هنر چگونه ممکن می‌‏شود؟ | هم‌میهن


درباره جامعه‌شناسی هنر به معنای کلی و جامعه‌شناسی رشته‌های مختلف هنری به شکل مستقل، کتاب‌های زیادی در ایران منتشر شده اما کتاب «درآمدی بر جامعه‌شناسی هنرها»[Sociologie des arts]، نوشته یاسنت راوه [Hyacinthe Ravet] که توسط نشر نی منتشر شده است، از آخرین متون در حوزه‌ جامعه‌شناسی هنرهاست که انتشارات ارمان کولن، یکی از مراکز معتبر و اصلی نشر کتاب دانشگاهی در فرانسه، منتشر کرده است.

درآمدی بر جامعه‌شناسی هنرها»[Sociologie des arts]، نوشته یاسنت راوه [Hyacinthe Ravet]

یاسنت راوه، موسیقی‌شناس، جامعه‌شناس و استاد دانشکده ادبیات دانشگاه سوربن است و محور اصلی تأملاتش در این اثر «تعریف هنر» است. او ضمن نزدیک‌ کردن مباحث جامعه‌شناسی و هنری به یکدیگر، معتقد است جامعه‌شناسی آمده تا خط بطلانی بکشد بر این ایده که هنر امری بدیهی و ذاتی است. پرسش‌های اصلی‌ای که نویسنده کوشیده در این کتاب به آن‌ها پاسخ دهد عبارتند از: هنر چیست؟ چه کسانی و چه سازوکارهایی در تعیین ارزش اثر دخیل‌اند؟ هنرمند کیست و «آفرینشگر» اثر هنری اساساً به چه کسی گفته می‌شود؟ نقش دولت در «آفرینش» آثار هنری چیست؟ مخاطبان و هواداران هنر چه کسانی هستند و چه عواملی در ساخت ذائقه‌های هنری و تنوع آن‌ها مؤثر است؟ آیا می‌توان از هنر «مردم‌پسند» سخن گفت؟ وجه تمایز دیدگاه جامعه‌شناختی با هنر در چیست و نگاه جامعه‌شناختی چگونه می‌تواند به درک پدیده‌های هنری کمک کند؟ نویسنده ضمن طرح این پرسش‌ها، ارائه‌ تاریخچه‌ای از جامعه‌شناسی هنرها و با تکیه بر دستاوردهای پژوهش‌های میدانی گوناگون، پارادایم‌های نظری اصلی این حوزه را به‌روشنی و با دقتی مثال‌زدنی معرفی کرده است. این کتاب باتوجه به بُعد آموزشی آن، می‌تواند مورد توجه آن دسته از دانشجویان، پژوهشگران و کنشگران نهادها و مراکز هنری قرار گیرد که به اهمیت دیدگاه‌های جامعه‌شناختی در مقوله‌ی هنر پی برده‌اند.

درواقع هسته اصلی کتاب بر محور این پرسش بنا می‌شود که از نظر جامعه‌شناختی، هنر چگونه تعریف می‌شود؟ نخستین پاسخ به این پرسش می‌تواند این باشد که هنر ویژگی ذاتی ندارد، پاسخی که در برابر دیدگاه وجودشناختی قرار می‌گیرد که در بسیاری از رویکردهای فلسفی رواج داشته است. افزون بر این، اندیشمندان حوزه‌های فلسفه، زیبایی‌شناسی و تاریخ هنر، بیش از بقیه‌ حوزه‌های اندیشه، دل‌مشغول این بحث بوده‌اند؛ اما می‌توان به این موضوع نیز پرداخت که کنشگران یک پهنه‌ جغرافیایی یا زمانیِ معین، به چه چیزی هنر می‌گویند و معنایی که این پهنه‌ مکانی و زمانی به عمل هنری می‌دهد، چیست. اما پیش‌ازاین می‌توان پرسید از چه زمانی دقیقاً از هنر سخن گفته شده و نوع خاصی از «فعالیت»، هنر قلمداد شده و اینکه این‌گونه فعالیت چه ویژگی خاصی دارد، فعالیتی که دارای ابعاد عملی و نمادین، اقتصادی و سیاسی است و بیانگر نوعی جهان‌نگری است. بنابراین جامعه‌شناس نمی‌تواند از رویارویی با این پرسش طفره برود که هنر چیست.

باید به خاطر داشته باشیم که جامعه‌شناسی، هنر را برساخته‌ کنشگران جمعی می‌داند. به سخن دیگر، نمی‌توان هنر را داده‌ای ازپیش‌تعیین‌شده دانست. باید هنر را دقیقاً فرآیندی اجتماعی ـ چه از نظر عملی، چه از نظر نمادین ـ برشمرد، فعالیتی مثل دیگر فعالیت‌ها و درعین‌حال با ویژگی‌های خاص خود که همیشه در حال تعریف و بازتعریف‌شدن است. توجه به مفهوم فرهنگ، بسیار آموزنده است و ما را به طرح این پرسش می‌کشاند که در زیر عنوان جامعه‌شناسی هنر یا جامعه‌شناسی هنرها چه معنایی نهفته است؟ سخن گفتن از جامعه‌شناسی هنر می‌تواند به این معنا باشد که هنر همان هنرهای زیبا و فاخر است، یعنی آثاری که مشخصاً آثار هنریِ به‌رسمیت شناخته‌شده‌اند.

