تورنتون وایلدر [Thornton Wilder] در نمایشنامه‌ی «جان ‌کندن» [The Skin of Our Teeth] به سراغ اساطیر و شخصیت‌های اسطوره‌ای می‌رود و با نگاه طنزآلود آنها را به سخره می‌گیرد و روایت خود را از داستان‌های اساطیری بیان می‌کند. او در این اثر، لباس شخصیت‌های اسطوره‌ای را بر تن زن و مردی ساده می‌کند.

تورنتون وایلدر [Thornton Wilder] جان ‌کندن» [The Skin of Our Teeth]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، قرن بیستم عصر نمایشنامه‌نویسانی چون تورنتون وایلدر، ساموئل بکت، اوژن یونسکو، گونترگراس، ادوارد آلبی، ژان رنه، هارولد پینتر و برتولت برشت است. به این اسامی اسم‌های دیگری را هم می‌شود اضافه کرد.

این درام‌نویسان هر یک شاخصه‌های درام را افزایش دادند و ساختار دراماتیک را بازتعریف کردند، آن‌قدر سنت‌شکنی کردند و در آثارشان آرای ارسطو را به سخره گرفتند که منتقدان، قرن بیستم را قرن تئاتر شورش نامیدند.

«جان‌ کندن»، عنوان نمایشنامه‌ای است از تورنتون وایلدر که با ترجمه‌ی سمیرانیک نوروزی در نشر قطره چاپ شده است. سمیرانیک نوروزی فارغ‌التحصیل زبان و ادبیات انگلیسی در مقطع کارشناسی و فرهنگ و زبان‌های باستانی در مقطع کارشناسی ارشد و‌ مترجمی گزیده‌کار است که پیش از این ترجمه‌های خوبی از او‌ منتشر شده و «جان کندن» پنجمین اثر منتشر شده از اوست. ترجمه‌های پیشین مترجم، نشان داده که با او جهان اساطیر ایران و جهان کاملا آشناست. بنابر این، شهرت نویسنده در کنار سابقه‌ی مترجم این نوید را به مخاطب می‌دهد که با اثری خواندنی رو به‌روست.

تورنتون وایلدر در نمایشنامه‌ی «جان ‌کندن» به سراغ اساطیر و شخصیت‌های اسطوره‌ای می‌رود و با نگاه طنزآلود آنها را به سخره می‌گیرد و روایت خود را از داستان‌های اساطیری بیان می‌کند. او در این اثر، لباس شخصیت‌های اسطوره‌ای را بر تن زن و مردی ساده می‌کند. فرقی نمی‌کند شخصیت‌های اساطیری، دختران زئوس باشند یا پیامبری چون نوح. زیرا در این نمایش شخصیت‌های اصلی پتانسیل تبدیل شدن به تمام شخصیت‌های اسطوره‌ای را دارند.

او حتی به خردگرایی نقب می‌زند. پرده‌ی سوم نمایش در حالی آغاز می‌شود که جنگ به تازگی تمام شده است. در این پرده او با پیکان طنز به سوی مدرسه‌ی فلاسفه می‌رود. به راستی پس از ویرانی حاصل از جنگ، فلسفه چه سودی دارد؟ وایلدر یکی یکی فلاسفه را فرامی‌خواند و به آنها گوش می‌دهد. اما آیا حرف‌های آن‌ها شنیدنی است؟ وایلدر در سراسر نمایشنامه‌ی خود از سورئالیسم بهره برده است.

جنبش سورئالیسم در اوایل دهه ۱۹۲۰ در فرانسه آغاز شد. آندره برتون را شاعر بنیان‌گذار این جنبش می‌‌دانند. او در گسترش سورئالیسم بسیار اثرگذار بود. سورئالیسم شاخه‌ای از مدرنیسم است و سعی در به چالش کشیدن شیوه‌های سنتی روایی از نظر بصری و فرم اثر دارد و در نتیجه به خلق تصاویری تخیلی منجر می‌شود. همچنین از ساختار رویاگونه و تصاویری نامفهوم بهره برده و از این‌‌رو سعی در ایجاد فراواقع و ناخودآگاه یا برهم‌زدن واقعیت روزمره دارد.

سورئالیسم زمینه‌ساز ایجاد اندیشه‌ی دادائیسم شد. دادائیست‌ها معتقد بودند که خردگرایی سبب ایجاد مشکلات جهان، خصوصا جنگ جهانی اول شده‌است. بنابراین ایده‌ی آنها؛ تحقیر و تضعیف خردگرایی و همچنین توجه به ناخودآگاه بود. سورئالیسم و دادائیسم ارتباط تنگانگی باهم دارند اما دو جنبش جدا از هم محسوب می‌شوند. وایلدر در پرده‌ی سوم نمایش از سورئالیسم به سمت لمس دادائیسم می‌رود. نمی‌توان گفت «جان‌ کندن» به طور کامل از این مکتب پیروی کرده است. اما قطعا پرده‌ی سوم نمایش به تجربه‌های دادائیستی نزدیک شده است.

به طور کلی ترجمه‌ی هر یک از آثار شاخص قرن بیستم نیاز به آگاهی کافی درباره‌ی مکتب‌ها و جنبش‌های ادبی دارد. به خصوص آثاری که در جهت خلاقیت و سورئالیسم تمام سلایق پیش از خود و آثار کلاسیک را دستخوش تغییر می‌کنند. کما اینکه خود وایلدر تجربه‌های جذابی از زندگی و زیست در امریکا، ایتالیا و چین داشته و تجربیات فراوانی از تدریس زبان انگلیسی تا باستان‌شناسی و نویسندگی در کارنامه‌ی خود دارد.

او از تمام تجربیات خود استفاده کرده و نمایشنامه‌ای نوشته تا قدرت خود را بر صحنه‌ی تاریک تاریک‌خانه به رُخ بکشد. این نمایش اثری است که بی‌شک تنها در سالن تئاتر می‌توان آن را دید. چرا که به‌طور تام و تمام در خدمت تئاتر است. برای مثال نمی‌توان آن را در ژانر سینما به اجرا درآورد و فیلمی از آن ساخت. این نمایشنامه‌ی خلاق و ساختار‌شکن جایزه‌ی پولیتزر را برای نویسنده به ارمغان آورد.

در پشت جلد کتاب «جان‌ کندن» نوشته شده است:

«این‌جا که بر کشتی تاریخ سوار می‌شوید، سُکان در دست تورنتون وایلدر است، او پیچ‌وخم‌های مسیر گذشتگان را با تمام تلخی‌ها و پیشامدهای طنزش می‌شناسد. پس با خیالی آسوده در تاریکی تماشاخانه بنشینید و به سخن‌های رئیس‌جمهور حیوانات گوش بسپارید که تلخند‌ها بسیارند. جان ‌کندن داستان هر روز انسان‌هایی است که پیوسته برای زندگی درجا می‌زنند. این تقلای بسیار سبب خنده‌ی تماشاگران می‌شود. آیا به راستی این نمایشنامه آیینه‌ای از رفتارهای خنده‌دار ما در زندگی واقعی‌مان نیست؟»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...