مجله «نیویورک‌تایمز» به روال معمول هفتگی خود لیست آثار پرفروش را منتشر کرده است. این هفته لورا دیو [Laura Dave] با کتاب جدیدش تحت عنوان «آخرین چیزی که او به من گفت» [THE LAST THING HE TOLD ME] در صدر پرفروش‌های نیویورک‌تایمز در بخش آثار داستانی چاپی و الکترونیک قرار گرفت.

 لورا دیو [Laura Dave] آخرین چیزی که او به من گفت» [THE LAST THING HE TOLD ME]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این مجله هر هفته فهرستی از آثار پرفروش خود در بخش‌های داستانی، غیرداستانی، و کودک و نوجوان در هفته پیش رو را منتشر می‌کند. در این مطلب نگاهی به پرفروش‌ترین آثار داستانی چاپی و الکترونیک این هفته خواهیم داشت.

«آخرین چیزی که او به من گفت» نوشته لورا دیو این هفته در رتبه نخست پرفروش‌ها قرار دارد. کتاب جدید انتشارات سیمون و شوستر در باره هانا هال است که حقیقتی ترسناک را درباره همسر گمشده‌اش فهمیده است.

«سولی» نوشته جان گریشام این هفته در رده دوم پرفروش‌ها قرار دارد. داستان جنایی جدید نویسنده آمریکایی درباره ساموئل سولیمان است که بورسیه تحصیلی در دانشگاه کارولینا به دست می‌آورد و تلاش می‌کند خانواده خود را از جنوب سودان که درگیر جنگ و خونریزی است با خود به آمریکا بیاورد.

«پروژه هیل ماری» نوشته آندی ویر در رتبه سوم پرفروش‌های نیویورک‌تایمز قرار دارد. رایلند گریس تنها و دور از خانه از خوابی طولانی بیدار می‌شود و سرنوشت بشر در دستانش است.

«جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند»‌ نوشته دِلیا اُوِنز این هفته در جایگاه چهارم پرفروش‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفت. داستانی هیجان‌انگیز از روابط انسانی و عشق و تقلای انسانی تنها برای حیات. زنی که سال‌ها به تنهایی در جنگل زندگی کرده است ناگهان متهم به قتل می‌شود و سرنوشتی نامعلوم در انتظارش است. ریس ویتراسپون، ستاره هالیوود با معرفی این کتاب در فهرست آثار گروه کتابخوانی‌اش نقش زیادی در محبوبیت داستانِ اُونز داشت.

«بیست و یکمین تولد» نوشته جیمز پترسون و ماکسین پترو در هفته اول انتشار در رده نخست پرفروش‌ها قرار گرفت اما این هفته در تبه پنجم قرار دارد. بیست و یکمین کتاب از مجموعه «قتل باشگاه زنان» مدرکی جدید برای یافتن مادری گمشده رو می‌کند.

«زمانی که عدالت خوابیده است» نوشته استیس آبرامز در رتبه ششم این هفته قرار گرفته است. وقتی عدالت به خواب رفته است، کارمند قانون مجبور می‌شود به تنهایی برای حل کردن معمایی بحث‌برانگیز پا به میدان بگذارد.

«آن تابستان» نوشته جنیفر واینر در جایگاه هفتم پرفروش‌های این هفته قرار دارد. دیزی کفاش ایمیلی دریافت می‌کند که به اشتباه برایش ارسال شده استو مخاط اصلی آن ایمیل زنی است که زندگی مرفه دارد. دیزی در ادامه متوجه می‌شود این ایمیل چیزی بیشتر از یک خطا است و اتفاقات دیگری در راه است.

«کتابخانه نیمه‌شب» نوشته گریس هیگ این هفته در رتبه هشتم پرفروش‌های نیویورک‌تایمز قرار دارد. کتابخانه‌ای بین مرگ و زندگی وجود دارد که در آن به شما می‌گوید یک انسان می‌تواند چند نوع زندگی مختلف را تجربه کند. وقتی نورا سید خود را در این کتابخانه می‌بیند احساس می‌کند وظیفه دارد اتفاقی که سال‌ها پیش رخ داده است عوض کند و این بار تصمیم بهتری بگیرد.

«چهار باد» نوشته کریستین هانا پس از گذشت شانزده هفته همچنان در فهرست پرفروش‌ها حضور دارد و در جایگاه نهم قرار گرفت. السا در یک دوراهی بزرگ گیر کرده است و باید بین سفر به غرب و حفظ خانواده و مزرعه یکی را انتخاب کند.

«مرد قمارباز» نوشته دیوید بالداچی این هفته در رده دهم قرار دارد. آلویسیوس، کهنه سرباز جنگ جهانی دوم تازه از زندان بیرون آمده است. تصویری دقیق از دهه 1950 میلادی به خواننده ارائه می‌شود و سرباز پیر در تلاش است بار دیگر و با وجود خاطرات تلخ به زندگی برگردد.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...