نسخهی ویژهی «لوپین» [استاد دفاع در برابر جادوی سیاه] برای مقابله با هر چیز ترسناکی: مسخره شو... یکی از توانمندیهای ذاتی! ما ایرانیان را شکوفا کرد: تبدیل یک موقعیت هولناک به سوژهای برای شوخی و خنده... برای مخاطب ایرانی فرقی نمی کند؛ مثل شاگردان «لوپین» عصای جادوییشان را تکان میدهند و موقعیتی «مضحک» میسازند و قهقهه سر میدهند...
...
مجموعه 7جلدی هری پاتر اثر جی کی رولینگ تاکنون توسط ناشران متعددی در سراسر جهان ترجمه و گاه با طرح جلدهای اختصاصی منتشر شده است. در این طرح جلدهای جدید، غالبا با تصاویری متفاوت از هری پاتر، دامبلدور، ققنوس، زندانی آزکابان و دیگر شخصیتهای این مجموعه روبرو میشویم که نشان از خلاقیت طراح و نکتهسنجی ناشر است. در ادامه 18 طرح روی جلد برگزیده از این مجموعه که توسط ناشران مختلف و در سالهای متفاوت منتشر شده است، قابل مشاهده است.
...
سال 2015 پر از حرفهای پوچ و کلمات توخالی بود اما کتابهای حقیقی و داستانی خوب، صادق و حتی قدرتمند توانستند به موفقیت برسند. خود صنعت کتاب هم شاهد یک پیروزی بود چون تعداد کتابهای فیزیکی فروخته شده از کتابهای الکترونیکی کیندل بالاتر بود. بعد از 10 سال سکوت، کازوئو ایشیگورو بازگشت و خوانندگانش را با کتاب تمثیلمانند «غول دفنشده» که در آن اژدها و شوالیههای شاه آرتور هم بودند، به دو دسته موافق و مخالف تقسیم کرد و بعد از 14 سال دوری، میلان کوندرا در قالب سایهای از خود قبلی و پرطراوتش برگشت.
...
به او تجاوز میشود، زبانش بریده میشود و دستانش هم قطع میشوند تا نتواند به متجاوز اشاره کند... قوم و خویش اشرافی هلن به دنبال انتقام هستند... درون آببندی میافتد و میمیرد و هیچکس نمیداند او به عمد این کار را کرده یا نه!... با بریدن رگ دستهایش اقدام به خودکشی میکند، اما موفق نیست... هر چهار خواهرش پس از او خودکشی میکنند
...
نسخه انگلیسی کتاب هری پاتر و قدیسان مرگ [Harry Potter and the deathly hallows] در نیمه شب 21 جولای 2007 (30 تیر ماه) به وقت محلی کشورهای مختلف جهان در کتابفروشیهای بیش از 93 کشور جهان پخش شد و هیجان انتظار برای آخرین کتاب هریپاتر که خود نویسنده هم در آتشافروزی این هیجان نقش موثری داشت به اوج خود رسید.
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
دغدغهی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت میتواند هم دینی باشد و هم مشروطهگرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی است در حوزهی فلسفهی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در انقلاب مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشهی مشروطهگرایی و حد فاصلِ دیکتاتوریهای قانونی با حکومتهای حقبنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری نسبیاش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیتها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعهخواهان جای م
...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکلگیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب میشود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکانپذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانههای جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمیشود
...
از طریق زیبایی چهرهی او، با گناه آشنا میشود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنههای عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت میجوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی میشوند و به نگاه او واقفاند... دربارهی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی سادهی بیرحمانهای شمردن سخنرانیهای بیشرمانهای ایراد میکند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است...
...
حسرت گذشته را خوردن پیامد سستی و ضعف مدیرانی است که نه انتقادپذیر هستند و نه اصلاحپذیر... متاسفانه کانون هم مثل بسیاری از سرمایههای این مملکت، مثل رودخانهها و دریاچهها و جنگلهایش رو به نابودی است... کتاب و کتابخوانی جایی در برنامه مدارس ندارد... چغازنبیل و پاسارگاد را باد و باران و آفتاب میفرساید، اما داستانهای کهن تا همیشه هستند؛ وارد خون میشوند و شخصیت بچههای ما را میسازند
...
نقطهی شروع نوشتن، همیشه همین است: یک جملهی درست و واقعی... میدانی، همهی ما هر روز، هر کدام به شکل و شیوهای، لتوپار میشویم... او از جنگ منزجر بود و همزمان جنگ وی را به هیجان میآورد... هنوز «گذشته» برایت نوستالژیک نشده تا در دام رمانتیک کردن گذشته بیفتی... برای بسیاری «برفهای کلیمانجارو»، روایت حسرت و پشیمانی است. اما برای جان مککین، این داستان، روایت پذیرشِ همراه با فروتنی و امید بود و مُهر تأیید دیگری بر این که «زندگی، ارزش جنگیدن دارد.»
...