رمان «به حرف نیامدم» [I Didn't Talk (Não falei)] نوشته بئاتریس براشر [Beatriz Bracher] با ترجمه پویا رفویی و از سوی انتشارات ناهید به کتاب‌فروشی‌ها راه یافت.

به حرف نیامدم» [I Didn't Talk (Não falei)] بئاتریس براشر [Beatriz Bracher]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، براشر در رمان «به حرف نیامدم» داستانی از زندگی پرملال استادی را به تصویر می‌کشد که روزهای زندگی‌اش را در اضطراب یادآوری خاطرات رنج‌آورش می‌گذراند.

گوستاوو قرار است از سائوپائولو به حومه شهر نقل مکان کند، اما این خشونت زیستن در شهری تازه نیست که او را می‌ترساند، چیزی که او بیش از همه از آن می‌ترسد، خشونتی‌ است که در خاطراتش آن را زندگی کرد است.

این کتاب که نخستین‌بار در سال 2004 منتشر شد، در رده داستان‌های برزیلی قرن 20 این نشر قرار داشته و از ترجمه انگلیسی کتاب با عنوان (I didn’t talk) به فارسی برگردانده شده است.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم:
«یک بار، لیژیا که پنج‌شش‌ساله بود، دوستی را به خانه آورد. پیشنهاد کردم که یک سر برویم به موزه‌ای یا پارکی. محل مدنظرم بوتانیا بود، ولی لیژیا دلش می‌خواست گورستان را به فرانسیسکا نشان بدهد، که برای دیدن آنجا سر از پا نمی‌شناخت. چنین که دستگیرم شد مطلبی بود که مدت‌ها بر سرش بحث می‌کردند. بعدتر، دم در ورودی، هر کدام با دسته‌گل خودش، یکهو پا به دویدن گذاشت. لیژیا جلوی قبرهای مشخصی می‌ایستاد و برای دوستش قصه‌های تعریف می‌کرد که من هیچ‌وقت به گوشم نخورده بود.»

رمان «به حرف نیامدم» نوشته بئاتریس براشر، در 174 صفحه، با شمارگان 440 نسخه، به قیمت 55 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، با ترجمه پویا رفویی و به همت انتشارات ناهید به بازار کتاب رسید.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...