جی کی رولینگ خالق مجموعه داستانهای هری پاتر به عنوان پرفروش ترین نویسنده این دهه شناخته شد.

به گزارش مهر به نقل از سایت "هری‌پاتر پیج"، رولینگ با فروش فوق‌العاده آثارش رکورد فروش را بین سالهای 2000 تا 2009 از آن خود کرد.

رولینگ 215 میلیون پوند از فروش آثارش به دست آورد که این رقم وی را به نویسنده‌ای افسانه‌ای  تبدیل کرده ‌است.

همچنین کتاب "رمز داوینچی" اثر دن براون با 5.2 میلیون نسخه و 4.4 میلیون دلار فروش به عنوان پرطرفدارترین کتاب این دهه شناخته شد.

رولینگ در سال‌ 1965 در شهر ییت نزدیک‌ بریستول‌ انگلستان‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود. وی در رشته‌‌ زبان‌ و ادبیات‌ فرانسه‌ در دانشگاه‌ اکستر انگلستان به‌ تحصیل‌ پرداخت‌.

رولینگ‌ درسال‌ 1990 هنگامی‌ که‌ در انتظار یک‌ قطار که‌ تأخیر داشت‌ بود ایده‌‌ هری پاتر و مدرسه‌‌ جادوگری‌ در ذهنش‌ شکل‌ گرفت‌ و سه‌ سال‌ بعد در زمانی‌ که‌ از همسر روزنامه‌نگار پرتغالی‌اش‌ جدا شده بود‌ در یک‌ بحران‌ شدید روحی‌ و مادی‌ شروع‌ به‌ نوشتن‌ اولین‌ کتابش‌ کرد که پس از دو سال و یازده ماه‌ کار پیوسته  دست‌نوشته‌هایش‌ را برای‌ دفتر انتشاراتی‌ بلومزبری‌ فرستاد و از همان زمان بود که به جهان نویسندگی راه پیدا کرد و کتابهایش عالمگیر شد.
 

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...