1. جام جهانی در جوادیه تلاشی است از داود امیریان برای نوجوانان که در آن سیاوش که از بچه های محله ی جوادیه ی تهران است قرار است با دوستان خود یک دوره مسابقه فوتبال برگزار کنند. سیاوش به خاطر تبحری که در زبان انگلیسی دارد از طرف آموزشگاه زبان به عنوان هم صحبت ایرانی و به نوعی معلم خصوصی پسر سفیر کانادا "الکس هیوارد" معرفی می شود. بر اثر بلوف سیاوش و همکاری پسر سفیر، جام فوتبال "گل بهار" جوادیه با حضور تیم های نوجوانان کشورهای خارجی مقیم ایران تبدیل به "جام دوستی جهانی در جوادیه" می شود تا آنجا که تمامی خبرگزاری ها و مطبوعات داخلی و خارجی از جمله شبکه "بی بی سی"، "برنامه نود" و دیگر برنامه ها این حادثه را در ردیف داغ ترین خبرهای خود قرار می دهند.

2. کلیت داستان به عنوان یک اثر داستانی تخیلی، که می تواند تخیل هر نوجوان ایرانی باشد، برای مخاطبش قابل قبول، جذاب و موثر است، جز آنکه خواننده نوجوان در صفحات اولیه متوجه نصایح مستقیم، رو در رو و  اخلاقی نویسنده می شود(سیاوش؛ قهرمان داستان وظیفه ی تزریق رفتارها و منش های مثبت نظیر اعتماد، دوستی، صداقت، فداکاری و دیگر صفات اخلاقی نیک را بر عهده دارد.)

3. بعضی قسمت های داستان برای نوجوانی که در شهری مثل تهران و محله ای مثل جوادیه زندگی می کند و با برخوردها و خصوصیات محیط اجتماعی اطراف خود آشناست، دور از ذهن است. از جمله حضور نیروهای مسلح! و پلیس ضد شورش در پی تجمع نوجوانان جهت جلوگیری از دستگیری تیم نوجوانان افغانی و البته خود پیگری مصرانه پلیس در این قضیه که در آخر با تماس آقای رحیمی نماینده رییس جمهور در امور نوجوانان و تماس تلفنی رئیس جمهور و دستور مستقیم ایشان مبنی بر رفع توقیف نوجوانان افغانی تا پایان جام دوستی ختم به خیر می شود.

4. با توجه به تخیلی بودن داستان به نظر می رسد چنانچه از نام ها و شخصیت های واقعی زمان حال، مثل علی دایی استفاده نمی شد و داستان تا آخر به صورت تخیل باقی می ماند بهتر بود. البته اگر حضور بازیکنان تیم ملی در ورزشگاه و اطلاع و حمایتشان از جام به طور جدی مورد استفاده قرار می گرفت، بی شک به نزدیک کردن داستان به عالم واقع کمک می کرد.

5. دختری به نام هانیه سئوال برانگیزترین شخصیت داستان است.  شخصیتی که عدم حضورش در داستان هیچ تاثیری در اصل داستان نخواهد داشت و متاسفانه نویسنده مانوری بیهوده بر  روی وی داده است. سیاوش که تازه به سن بلوغ رسیده است در پی ملاقات با هانیه دچار هیجانات روحی و جنسی که در سنین نوجوانی برای هر نوجوانی پیش می آید می شود و تا آنجا می رود که " آن شب هانیه درس هایش را چند بار مرور کرد اما نمی دانست چرا همه اش به فکر سیاوش است." و سیاوش  موقع گرفتن شربت از دست هانیه به خود می لرزد، سرخ می شود و شر شر عرق می ریزد و تا آنجا پیش می رود که دکتر به سیاوش که دچار عارضه ی قلبی است توصیه می کند که " حتی نباید عاشق بشوی"!!

به نظر نگارنده موضوع احساسات و هیجانات روحی و جنسی در سن بلوغ هر چند موضوعی غیر قابل انکار است، اما بیان آن در این رمان و در قالب فعلی، جز اینکه بر ساختار داستان لطمه وارد کند و موجب افزایش این هیجانات و تشویش خواننده نوجوان شود، مطلب جدیدی به همراه نخواهد داشت. مگر اینکه نویسنده بخواهد همانند فیلم های فارسی، برای تقویت گیشه! موضوعی عاشقانه را به داستان بچسباند.

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...