازه‌اش از آثار سال بلو و هارولد پینتر خبر داد.

به گزارش ایسنا، این مترجم در حال حاضر، ترجمه‌ی دومین رمان سال بلو را با عنوان «و این حقیقت» به پایان رسانده، که در مرحله‌ی دریافت مجوز نشر است.

رولشتاین» [Ravelstein] سال بلو


او همچنین سومین اثر این نویسنده‌ را با نام «رولشتاین» [Ravelstein] ترجمه کرده است که گفت، چند اصلاحیه در آن انجام شده و پس از دریافت مجوز نشر منتشر خواهد شد.

وحدتی افزود: این آثار که از سوی نشر اختران منتشر می‌شوند، با ویراستاری مسعود احمدی همراه‌اند.

او در معرفی سال بلو نیز توضیح داد: سال بلو نویسنده و متفکر آمریکایی - کانادایی است که در ژوئن 1915 در کانادا متولد شد و بعدها به آمریکا مهاجرت کرد و 18 اثر از خود به جای گذاشت. او جایزه‌ی انستیتو هنر و ادبیات را در سال 1935، جایزه‌ی بنیاد فورد را در سال 1995، جایزه‌ی پولیتزر را در سال 1975 و جایزه‌ی نوبل را در سال 1976 دریافت کرد. بلو 5 آوریل 2005 در 89سالگی درگذشت که همان وقت یکی از 18 نامزد جایزه‌ی بوکر بود. «مرد معلق» اولین رمان این نویسنده است که به صورت روزنگار نوشته شده و چند سال پیش از سوی نشر اختران در ایران به چاپ رسید.

این مترجم افزود: بلو در کتاب «و این حقیقت» همچنان که بر اهمیت عشق در زندگی انسان تأکید دارد و روند داستان تأثیر انکارناپذیر آن‌را به خواننده القا می‌کند، به شدت از بی‌بند و باری‌های جنسی که در این کتاب از آن با عنوان «انقلاب جنسی» نام برده، انتقاد کرده است. «رولشتاین» هم به گفته‌ی خود سال بلو، زندگی‌نامه‌ی یکی از دوستان اوست که در این کتاب با نام «رولشتاین» ظاهر شده و او آلن بلوم - پروفسور، فیلسوف و استاد دانشگاه‌های آمریکا - است. این کتاب مانند اغلب زندگی‌نامه‌ها روندی ترتیبی و خطی ندارد؛‌ بلکه بخش اعظم آن به گفت‌وگو‌هایی اختصاص می‌یابد که بین بلوم و بلو رخ داده است؛ گفت‌وگوهای دو متفکر که خواندنش برای من مترجم بسیار ارزنده بود.

احمدزاده درباره‌ی ترجمه‌های دیگرش نیز اظهار کرد: ترجمه‌ی کتاب «روزگار قدیم» را شامل چهار نمایش‌نامه‌ی «چشم‌انداز‌»، «سکوت»، «روزگار قدیم» و «شب» از هارولد پینتر - نمایش‌نامه‌نویس انگلیسی برنده‌ی نوبل - که دی‌ماه سال گذشته درگذشت، به اتمام رسانده‌ام که در حال حاضر در مرحله‌ی بررسی است.

او عنوان کرد: با مطالعه دریافتم که آثار پینتر به سه گروه تقسیم شده‌اند؛ گروه نمایش‌نامه‌های تهدید،‌ گروه نمایش‌نامه‌های تثبیت و گروه نمایش‌نامه‌های بازنگری گذشته. نمایش‌نامه‌های ترجمه‌شده‌ی یادشده در گروه سوم جای می‌گیرند و از سوی نشر افراز منتشر می‌شوند.

او همچنین به ترجمه‌ی «تاریخ تمدن مصر» به قلم پال جانسون مشغول است و یک گزیده از شعرهای مسعود احمدی را با 65 قطعه شعر به انگلیسی ترجمه کرده که هنوز به چاپ سپرده نشده است.

منصوره وحدتی احمدزاده متولد سال 1334 است و از دیگر آثارش به «آیا لکنتی هستید» جین فریزر و ویلیام اچ. پرکینز، «آلکاتراز» جیم کوئیلین، «پل‌های مدیسون کانتی» جیمز والر که از سوی نشر افراز برای نوبت دوم چاپ می‌شود، «دیروز گریستم» اییانلا ونزنت و «من کیستم» فیلیپ برنارد می‌توان اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...