رمان «تیزهوش» اثر هرمان هسه با ترجمه محمد بقایی دوباره منتشر می‌شود. چاپ قبلی این ترجمه سال 1369 بوده؛ اما ترجمه‌های دیگری از این کتاب با نام‌های متفاوت منتشر شده است. این کتاب را «زندگی‌نامه خودنوشت» هسه دانسته‌اند.

به گزارش ایبنا، این کتاب با ترجمه محمد بقایی در سال 1369 توسط نشر ماکان منتشر شده است. بعد از آن نیز توسط مترجمان دیگری ترجمه و به چاپ رسیده است. از جمله ترجمه قاسم کبیری با نام «زیر دنده‌های چرخ» و ترجمه مینا بیگلری با نام «اعجوبه».

اکنون ترجمه بقایی از این اثر توسط نشر «تهران» تجدید چاپ می‌شود.

هرمان هسه این کتاب را در سال 1906 میلادی نوشته و منتشر کرده است. وی در این رمان داستان پسربچه‌ای باهوش را تعریف می‌کند که ذوق و استعدادش توسط مربیان، معلمان و مادر و پدرش، نادیده گرفته می‌شود. این اثر حاوی انتقاداتی نسبت به شیوه‌های تربیتی و تعلیمی در مدارس و خانواده‌ها است و برخی از منتقدان به علت شباهت‌های شخصیت داستان با زندگی هسه در کودکی، این کتاب را نوعی «خود زندگی‌نامه» دانسته‌اند.

هرمان هسه ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی و برنده جایزه نوبل در ادبیات، در 2 ژوئیه 1877 میلادی در شهر کالو واقع در کشور آلمان در خانواده‌ای فرهنگی دیده به جهان گشود. وی به‌واسطه مادرش که فرزند یک استاد هندشناس بود با فرهنگ شرقی از جمله فلسفه هندوستان آشنا شد؛ به همین دلیل نیز رد فلسفه مشرق‌زمین در تمام آثار او به چشم می‌خورد.

هسه اولین نوشته‌اش را با نام ترانه‌های رومانتیک (Romantische Lieder) در بیست‌و‌یک سالگی منتشر کرد که شامل سروده‌های کوتاهی می‌شد و سایر آثارش یکی پس از دیگری منتشر شدند.

رمان زیر چرخ (Unterm Rad) از محوری‌ترین نوشته‌های این نویسنده در سال 1906 میلادی منتشر شد که منعکس‌کننده نشان‌های موجود در مجموعه آثار اوست. این کتاب، نمایشی از تضاد بین آزادی‌های فردی و فشارهای تخریبی در جوامع مدرن است. هسه در این رمان سایه‌روشن‌هایی از دوران کودکی خود و برادرش هانس را ترسیم کرده است که همانند شخصیت اصلی داستان، دست به انتحار می‌زند. زندگی در مدرسه کلیسای ماول برون، دوران کار‌آموزی و تصویر مناظر رویایی شهر زادگاهش، تجربه‌ها و دیدگاه نویسنده ‌است که در کتاب «زیر چرخ» جان گرفته‌اند. عده‌ای این کتاب هسه را دادگاهی دانسته‌اند علیه نظام آموزشی، که سعی در سرکوب کردن استعدادهای جوانان دارد.

او در سال 1922 با انتشار رمان «سیذارتا»، وفاداری‌اش به فرهنگ و فلسفه شرق را بار دیگر اثبات کرد و پس از آن لقب «ادیب شرق‌پژوه» به او تعلق گرفت.

رمان‌های هسه یکی پس از دیگری به انتشار رسیدند تا فعالیت‌های ادبی او در نهایت در سال 1946 میلادی برایش جایزه نوبل ادبیات را به ارمغان آورد. او علاوه بر جایزه نوبل، هشت جایزه ادبی دیگر از جمله جایزه جهانی گوته را به دست آورده است.

هسه تا سال 1962 زندگی کرد و طی عمر 75 ساله خود، زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه کرد. او در جنگ جهانی دوم شرکت کرد و به بحران‌های روحی و بیماری‌های روانی شدید دچار گشت و طعم فقر را چشید، اما علی‌رغم همه این‌ها، بیش از 25 رمان، مجموعه شعر و یا کتاب داستان کوتاه از خود به یادگار گذاشت.

در ایران بیش از 10 اثر از این نویسنده به ترجمه رسیده‌اند که از میان آنها می‌توان به کتاب‌هایی چون «سیذارتا»، «بازی مهره شیشه‌ای»، «داستان دوست من»، «از عشق و جدایی»، «گرترود»، «آخرین تابستان کلینگزور»، «گرگ بیابان»، «اگر جنگ ادامه یابد» و «سفر به سوی شرق» اشاره کرد.

مترجمانی همچون پرویز داریوش، سروش حبیبی، رضا نجفی و جاهد جهانشاهی در ترجمه آثار این نویسنده به زبان فارسی فعالیت کرده‌اند.

ترجمه بقایی از «تیزهوش» در 238 صفحه چاپی، روانه بازار کتاب می‌شود. وی این اثر را از روی زبان انگلیسی به فارسی ترجمه کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...