فصلی در نوشتن و زیستن | الف
از جواد مجابی آثار بسیاری به جا مانده در حوزههای مختلف ادبیات، فرهنگ و هنر؛ اما در این میان یک نکته پررنگ در کارنامهی او وجود دارد که بیش از وجوه دیگر خودنمایی میکند. و آن چیزی نیست جز رویکرد و دغدغهی جواد مجابی به طنز که از دیرباز در کارنامهی او بوده و هنوز هم در اغلب آثارش به اشکال محتلف خودنمایی میکند.

جواد مجابی در قزوین به دنیا آمده، به سال 1318 زاده شده در دیار عبید زاکانی و ارادت به او بیشک در این کشش درونی بیتاثیر نبوده است. طنز مورد نظر مجابی بیشتر طنزی ادبی است که وامدار شوخیهای پخته زبانی است. او همچنین کتابی نوشته با عنوان «تاریخ طنز ادبی ایران» که از مهم ترین آثار او و پاسخی ست به این دغدغهای که ازدیرباز در او بوده است.
مجابی اما در حوزههای مختلفی فعالیت کرده؛ به عنوان شاعر، نقاش، محقق ادبی-هنری، روزنامه نگار، طنزپرداز، نمایشنامه نویس، فیلمنامهنویس و داستان نویس و... آثار بسیاری از خود برجای گذاشته است. پس در این گسترهی وسیع که بیگمان وجوه گوناگونی از آن میتوانند برای علاقمندان آثار مجابی ناشناخته بمانند، در اختیار داشتن کتابی که بتواند شناختی از گوناگونی و تنوع این آثار ارائه کند، سودمند و کاربردی است.
این کاری است که خود مجابی برای دوتن از چهرههای نامدار ادبیات معاصر یعنی احمد شاملو و غلامحسین ساعدی به سامان رسانده است. الگویی که مجابی برای به سامان رساندن این دو کتاب در پیش گرفته، توسط آسیه جوادی (ناستین) برای ارائهی کتابی در معرفی زندگی و آثار جواد مجابی بکار گرفته شده است.
این کتاب تحت عنوان «شناختنامهی جواد مجابی» اخیرا به همت نشر فرهنگ معاصر بازار آمده است. این کتاب که سالها پیش توسط ناشری دیگر منتشر شده بود، در چاپ تازه به صورتی ویراسته تر به مخاطبان علاقمند ارائه شده است. در چاپ تازه علاوه بر کتابپردازی بهتر و بازنگری در کیفیت عکسها، پارهای بخشها که تنها بر حجم کتاب افزوده بود کنار گذاشته شده و کلیت کتاب سیقل خورده است. همچنین در راستای به روز شدن کتاب هم افزودههایی در بخش کتابشناسی جواد مجابی میتوان مشاهده کرد.
با این احوال ساختار کلی کتاب کماکان به شکل سابق حفظ شده است، ساختاری که البته از نقطه قوت اصلی اثر حاضر بود. این ویژگی را در دو شناختنامه که توسط خود مجابی در مورد احمد شاملو و غلامحسین ساعدی جمعآوری و تألیف شده نیز میتوان دید.اگر موفقیت این دو کتاب را حاصل آشنایی نزدیک و اشراف مجابی بر زندگی و آثار ساعدی و شاملو بدانیم، باید گفت در شناختنامهی حاضر نیز آسیه جوادی به واسطهی دههها زندگی با همسرش (جواد مجابی) آشنایی بسیار جامعی از او داشته است و از تجربههای همسرش برای تهیهی کتابهایی مشابه نهایت بهره را برده است و در نهایت نتیجه کاری موفق بوده است.
پس از اشارات بسیار کوتاه آغازین کتاب، درباره چاپ تازه آن، و یادداشت کوتاهی از جواد مجابی باعنوان «انگیزه و سپاس» که در واقع به شأن نزول این کتاب اشاره دارد. کتاب حاضر با سالشمار جامع زندگی جواد مجابی آغاز میشود.
