نشست نقد و بررسی کتاب «فراتر از اخبار جعلی» [Beyond fake news : finding the truth in a world of misinformation] اثر جاستین پی. مکبرایر [Justin P. McBrayer] روز سه شنبه ۲۸ آذر در مؤسسه همشهری برگزار شد.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از همشهری؛ عاطفه رضوان نیا، مترجم کتاب در ابتدای این نشست گفت: یک جمله از جورج اورول در این کتاب برایم خیلی جالب بود که می گوید: «هر قدر هم که حقیقت را انکار کنید، حقیقت به هستی خود ادامه می دهد، طوری که گویی پشت سرتان است. اگر ترافیک را نادیده بگیرید و بخواهید از خیابان رد شوید، حقیقت شما را زیر خواهد گرفت.» این کتاب با این پرسش شروع می شود که حقیقت دست چه کسی است؟ خیلی از مباحث این کتاب برای مخاطب ایرانی هم آشنا هست و با مسایل ما نیز مرتبط است، تا حدی که می توان برخی اسامی را در این کتاب تغییر داد و اسامی دیگری جای آن ها گذاشت.
محمد مهدی زاده در ادامه گفت: متن این کتاب به خاطر قلم سلیس نویسنده و ترجمه خوب و روان، باعث می شود که وقتی شروع به خواندن آن می کنید، مایلید که تا آخر کتاب را بخوانید. در ایران در حوزه اخبار جعلی آثار زیادی ترجمه یا تألیف شده است. علاوه بر کتاب، در رساله های دکتری نیز به این موضوع در کشور ما پرداخته شده است. در گذشته اخبار جعلی وجود داشته اما امروز حجم اخبار به قدری زیاد است که به کلی نگرش انسان ها را دگرگون کرده است. در کتاب به عرضه کننده اخبار جعلی پرداخته شده که عبارت اند از دولت ها، جریان ها، احزاب و حتی شهروندان عادی که هرکدام با یک هدفی مثل قدرت، ثروت یا منزلت اجتماعی به این کار می پردازند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی خاطرنشان کرد: نویسنده این کتاب از لحاظ معرفت شناسی، یک فیلسوف رئالیست و واقع گراست و سعی می کند نگاهی واقع بینانه به انسان داشته باشد. می گوید تصور نکنید که ما انسان ها موجودات عقلانی و منطقی هستیم که فقط به دنبال حقیقت هستیم؛ این گونه نیست و انگیزه های بسیار گوناگونی، علت رفتارهای مختلف در ماست. ما در مواردی دقت را فدای موفقیت می کنیم، چراکه به بقا فکر می کنیم. در مواقعی حقیقت فدای سرعت می شود و گاهی هم فدای منفعت ما می شود.
وی افزود: نویسنده سعی می کند راهکارهایی را ارائه کند تا بتوانیم در این آشوب فکری ایجاد شده، حقیقت را دنبال کنیم. مثلاً می گوید باید به آکادمی ها و افراد متخصص رجوع کنیم. یا این که گزاره هایی که بیان می شود باید قابل آزمون تجربی یا ابطال پذیر باشد. یا اندیشه هایی که با استفاده از آن ها می توانیم پلی به اندیشه های دیگر بزنیم. با راهکارهای از این قبیل، تا حدودی می توانیم سره را از ناسره تشخیص دهیم. در ترجمه برخی واژه ها نقد دارم؛ مثلاً آن جا که کلمه غرب وحشی را به کار برده اید، شاید منظور نویسنده این نبوده و صرفاً خواسته به آشوب و بی نظمی اشاره کرده باشد. اما در مجموع ترجمه خیلی سلیس و روانی انجام شده است.
قطبی شدن جامعه ایرانی
محمد مهدی زاده با اشاره به این که رسانه از جنس قدرت است عنوان کرد: هرچقدر انسان قدرتمندتر می شود، نیازمند یک سری اصول اخلاقی است که بتواند او را کنترل کند. به نظرم نویسنده به این بخش باید بیشتر می پرداخت، ولی بیشتر به مصرف کننده اخبار پرداخته است. فهم حقیقت بسیار مشکل است و در اندیشه های مختلف، راهکارهای مختلفی برای رسیدن به حقیقت ارائه شده و به صورت جمله ای که اشاره کردید به سادگی رد شدن از یک خیابان نیست. مسئله خیلی پیچیده تر است. نویسنده کتاب هم خیلی به پیچیدگی های رسیدن به حقیقت توجه نکرده است و مسئله را ساده دیده است.
