مردی تنهاست که رازی را مخفی می‌‌کند... مخفیانه نامه‌‌های مردم را می‌خواند... معاشقه‌‌ای با نامه‌‌نگاری با اشعار هایکو میان گستون، یک دانشگاهی بومی و شاعری چیره‌دست و سیگولین، معلمی جوان... تصمیم می گیرد که به جای شاعر به دختر نامه بنویسد و پای در زندگی او بگذارد... خود را گرفتاری حریص در میان رابطه‌‌ زوجی دور از هم می‌‌بیند، اما این فریب‌‌کاری تا به کی می تواند ادامه پیدا کند؟


از تنهایی تا عشق | سازندگی


بیلودوی کمرو و بی‌‌ادعا، پُستچی اهل مونترال، مردی تنهاست که رازی را مخفی می‌‌کند. او هر روز سر موعد سر کارش حاضر می‌‌شود و بعد از اتمام ساعات کاری مستقیم به آپارتمانش باز می‌‌گردد، آپارتمانی که کسی در آنجا انتظارش را نمی‌‌کشد. بیلودو برای شکستن این چرخه تکرار و خلاصی از یکنواختی زندگی روزمره و رهایی از روابط با زنان مختلف راهی پیدا می‌‌کند. او تصمیم می‌‌گیرد مخفیانه نامه‌‌های مردم را بخواند، پاکت نامه‌‌ها را با احتیاط با بخار آب باز می‌‌کند و محتویات درون آنها را می‌‌خواند.

 دنیس تریو [Denis Thériault] زندگی شگفت‌انگیز یک پستچی تنها» [The peculiar life of a lonely postman]

اینگونه است که به نامه‌‌های سیگولین می‌‌رسد، یکی از نامه‌‌نگاری‌‌هایی به‌خصوصی که توجه او را به خود جلب کرده‌‌ است، معاشقه‌‌ای با نامه‌‌نگاری با اشعار هایکو میان گستون، یک دانشگاهی بومی و شاعری چیره‌دست و سیگولین، معلمی جوان. نامه‌‌های آنها هیچ وقت بیشتر از سه خط نمی‌‌شد، آن دو برای یکدیگر اشعار هایکو می‌‌فرستاند. بی‌‌پیرایگی و ظرافت اشعارشان بیلودو را تحت تاثیر قرار می‌‌دهد و کم‌‌کم دلباخته و عاشق سیگولین می‌‌شود. اما یک روز، خارج از ساعات کاری، بیلودو شاهد تصادفی دلخراش و وحشتناک می‌‌شود، درست زمانی که گستون به سمت جعبه پست می‌‌رفت تا آخرین هایکو خود را برای سیگولین بفرستد ماشینی او را زیر می‌‌گیرد، گستون در کنار جاده و در مقابل چشم‌های بیلودو جان می‌‌دهد.

بعد از این اتفاق است که بیلودو تصمیمی غیرمترقبه می‌‌گیرد. او تصمیم می گیرد که به جای گستون به سیگولین نامه بنویسد و پای در زندگی او بگذارد تا این ارتباط از راه دور ادامه داشته باشد. همینطور که این رابطه عاشقانه پیش می‌‌رود، مهارت شاعرانه بیلودو کم‌‌کم شکوفا می‌شود، اشعار هایکو رفته‌رفته جان می‌‌گیرند و آن دو بی‌‌پرده‌‌تر شعر می‌‌گویند و بیلودو بیش از بیش کنترلش را بر خودش از دست می‌‌دهد در نهایت او خود را گرفتاری حریص در میان رابطه‌‌ زوجی دور از هم می‌‌بیند، اما این فریب‌‌کاری تا به کی می توانست ادامه پیدا کند؟

بی‌‌پیرایگی افسانه‌مانند و بازیگوشی راوی داستان این اثر دنیس تریو [Denis Thériault] هر گونه نگرانی و بی‌‌قراری روحی که ممکن است در کُنه موضوع اصلی داستان وجود داشته باشد را تعدیل می‌‌کند. «زندگی شگفت‌انگیز یک پستچی تنها» [The peculiar life of a lonely postman] رمانی کوتاه، جذاب، عجیب و غریب و با پایان‌بندی به شدت تاثیرگذار است که یادآور چیزی جز عشق‌‌ یک‌طرفه کافکا نیست.

«زندگی شگفت‌انگیز یک پستچی تنها» داستانی تامل‌‌برانگیز، غم‌‌انگیز و زیبا، کتابی تاثیرگذار و اثری از نویسنده‌‌ای جدید و مستعد دنیس تریو است که داستانی پرشور، زیبا و کمیک و تراژیک را با داستان عشقی در قلب رمان خلق کرده‌‌ است؛ به نوشته کرکس‌ریویو، «زندگی شگفت‌انگیز یک پستچی تنها» داستانی فلسفی با جزئیات و توضیحات غنی که ممکن نیست در تحریک احساسات خواننده شکست بخورد. رمانی محسورکننده و با مفاهیم فلسفی هوشمندانه و به شدت گزنده، تند و تلخ. اینیدپندنت هم آن را داستانی مجذوب‌کننده درباره عشق، تنهایی و دنیای مدرن که تماما سخت‌‌گیرترین خوانندگان کتاب را مجذوب شور و شعف و سوز این نامه‌‌نگاری شاعرانه و عاشقانه می‌‌کند. و تایمز هم آن را داستانی سرشار از تمثیل و بینشی خوشایند که هر چشم و دل خواننده‌ای را می‌فریبد توصیف کرد.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...