رمان «پلیس حافظه» [Hisoyaka na kesshō یا The memory police] اثر یوکو اوگاوا [Yōko Ogawa] با ترجمه کیهان بهمنی از سوی نشر آموت منتشر شد.

پلیس حافظه [Hisoyaka na kesshō یا The memory police] اثر یوکو اوگاوا [Yōko Ogawa]

به گزارش خبرنگار مهر، «پلیس حافظه» رمانی علمی تخیلی است که تحت تأثیر رمان ۱۹۸۴ نوشته شده است. مجله‌ی «تایم» در مقاله‌ای در تابستان ۲۰۱۹ پلیس حافظه را یکی از بهترین کتاب‌های فصل نامید و درباره آن نوشت: رمان افسانه‌ای اوگاوا به شدت یادآور تم ۱۹۸۴ جورج اورول و «فارنهایت ۴۵۱» ری‌بردبری و «صد سال تنهایی» گابریل گارسیا مارکز است اما با این حال صدا و قدرت خاص خود را دارد.

اوگاوا در رمان «پلیس حافظه» سراغ داستانی الهام گرفته از رمان دفتر خاطرات «آن فرانک» رفته است. روابط بینامتنی میان آثار خانم اوگاوا سبب شده است رگه‌هایی از درون‌مایه رمان‌های «خدمتکار و پروفسور» و «هتل آیریس» در این رمان نیز مشاهده شود.

یوکو اوگاوا ریاضیدان و نویسنده ژاپنی، تاکنون بیش از چهل اثر داستانی و غیرداستانی خلق کرده است که اغلب آثارش در چارچوب ادبیات روانشناختی قرار می‌گیرند. وی تاکنون برنده چندین جایزه از جمله «اکوتا گاوا» (۱۹۹۰) و جایزه‌ی شرلی جکسن (۲۰۰۸) شده است.

منتقدان، خانم اوگاوا را نویسنده‌ای می‌دانند که در آثارش به شدت تحت تأثیر داستان‌گویی «هاروکی موراکامی» است اما از سوی دیگر برخی از منتقدان در آثار او عناصر بورخسی را نیز یافته‌اند.

کیهان بهمنی مترجم این اثر، متولد ۱۳۵۰ و استاد دانشگاه است. از وی تاکنون ترجمه کتاب‌های «خدمتکار و پروفسور» «انتقام» «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» «پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت»، «پیرزن دوباره شانس می‌آورد»، «من از گردنم بدم میاد» و «کشتن عمه خانم» در نشر آموت منتشر شده است.

رمان «پلیس حافظه» نوشته یوکو اوگاوا و ترجمه کیهان بهمنی در ۳۴۴ صفحه و به قیمت ۵۱ هزار تومان از سوی نشر آموت به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...