رومئو و ژولیت معضل عشق و نخستین نمایشنامه تراژیک شکسپیر است؛ شاهکار شکسپیر که در آن عشق را به یک معضل تبدیل می‌کند.

به گزارش خبرآنلاین، رومئو و ژولیت یکی از نمایشنامه‌های درام عاشقانه
ویلیام شکسپیر (1616-1564) است. رومئو و ژولیت معضل عشق است و نخستین نمایشنامه تراژیک شکسپیر است. شاهکار شکسپیر در آن است که عشق را به یک معضل تبدیل می‌کند. این کتاب با ترجمه فواد نظیری امسال برای پنجمین بار از سوی نشر ثالث تجدید چاپ شد.

رومئو و ژولیت داستان غم انگیز دو دلداده است که در حقیقت لیلی و مجنون مغرب زمین محسوب می شود و به اکثر زبان های جهان ترجمه شده است. این دو دلداده از دو خاندان هستند که سال ها با یکدیگر سردشمنی داشته و به کشتار یک دیگر می پرداخته اند و حتی دامنه این خصومت به خدمتکاران و اطرافیان آن ها کشانده می شود.

وقتی رومئو و ژولیت دلباخته یکدیگر می شوند سرنوشت تا این حد به آنها یاری می کند که مخفیانه پیوند زناشویی می بندند. ولی همان سرنوشت ظالم حوادثی را به وجود می آورد که پس از مرگ تصادفی دو نفر از بستگان آن دو خاندان رومئو تبعید می شود و در این ضمن پدر بی خبر ژولیت وسائل عروسی او را با یکی از نجبا فراهم می کند. ژولیت برای اجتناب از این عمل به راهنمایی یک راهب دارویی می نوشد که به خوابی مرگ آسا فرو رود و همه او را مرده تصور کنند تا رومئو از تبعید بازگردد و او را با خود به شهری دیگر ببرد. ولی رومئو با شنیدن خبر مرگ همسر خود به شهر ورونا باز می گردد و در کنار ژولیت با نوشیدن زهر جان می سپارد ژولیت هم پس از بیدار شدن و مشاهده نعش محبوب خود با خنجر خود کشی می کند. پس از این واقعه سران دو خاندان که فرزندان خود را در نتیجه ی خصومت از کف داده اند دست از دشمنی بر می دارند و آشتی می کنند.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...