جادوی واقعی | سازندگی


نویسنده فراموش نمی‌شود و اگرچه ممکن است در طی سال‌هایی دیده نشده یا بازخوانی نشود، اما باز هم از غیابِ خود خارج می‌شود و در دلِ نسلی که او را نزیسته، درک و بیان و خوانده می‌شود. این نگاه را می‌توانیم درباره تقی مدرسی (1376-1311) با تأکید فراوان بگوییم و بنویسیم. و گویی خودش هم می‌دانست که رمانی با نام «کتابِ آدم‌های غایب» را نوشت تا 63 سال پس از مهاجرتش به آمریکا و 25 سال پس از مرگش، در سال گذشته «یکلیا و تنهایی او» پس از 67 سال از چاپ نخست، توسط انتشارات فرهنگ جاوید منتشر شود و نام تقی مدرسی را دوباره بر سر زبان‌ها بیاندازد.

تقی مدرسی

«یکلیا و تنهایی او» با فضایی اسطوره‌ای در دوران پس از کودتای 32 و با همت ابوالحسن نجفی در انتشارات نیل منتشر شد. «یکلیا و تنهایی او» منتشر شد تا جسارتی که در نویسندگانی جوانی چون بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری در آن سال‌ها ایجاد شد را وامدار و مدیون تقی مدرسی بدانیم. «یکلیا و تنهایی او» بر ضدِ سنت، به‌دنبال تک‌صدایی، صدای عشق خود است. نمادگرایی و شیوایی نثر این اثر تا جایی است که می‌توانیم پس از «بوف کور» از آن به‌عنوان یکی از درخشان‌ترین رمان‌های ایرانی نام ببریم.

مدرسی پس از ده سال رمان «شریفجان، شریفجان» را می‌نویسد. دوران طرح پزشکی و مشاهده زندگی عادی جامعه‌ پیرامون توسط مدرسی، این نویسنده را از نگاه اسطوره‌ای به سمت یک نویسنده با رویکرد اجتماعی و حتی سیاسی می‌کشاند. تقی مدرسی با این رمان نشان می‌دهد که به‌دنبال تثبیت خود به‌عنوان یک نویسنده تاریخی است. حوادث پیرامون زمین و ریشه‌های یک خانواده به‌نام اصلانی در دل کویر درون‌مایه اندیشه نویسنده‌ای است که دیگر نه از تهران که از مریلند می‌نویسد. زندگی در آمریکا و تدریس رشته روانپزشکی هم دست از سر آقای نویسنده و ماجراهای سرزمین مادری برنمی‌دارد.

بیست‌ویک سال طول می‌کشد تا شاهد رمان بعدی تقی مدرسی با نام «کتاب آدم‌های غایب» باشیم. کتاب در ابتدا به زبان انگلیسی منتشر شد و آنقدر خود را تثبیت کرد تا نیویورک‌تایمز برای این رمان نوشت: «جادوی واقعی»؛ مدرسی با نوشتن این رمان از تجربیات پزشکی خود به‌خوبی بهره بُرد و دل از فضای قومی‌قبیله‌ای کنده و به‌دنبال نوشتن یک رمان شهری است. رمان قصه نسل دوم و سوم از یک خاندان اشرافی است که با یکدیگر اختلاف دارند. خان‌بابا دکتر، روزهای آخر عمر خود را سپری می‌کند و از فرزندش می‌خواهد به‌دنبال پسر نانتی‌اش بگردد. پسری که بعضی‌ها می‌گویند راننده کامیون شده و بعضی می‌گویند زندانی سیاسی است. این خاندان با همه ارتباطات در‌هم گره‌خورده‌ و تضادها و تناقض‌هایشان و با ترکیبی از افکار و رفتارهای ضد‌ونقیضشان ماجراهای داستان را شکل می‌دهند.

سه سال پس از این رمان، مدرسی «آداب زیارت» را می‌نویسد. برای پرفسور هادی بشارت، هیچ‌چیز مهم‌تر از مطالعه و تحقیق درمورد تاریخ و زبان‌های باستانی نیست. تنها دلخوشی بشارتی که اینک بازنشسته شده، تربیت و پرورش دانشجوی خصوصی خود یعنی مهرداد رازی است. اما ناگهان خبر می‌رسد، مهرداد به سبب عشقش به تاریخ و برای دیدن رودخانه فرات به جبهه رفته و شهید شده. پرفسور بشارت تحت‌تأثیر این خبر، بیشتر از گذشته به خود و اتاق مطالعه‌اش پناه می‌برد، او سعی می‌کند که با یاد دبیر گذشته‌اش، فخر زنجانی و مکاتبه با دوستش پرفسور هامفری، استاد ویتهرست کالج و یادآوری روزهای خوش گذشته، به‌ویژه روزهایی که در روستای زادگاهش خضرآباد می‌زیست، از تیزی سوهان زمانه بر اعصاب خود بکاهد، اما حوادث زمانه به‌گونه‌ای پیش می‌روند که باعث نگرانی بیشتر او می‌شود.

تقی مدرسی با «آداب زیارت» نشان می‌دهد که دل‌کندن او از ریشه‌های ایرانی‌اش غیرممکن است. مدرسی در سال 1336 هنگامی که درباره‌ کودکان یک قبیله‌ عشایری تحقیقات پزشکی انجام می‌داد مورد سوظن مأموران امنیتی قرار گرفت. و او را برای پاسخ‌دادن به یک‌سری پرسش‌ها بازداشت کردند. این برخورد، مدرسی را به فکر مهاجرت انداخت تاجایی‌که برای اینکه نوشتن را فراموش نکند هرروز صبح در کشوری دور از ایران ساعت 5 صبح بلند می‌شد و پیش از رفتن به بیمارستان محل کار داستان می‌نوشت.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...