دزد و سگ‌ها [اللص و الکلاب]. رمانی از نجیب محفوظ (1911- )، نویسنده‌ی مصری، که در 1961 منتشر شد. محفوظ، از راه حکایت پلیسی نفس‌گیر و تنظیم‌شده با برگشت‌ها و تک‌گویی‌های درونی یا احساس‌های قبل از وقوع، شخصیت و انگیزش‌های یک دزد اهل قاهره به نام سعید مهران را تجزیه و تحلیل می‌کند که نامش از یک افسانه‌ی پهلوانی قرن نوزدهم گرفته شده است.

دزد و سگ‌ها اللص و الکلاب].نجیب محفوظ

سعید که دانشجویی عصیان‌زده است، به تشویق رئوف الوان، متفکری ویرانگر، دست به دزدی می‌زند تا بستری‌کردن مادرش را تسهیل کند. او، که جنایتکاری سرسخت شده است، به دست الیش، یکی از معاون‌هایش، تسلیم پلیس می‌شود و الیش همسر و دختر او را از چنگش درمی‌آورد. سعید، پس از بیرون‌آمدن از زندان، بی‌شک در پی کودتای 1952، شخصیت برجسته‌ای شده است و الوان اندیشه‌سالاری ثروتمند است که در ویلایی مصادره‌شده منزل دارد و هیچ‌چیز نمی‌تواند دختر سعید را به او بازگرداند. علی الجنیدی، رئیس یک فرقه‌ی عرفانی، او را می‌پذیرد، اما سعید قادر نیست که تسلای خاطری در ایمان بیابد. بار دیگر به جرم‌های گذشته رومی‌آورد و تنها تکیه‌گاهش زن روسپی مضطربی به نام نور است.

هدف سعید الیش و الوان است، اما تنها بی‌گناهان را می‌کشد تا اینکه سگ‌های پلیس محاصره‌اش می‌کنند و او، بی‌اعتنا به همه‌چیز، تسلیم می‌شود. آیا باید این حکایت را تحقیق جنایتِ‌شناختی ساده به شمار آورد، یا اقتباسی جدید از افسانه‌ی راهزنان باشرافت، «فتوت»، یا نوعی توجیه دزدی در جامعه‌ای ستمگر، با افشای ناتوانی قانون معنوی یا هجوی تند بر ضد سربرآوردن دوباره‌ی بی‌عدالتی در نظامی به اصطلاح سوسیالیستی؟ این اثر نمادین که از قریحه‌ی پیش‌گویانه برخوردار است، اساساً رویه‌های متعدد دارد: نه‌تنها رمانی توهم‌آمیز از دزدی است، بلکه رثاییه‌ای بر بی‌گناهی و تقدیر نیز هست.

مهشید نونهالی. فرهنگ آثار. سروش

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...