محور اصلی تأملات این کتاب، تعریف «هنر» است. پژوهش‌ها درباره‌ی جامعه‌شناسی هنرها گسترش بیشتری می‌یابد و به سوی چندوجهی‌شدن و چندگونگی پیش می‌رود. چنان‌که رموند مولن در سال 1988 خاطرنشان کرده بود، گسترش مفهومِ آفرینشِ چیزهای تازه معمولاً به اعتبار سازگاری با تعریفی که از اثر وجود دارد و میراث سده‌ی نوزدهم است، صورت می‌گیرد. واکاوی این تطبیق‌دهی و بنابراین واکاوی پدیده‌های فرآیند انتصاب و نامگذاری، اساساً کار جامعه‌شناسی هنر است. این کتاب ذیل سه بخش کلی به بررسی این مسائل می‌پردازد: هنر از دید جامعه‌‌شناختی، رفتار هنری و پژوهش‌‌های جامعه‌شناختی و مباحث امروز جامعه‌‌شناختی هنرها. در بخش نخست، نویسنده ضمن بررسی مسئله تولید هنر و پیدایش آفرینشگران، مخاطبان و جایگاه آثار هنری در جامعه، از چگونگی پیدایش تأملات جامعه‌‌شناختی درباره هنر و گسترش آن سخن به میان می‌آورد و رویکردهای مختلف به هنر را بررسی می‌کند.

در بخش دوم، با پیش کشیدن بحث نقش دولت در گستره هنر، درباره نهادها، سیاست‌های فرهنگی و بازار هنری و مشروعیت آن‌ها می‌نویسد. همچنین از حرفه‌ها و مشاغل هنری و شرایط اجتماعی آفرینش هنری در جامعه می‌گوید. یاسنت اظهار می‌کند که پژوهش‌ها درباره جامعه‌شناسی هنرها روزبه‌روز گسترش بیشتری می‌یابد و به‌سوی چندوجهی شدن و چندگونگی پیش می‌رود. او درنهایت در بخش پایانی ضمن کندوکاوهای میدانی به این سوال پاسخ می‌دهد که آیا می‌توان رویکردی جامعه‌شناختی به آثار هنری داشت؟ او ضمن بررسی مسائل امروزی جامعه‌شناسی هنرها، اثر هنری را به‌مثابه «فرآیند» مورد مطالعه قرار می‌دهد. کتاب بیش‌از هر چیز توجه ما را به مفهوم «فرهنگ» و اهمیت آن در جامعه‌شناسی هنر جلب می‌کند و ما را به طرح این پرسش می‌کشاند که در زیر عنوان «جامعه‌شناسی هنرها» چه معنایی نهفته است؛ چراکه به‌هرحال عنوان این کتاب همین است و در بخشی از پیش‌گفتار معنای کلی آن آمده است:

«زمانی که می‌گوییم جامعه‌شناسی فرهنگ، منظور جامعه‌شناسی رفتارهای فرهنگی، جامعه‌شناسی مخاطب و به‌طورکلی جامعه‌شناسی پذیرش آثار فرهنگی است. هرچند در اینجا هم تعریف حدود و ثغور فرهنگ بسیار مناقشه‌برانگیز است. حال در جامعه‌شناسی هنر یا هنرها این قضیه چه شکلی پیدا می‌کند؟ اگر جامعه‌‌شناسی فرهنگ بیشتر به مصرف فرهنگی توجه می‌کند، آیا در حوزه جامعه‌شناسی هنر هم با جامعه‌شناسی تولیدکنندگان آثار هنری سروکار داریم؟ راوه معتقد است، سخن‌ گفتن از جامعه‌شناسی هنر می‌تواند به این معنا باشد که هنر همان هنرهای زیبا و فاخر است؛ یعنی آثاری که به‌رسمیت شناخته شده‌‌اند. او ضمن بیان اینکه تعریف هنر همیشه محل مناقشه بوده است، می‌نویسد: «نکته این است که شأن و منزلت آثار و فعالیت‌های هنری، ازپیش‌تعیین‌شده نیست. جامعه‌شناسی آمده است تا خط بطلانی بکشد بر این ایده که هنر، امری بدیهی و ذاتی است. ضمن اینکه بر این نکته پافشاری می‌کند که فرم‌های زیباشناختی و اعمال هنری، گونه‌‌به‌گونه هستند. چنین می‌نماید که کاربرد اصطلاح «جامعه‌شناسی هنرها و فرهنگ‌ها» در این کتاب بهترین راهکار باشد. چنانکه انجمن جامعه‌شناسی فرانسه در باب این موضوع، هسته‌ای پژوهشی با همین نام ایجاد کرده است.» نویسنده ضمن طرح این پرسش‌ها و با تکیه بر دستاوردهای پژوهش‌های میدانی گوناگون، پارادایم‌های نظری اصلی این حوزه را به‌روشنی معرفی می‌کند.

کتاب حاضر می‌تواند برای پژوهشگران جامعه‌شناسی و دانشجویان هنر و هنرمندانی که مسئله جامعه‌شناسی هنر برای‌شان مهم می‌نماید، مناسب باشد. «درآمدی بر جامعه‌شناسی هنرها» با قطع رُقعی، در ۲۳۷صفحه و با بهای ۱۹۰هزار تومان، توسط نشر نی روانه بازار کتاب شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...