ناشر آثار اورول که مجموعه یادداشت‌ها و توضیحات وی را در اختیار داشت چندی پیش دستور داد تا از شر آنها خلاص شوند و حالا این اسناد گرانبها تکه‌تکه فروخته می‌شوند.



به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، آرشیو جورج اورول که ارایه کننده دیدگاه‌های یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان بریتانیایی قرن بیستم است و چگونگی تولید به یاد ماندنی‌ترین کتاب‌هایش، حساسیت او به انتقاد و ترس از تهدیدهای قانونی وی را نشان می‌دهد، ممکن است برای همیشه برباد رود. گنجینه این یادداشت‌ها که شامل آرشیو بزرگ مکاتبات و قراردادهای جمع‌آوری شده توسط ناشر اصلی اورول، ویکتور گولانز است، برای همیشه پراکنده شده است.

شرکت مادر این ناشر سال ۲۰۱۸ به دنبال بسته شدن انبارشان، تصمیم گرفت تا همه این یادداشت‌ها برای فروش در بازار آزاد ارایه شود.

ریچارد بلر ۸۰ ساله فرزند جورج اورول ناامید از این تصمیم می‌گوید: بسیار غم‌انگیز است… وقتی گنجینه گولانز به دست کلکسیونرهای خصوصی باشد، ممکن است برای همیشه ناپدید شود.

پیتر هرینگتون، یکی از فروشندگان شناخته شده کتاب‌های عتیقه، به تازگی پیشنهاد فروش یادداشت‌های اورول درباره دومین رمانش با عنوان «دختر کشیش» را به مبلغ ۷۵ هزار پوند ارایه کرده است. این مجموعه شامل قرارداد اصلی او، نامه‌ای با تصحیحات او درباره رمان، و گزارشی از جرالد گولد در سال ۱۹۳۴ که ویراستار آبزرور در آن زمان بود و دستنوشته گولانز را خوانده و تاکید کرده بود این رمان باید منتشر شود، است.

هرینگتون همچنین نامه‌هایی درباره سومین رمان اورول با عنوان «به آسپیدیستراها رسیدگی کن» را به مبلغ ۵۰ هزار پوند می‌فروشد. این یادداشت‌ها نشان دهنده نگرانی‌هایی است که منجر به تغییرات کلیدی در متن نهایی شد. در سال ۱۹۳۶، اورول که از تغییرات مورد نظر گولانز ناامید شده بود، نوشت با این وجود هر کاری که بتواند برای برآورده کردن خواست ناشرش انجام می‌دهد، حتی اگر کتاب را به کلی خراب کند.

کتاب‌های نادر یونکرز هم که یکی دیگر از کتاب‌فروشان برجسته آثار قدیمی است، مطالب مربوط به «جاده به سوی اسکله ویگان» را به مبلغ ۳۵ هزار پوند می‌فروشد. این کتاب مطالعه کلاسیک اورول درباره فقر صنعتی در شمال انگلستان است و در آرشیو آن نامه‌ای طولانی به گولانز جای دارد که در آن اتهامات مبنی بر اینکه او فردی بدجنس از طبقه متوسط است را رد می کند و از او می خواهد که مداخله کند و تهدید به اقدام قانونی علیه مخالفانش می‌کند.

اسناد مربوط به «دختر کشیش» هم شامل نامه اورول است که در آن توضیح داده هیچیک از شخصیت‌های این کتاب ارتباطی با افراد زنده ندارند. مکاتبات مربوط به «مزرعه حیوانات» هم حاکی از رد کردن معروف این کتاب کلاسیک ضد توتالیتری توسط گولانز است. هرچند این کتاب سال ۱۹۴۵ منتشر شد، اما ابتدا به دلیل محیط سیاسی که با پیروزی شوروی در جنگ جهانی دوم ایجاد شده بود، با آن مخالفت شده بود. اورول نوشت: باید بگویم که نظر شما از نظر سیاسی کاملاً غیرقابل قبول است. گولانز ابتدا با این تصور که اورول پیرو خط حامی استالین است، با آن مخالفت کرد، اما پس از خواندن نسخه خطی کتاب، در ۴ آوریل ۱۹۴۴ نوشت: شما درست می‌گفتید و من اشتباه می‌کردم. خیلی متاسفم.

