رمان «گتسبی بزرگ» بی‌شک از مشهورترین آثار ادبی جهان به شمار می‌رود اما نکاتی درباره این اثر و خالق آن وجود دارد که شاید کمتر شنیده باشید.

گتسبی بزرگ

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، کتاب‌خوان‌ حرفه‌ای باشید یا نه، بسیاری از شما دست کم نام رمان «گتسبی بزرگ» نوشته اف. اسکات فیتزجرالد نویسنده آمریکایی را شنیده‌اند. این رمان نخستین‌بار در دهم آوریل سال ۱۹۲۵ منتشر و سپس به یکی از مشهورترین آثار ادبی جهان تبدیل شد. در ادامه با نکاتی درباره این اثر آشنا می‌شوید:

در بخشی از کتاب «آن سوی دیگر بهشت: زندگی‌نامه فیتزجرالد» به قلم «آرتور میزنر» نوشته شده است: «فیتزجرالد» به اندازه‌ای تحت تاثیر طراحی اصلی جلد کتاب قرار گرفت که برخی از قسمت‌های کتاب را از نو نوشت تا با جلد آن همخوانی داشته باشد.

«آبزرور» در گزارشی نوشته است، با این‌که «گتسبی بزرگ» یک رمان آمریکایی تمام‌عیار است اما بخش زیادی از آن زمانی نوشته شده است که «فیتزجرالد» در «ریویرای فرانسه» ساکن بود. همچنین گفته می‌شود اصلاحات این اثر زمانی که او در «رم» اقامت داشت صورت گرفته‌ است.

«نیویورکر» نوشته است، «هانتر اس تامپسون» نویسنده برجسته به حدی از «گتسبی بزرگ» تاثیر گرفته بود که این رمان را با دستگاه تایپ نوشت تا نویسندگی به روش این کتاب را تجربه کند. «تامپسون» همچنین جایی گفته بود هنگام نگارش «ترس و نفرت در لاس‌‍‌وگاس» رمان کلاسیک «گتسبی بزرگ» را در ذهنش مرور می‌کرده است.

در گزارش دیگر «آبزرور» آمده است، «مکسول پرکینس» ویراستار «فیتزجرالد»، با انتشار «خورشید نیز طلوع می‌کند» در سال ۱۹۲۶ «همینگوی» را هم به شهرت رساند. از دیگر نویسندگانی که با او همکاری کرده‌اند به «توماس وولف» و «جیمز جونز» می‌توان اشاره کرد.

بر اساس مطلبی که در کتاب «نامه‌های عاشقانه اف. اسکات و زلدا فیتزجرالد» منتشر شده است، شعر چهارخطی «حالا کلاه طلایی را بر سرت بگذار» که در بخش نخست «گتسبی بزرگ» قرار گرفته است به شخصی به نام «توماس پارک داینویلیر» تعلق دارد. در واقعیت، چنین شخصی اصلا وجود ندارد و این شخصیت در حقیقت یکی از شخصیت‌های «این سوی بهشت» نخستین رمان «فیتزجرالد» است.

در مطلب دیگری از «آبزرور» نوشته شده نام‌گذاری رمان «گتسبی بزرگ» کار آسانی برای «فیتزجرالد» نبوده است؛ او نام‌هایی همچون «در میان انبوه خاکسترها و میلیونرها»، «تریمالکیو در وست اِگ»، «سفری به وست اِگ»، «زیر قرمز، سفید و آبی»، «گتسبی با کلاه طلایی» و ... را در نظر داشته است.

در کتاب «ایالت‌های غرب میانه آمریکا» آمده است «فیتزجرالد» همسرش «زلدا» را در «آلاباما» جایی که در دوران خدمتش در ارتش مستقر بود ملاقات کرده بود و مدت کوتاهی پس از موفقیت نخستین رمانش با او ازدواج کرد. گمان می‌رود اغلب شخصیت‌های اصلی زن رمان‌های او برگرفته از همسر جوانش باشند.

«فیتزجرالد» در زمان انتشار «گتسبی بزرگ» کمتر از ۳۰ سال داشت.

این نویسنده در سن ۴۴ سالگی بر اثر حمله قلبی از دنیا رفت و هرگز شاهد فروش چشم‌گیر و استقبال منتقدان از رمان «گتسبی بزرگ» نبود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...