وی اضافه کرد: در کتاب به این نکته پرداخته شده که درست است که امکان ایجاد اخبار جعلی امروز زیاد شده است، اما راهکارهای راستی آزمایی آن نیز افزایش پیدا کرده است. به عنوان مثال وقتی حرفی را می شنویم، به سرعت می توانیم آن را در اینترنت جستجو کنیم و ببینیم که آیا درست است یا غلط. درباره مفهوم پساحقیقت که در این کتاب آمده، به این نکته اشاره شده که در نگاه انسان های امروز واقعیت های عینی، نسبت به امور احساسی و شخصی اهمیت کمتری پیدا کرده است. برخی می گویند حقیقت اصلاً وجود ندارد، برخی نیز حقیقت را نسبی می دانند و برخی نیز می گویند اساساً جستجوی حقیقت برای ما نفعی ندارد و نباید دنبال آن باشیم. برخی مانند هابرماس نیز از اجماع عالمان سخن گفته اند. واقعیت این است که ما دسترسی بی واسطه به حقیقت نداریم و مسایلی زیادی بر سر راه ما قرار می گیرد و موجب می شود نتوانیم به حقیقت برسیم.
جمال الدین اکبرزاده جهرمی سپس گفت: یکی از مسایلی که به نظرم رسید این بود که پاراگراف بندی ها در نسخه فارسی و انگلیسی با هم تفاوت داشت. نکته دیگر اینکه خانم رضوان نیا می توانست برای برخی اصطلاحات، پاورقی قرار دهند. مثل self selectionیا پورن انتقامی. یا واژه partisanship را حزب گرایی ترجمه کرده اند، که این واژه در رسانه مبحث مهمی است و بیشتر به معنی هواداری متعصبانه است. یا تفاوت کلمه های state و government خوب است دقت شود. یا کلمه bias را خطا ترجمه کرده اید که کلمه سوگیری برایش بهتر است. در مجموع ترجمه خیلی خوب انجام شده است و این چند مورد لطمه ای به کتاب نمی زند، اما چون قرار است کتاب را نقد کنیم بهتر است در این موارد دقت بیشتری بشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه عنوان کرد: نکاتی که آقای دکتر درباره حقیقت گفتند نکاتی خوبی بود. در جایی که نویسنده به خبرگزاری های مختلف پرداخته، به مفهوم framing توجه نکرده است. در نتیجه دسته بندی او از این که چه خبری فیک محسوب می شود یا خیر دچار اشتباه شده است. نویسنده در بحث تنظیم گری فضای مجازی بیشتر به ارزش های لیبرالیستی گرایش دارد و نظامات رسانه ای در کشورهای دیگر را با نگاه تطبیقی مطالعه نکرده و بیشتر متأثر از بافت کشور آمریکا صحبت کرده است.
وی بر اهمیت نسبت این کتاب با مسایل کشور ایران تأکید کرد و افزود: انتخابات و رأی گیری و همچنین تأثیر فیک نیوزها در رأی مردم، در ایران با آمریکا متفاوت است. نحوه پرداخت رسانه ها به دیدگاه های مخالف و موافق در موضوعات مختلف نیز در ایران متفاوت است. اما موضوع قطبی شدن که در کتاب آمده، به شدت با فضای ایران انطباق دارد. می گوید در آمریکا جامعه در حال قطبی شدن است و اخبار جعلی در این قطبی شدن نقش مهمی دارد و این وضعیت ممکن است کار را تا جنگ داخلی در آمریکا پیش ببرد. درباره وضعیت قطبی شدن در ایران پژوهش زیادی انجام نشده است. اما در این کتاب به طور مداوم وضعیت قطبیدگی را در آمریکا بررسی کرده است و می تواند در اهمیت این موضوع چشم ما را باز کند.