کتاب «جسدها را نشانم بده: چگونه اجازه دادیم گرنفل اتفاق بیفتد» [Show Me the Bodies: How We Let Grenfell Happen] نوشته پیتر اپس [Peter Apps]، برنده جایزه اورول ۲۰۲۳ [Orwell prize] برای نوشتن بهترین کتاب سیاسی شد.

«جسدها را نشانم بده: چگونه اجازه دادیم گرنفل اتفاق بیفتد» [Show Me the Bodies: How We Let Grenfell Happen] نوشته پیتر اپس [Peter Apps]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، جایزه اورول به رسم هر سال برندگان جوایز خود را در دو بخش بهترین کتاب و روزنامه‌نگاری سیاسی معرفی کرد که بنا شده روایت پیتر اپس از تراژدی آتش‌سوزی گرنفل جایزه ۳۰۰۰ پوندی جورج اورول را به عنوان بهترین کتاب سیاسی سال دریافت خواهد کرد.

به این‌ترتیب کتاب «جسدها را نشانم بده: چگونه اجازه دادیم گرنفل اتفاق بیفتد» نوشته پیتر اپس، برنده جایزه اورول ۲۰۲۳ برای نوشتن بهترین کتاب سیاسی شد. از این‌کتاب به عنوان گزارشی «با شکوه» از کالبدشکافی تصمیمات سیاسی که منتهی به آتش‌سوزی برج گرنفل شد، یاد شده است.

هیات داوران جایزه غیرداستانی، به ریاست مارتا لین فاکس، گفت «جسدها را نشانم بده» که روایت دقیقه به دقیقه آتش‌سوزی سال ۲۰۱۷ را با تاریخچه‌ای طولانی از مقررات‌زدایی ساختمان‌ها ترکیب می‌کند، از ارزش‌های جایزه اورول است و درباره موضوعی ویرانگر نوشته شده که همه ما باید آن را درک کنیم.

اپس که در لندن زندگی می‌کند، روزنامه نگار و معاون سردبیر نشریه «اینساید هاوسینگ» است. وی درست یک ماه پیش از آتش‌سوزی گرنفل که ۷۲ نفر را کشت، گزارشی درباره خطرات روکش‌های قابل احتراق منتشر کرد و از آن زمان تحقیقات عمومی گرنفل را دنبال کرد که در نوامبر ۲۰۲۲ به پایان رسید. گزارش نهایی این تحقیق هنوز منتشر نشده است.

داوران کتاب وی را اثری باشکوه نامیدند که به طرز ماهرانه‌ای روایت‌های واضح و قانع‌کننده قربانیان آتش‌سوزی را با جزییات پزشکی قانونی (اما نه کمتر جذاب) درباره دهه‌ها سیاست‌هایی که منجر به این رویداد شد، ترکیب می‌کند.

روآن مور در نقد این کتاب نوشت: تا به حال، در این همه سال که به نقد کتاب‌های مربوط به ساختمان‌ها می‌پرداختنم هیچ کتابی هرگز اشک مرا درنیاورده بود. این یکی با روایتی از یکی از ساکنان گرنفل که با دختران خردسال و همسر باردارش برای فرار تلاش می‌کند، توانست این کار را انجام دهد.

در بخش داستانی نیز رمان تاریخی «زندگی جدید» [The New Life] اثر تام کرو [Tom Crewe] درباره محاکمه اسکار وایلد در دوران ویکتوریایی موفق به کسب جایزه ۳۰۰۰ پوندی شد.

زندگی جدید» [The New Life] اثر تام کرو [Tom Crewe]

جایزه جورج اورول علاوه بر اهدای جایزه به ۲ کتاب مستند و داستانی، هر سال به بهترین روزنامه‌نگارن و وب نویسانی که به روح اورول وفادار هستند جایزه می‌دهد.

دو خبرنگار از آبزرور از این جمله بودند که جایزه اورول را برای افشای مفاسد اجتماعی بریتانیا دریافت کردند. مارک تاونسند برای تحقیقات خود که نشان داد ده‌ها کودک پناهجو در هتل‌هایی که توسط وزارت کشور اداره می‌شوند توسط باندهای جنایتکار ربوده شده‌اند و شانتی داس برای تحقیقاتش درباره استثمار کارگران مهاجر در سیستم مراقبت بریتانیا موفق به کسب جایزه روزنامه‌نگاری شدند.

استیو بلومفیلد، دبیر خبر آبزرور گفت: شانتی و مارک، ماه‌های زیادی را صرف تهیه گزارش‌های بسیار دشوار و پیشگامانه‌ای کردند که کارهای اشتباهی را افشا می‌کردند که درصورت واکاوی نشدن مدفون می‌ماندند. آبزرور به این جایزه که منعکس کننده نتایج آن کار سخت است بسیار افتخار می‌کند.

دو نویسنده شامل دانیل لاول و فریا مارشال پین هم به طور مشترک جایزه اورول را برای گزارش درباره بی‌خانمانی برای گاردین دریافت کردند.

هدف از اهدای این جوایز سالانه تجلیل از آثاری است که هدف اورول برای «تبدیل نوشته سیاسی به هنر» را برآورده می‌کنند.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...