به عنوان مقدمه و کمی بیشتر، نوشتهای است از مولف کتاب که به شرح مفصل حکایت شکل گیری این شناختنامه و دیگر شناختنامههایی که خود مجابی بدست گرفته بود ارائه شده است. پس از این مقدمه تقریبا مفصل بخش اول کتاب آغاز میشود که در واقع بیشتر شرح احوال جواد مجابی است، تکههایی از زندگی نامهی خود نوشت او و یا یادداشتهایی که متضمن نگاه او به زندگی، ادبیات ،هنر و همچنین دغدغهی آشنای طنز؛ فصلی در نتوانستن، دیگر میوههای شهر پسته و انگور، درخت نام ها و نشانهها، انزوای ابلیسی، سطرهایی از کتاب زندگینامه و این همانی و بینش طنز آمیز.
پس از این نوشتهها، در سیزده بخش تحت عناوین: طنز، طراحی، شعر، داستان کودکان، داستان کوتاه، رمان، مقالات، سفرنامه، تحقیق، نمایشنامه، فیلمنامه و سخنرانی. گزیدهای از مهمترین آثار جواد مجابی که در این سیزده حوزه جای میگیرند،انتخاب شده و در معرض دید و قضاوت خواننده قرار داده است. تنوعی که در نوع خود منحصر به فرد بوده و از هنرمندی زندگی و آثار هنرمندی چند وجهی حکایت دارد. هرچند که بدیهی است نه مجابی و نه هیچ هنرمنددیگری لزوما در همه حوزهها صاحب شاهکار نیست و از قضا کنار هم قرار گرفتن این آثار میتواند نشان دهنده فرازو فرودهای کارنامه چهرهی مورد نظر باشد. چنانکه درباره مجابی نیز به روشنی این مهم را می توان از خلال آثاری که در شناختنامهی حاضر دستچین شدهاند، مشاهده کرد که این خود یکی از امتیازهای اثر حاضر باشد.
«از نگاه دیگران» عنوان بخش دیگری از کتاب است که شامل مقالاتی است درباره زندگی و آثار جواد مجابی به برخی از نامداران ادبیات معاصر فارسی همچون محمد علی سپانلو، احمد شاملو، سیمین بهبهانی، کاظم السادات اشکوری و ملیحه تیرگل. بخش پایانی کتاب نامههایی است از جواد مجابی به همسرش آسیه جوادی و دخترش پوپک و یک نامه فرستاده نشده. در این نامهها می توان تصویری متفاوت از مجابی را مشاهده کرد، تصویر یک نویسنده و هنرمند و در عین حال همسر و پدر. آخرین صفحات شناختنامه به کتابشناسی کامل آثار جواد مجابی با تقسیم بندی موضوعی اختصاص یافته است که حجم پرو پیمان آن خود گواه میزان فعالیت و نقشی است که جواد مجابی در طول زندگی در حوزه پژوهش، آفرینندگی و دیگر زمینههای مرتبط به ادبیات و هنر این دیار داشته است.
اما در میان بخشهای مختلف این کتاب تلخ ترین آن حکایت همان نامهی فرستاده نشدهای است که گویا در اواخر دهه شصت برای روزنامه کیهان نوشته شده است. نامهای تقریبا مفصل که واکنشی است به اتهام پراکنیهای کیهان آن روزگار به مجابی و دیگر اصحاب قلم در این دیار. این نامه امروز سندی است که نشان میدهد بر نویسندگان و هنرمندان این دیار در چند دههی گذشته (به ویژه دهه شصت تا اواسط دهه هفتاد) چه گذشته است! حکایت تلخ انسانی که (فارغ از هنرمند بودن یا نبودن) مجبور می شود برای اعاده حیثیت از دروغ پرا کنیهای نشریهای که از بیت المال تغذیه میکند! نه با زبان که با قلم نیز بنویسد که نامسلمان نیست، ملحد نیست، ضد اخلاق نیست و....