ویکتور گولانز موسس یکی از تاثیرگذارترین شرکت‌های انتشاراتی قرن بیستم بود. این شرکت توسط گروه «اوریون» که زیرگروه «هچت» کمپانی چندملیتی فرانسوی است، خریداری شد.

پس از آن از ریک گکوسکی، یکی از فروشندگان برجسته کتاب‌های عتیقه، خواسته شد تا مجموعه آرشیو شرکت - شامل مکاتباتی با کینگزلی آمیس و دافنه دو موریه و سایر نویسندگانی که گولانز با آنها کار می‌کرد - را از آنجا خارج کند. هفته پیش او انتقادهایی که این واگذاری را اشتباه می‌خوانند رد کرد و گفت: تمام این موارد توسط مالکوم ادواردز، مدیر انتشارات اوریون و به درخواست هیات مدیره فروخته شد. درحالی که وی در کتاب «محاظت شده توسط اژدهاها» در سال ۲۰۲۱ نوشت: هیچکس در هیات مدیره اوریون اهمیتی نمی‌داد که این اسناد کجا می‌روند یا چه کسی آنها را نگه خواهد داشت.

او از انباری پر از ده‌ها هزار نسخه دفترچه یادداشت و ده‌ها کمد بایگانی یاد کرد که زنگ‌زده و غبارآلود، مملو از تمام فایل‌های مرتبط با تولید کتاب‌ها، یادداشت‌ها و حقوق ناشران گولانز بود و نزدیک به ۵۰ سال بود که باز نشده بودند.

پس از آنکه او تلاشی نافرجام برای فروش کل آرشیو به یک موسسه را در میان نامزدهای مختلف به مبلغ حدود یک میلیون پوند به عمل آورد، در نهایت آن را بین ده‌ها خریدار، مجموعه‌دار خصوصی و کتابخانه تقسیم کرد. وی گفت: هیات مدیره از ما خواسته بود تا حد امکان از شر مطالب خلاص شویم. … و بقیه… باید دور ریخته می شد.

ژان سیتون، مدیر بنیاد اورول، می‌گوید: اینکه هیچ‌کس به مدت ۵۰ سال این کمدها را باز نکرده بود، برای این بود که آنها احمق بودند و ارزش آرشیو را درک نمی‌کردند. چرا هیات مدیره آنها با کارشناسان و مورخان مشورت نکردند، آنها احتمالاً در فکر کسب درآمد بودند، اما ارزش واقعی عمومی این آرشیو را می‌دانستند؟ آنها یک آرشیو ملی را پراکنده کرده‌اند.

دی‌جی تیلور، زندگی‌نامه‌نویس اورول، گفت وقتی او و بنیاد اورول متوجه شدند که آرشیو گولانز فروخته می‌شود، سعی کردند پول جمع کنند و مانع تکه تکه شدن آن شوند، اما موفق نشدند. او افزود که ناشر توجهی به این آرشیو فوق‌العاده ارزشمند نداشت و وقتی او ۲۳ سال پیش روی اولین کتاب اورول کار می‌کرد، مدتی طول کشید تا آنها توانستند جعبه‌ای را که حاوی نامه‌های اورول به ویکتور گولانز بود پیدا کنند. در نهایت ریچارد بلر برای حفظ آرشیو مکاتبات نویسنده در سال ۲۰۲۱ تعداد ۵۰ نامه را خرید تا آنها را به آرشیو اورول در دانشگاه کالج لندن اهدا کند.

لیز تامسون که ۳۵ سال است گزارشگر کتاب است، این فروش را «وندالیسم فرهنگی» خواند و گفت میراث فرهنگی بریتانیا از طریق کتاب‌فروشان دست دوم تاراج شده است.

هچت از اظهار نظر در این باره خودداری کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...