رمان «خونِ خراب» [Troubled blood] نوشته جی. کی. رولینگ با ترجمه ویدا اسلامیه توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

خون‌خراب» [Troubled blood]  جی. کی. رولینگ

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۲۰ منتشر شده است.

«سفیدی مرگبار»، «ردپای شیطان» و ... ازجمله آثار خالق هری‌پاتر هستند که پیش‌تر با ترجمه ویدا اسلامیه توسط این‌ناشر منتشر شده‌اند.

«خون خراب» پنجمین کتاب از سری پلیسی «ضربت» (استرایک) است که شخصیت محوری آن کارآگاه کورمون استرایک است. در این‌کتاب، وقتی کورمورن استرایک برای دیدار با خانواده‌اش به کورتوال سفر می‌کند، زنی به امید یافتن مادرش، از او درخواست کمک می‌کند. مادرش مارگو بامبورو در سال ۱۹۷۴، به طور مرموزی گم شده است.

استرایک هرگز به هیچ پرونده‌ خاک خورده‌ای رسیدگی نکرده است، چه رسد به پرونده‌ای جامانده در چهل سال قبل. اما به رغم احتمال ضعیف موفقیت در این پرونده، وسوسه می شود و آن را می‌پذیرد و این نیز به فهرست پرونده‌هایی اضافه می‌شود که استرایک و شریکش رابین الاکوت در دست رسیدگی دارند. رابین از یک سو با مشکلات طلاق پردردسر و جلب ناخواسته‌ توجه مردها دست به گریبان است و از سوی دیگر با احساساتش نسبت به استرایک می‌جنگد.

در ادامه داستان، وقتی استرایک و رابین به بازرسی ناپدید شدن مارگو می‌پردازند، با پرونده‌ی شیطانی پیچیده‌ای مواجه می‌شوند که سرنخ‌هایش عبارتند از کارت‌های تاروت، یک قاتل زنجیره‌ای روان‌پریش و شاهدهایی که چندان قابل اعتماد نیستند. در این بازرسی معلوم می‌شود حتی پرونده‌های چند دهه قبل نیز ممکن است مرگبار از آب درآیند ...

این‌کتاب در یک‌دوره دوجلدی با هزار و ۲۴۸ صفحه و قیمت ۳۶۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...