شماره ۷۹ و ۸۰ فصلنامه انتقادی نظری در حوزه علوم انسانی با عنوان «کتاب نقد» به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با مدیرمسئولی آیت الله رشاد و سردبیری رمضان علی تبار شماره ۷۹ و ۸۰ فصلنامه انتقادی نظری در حوزه علوم انسانی با عنوان کتاب نقد در نقد دیدگاه دین و قدرت عبدالکریم سروش به بهای ۳۹۰,۰۰۰ ریال منتشر شد.

در این شماره می‌خوانیم:

سیر قهقرایی دین‌شناسی و دین‌باوری عبدالکریم سروش

بررسی انتقادی خاستگاه و جهت‌گیری معرفتی و تاریخی روشنفکری دینی در آثار و آرای عبدالکریم سروش / حسین رمضانی

نقدی بر خداشناسی و دین‌شناسی عبدالکریم سروش / محمد محمدرضایی

سیر تحول قهقرایی دکتر عبدالکریم سروش در مسئله وحی / محمد عرب‌صالحی

عقبه فکری دکتر سروش و شیوه تعامل وی با مخالفان / عبدالحسین خسروپناه

غفلت از گوهر دین (نقدی بر تاریخی انگاری دین و قدرت) / قاسم پورحسن

امتداد دکترین امامت و مهدویت در مردم‌سالاری دینی / عباس نیکزاد

تطورات و تناقضات دکتر سروش در مسئله امامت / محمدحسن قدردان قراملکی

پایان روشنفکری دینی دکتر سروش / محمد جعفری

بررسی عقبه و تناقضات فکری سروش متقدم و متأخر / قاسم بابایی

همراه همیشگی یا خدای عزلت نشین / حمیدرضا شاکرین

بازشناسی و سنجش انگاره این همانی وحی و تجربه دینی / حمید نگارش

ایمان‌گرایی، به نام حیرت، به کام خرافه / عبدالله محمدی

در جست‌وجوی حقیقت (ماه فرو ماند از جمال محمد) / قاسم ترخان

از ادعای روشنفکری تا تزلزل و تنزّل در دین‌پژوهی / ابوالفضل ساجدی

عبدالکریم سروش و بیراهه اندیشی درباره وحی قرآنی / علی نصیری

فلسفه اسلامی یا فلسفه مسلمانان؟ / یارعلی کرد فیروزجایی

از التقاط ظاهرگرایی و تجربه‌گرایی تا انکار علم دینی / رمضان علی‌تبار

واقعیت تراشی معوج و ادعاهای سست سروش (پیرامون دین و قدرت) / حمیدرضا آیت‌اللهی

نقد دیدگاه «دین قدرت است» با تکیه بر تفکر انتقادی / قاسم اخوان نبوی

وحی؛ تجربه یا رؤیاهای رسولانه؟! / حمیدرضا شاکرین

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...