برنامه «کتابباز» با تلاش برای ایجاد انگیزه و ترغیب مردم به کتابخوانی، یکی از برنامههای کتابمحور تلویزیون است؛ برنامهای که در حال حاضر فصل چهارم آن به تهیهکنندگی و کارگردانی محمدرضا رضاییان و اجرای سروش صحت از شبکه نسیم پخش میشود. در این برنامه از مهمانان درباره کتابهایی که خواندهاند و به آن علاقه دارند، سؤال میشود و مهمانان به معرفی کتابهای مورد علاقهشان، میپردازند.
رنگ و لعاب به برنامهها برای کتابخوان شدن مردم
سیدعبدالجواد موسوی، شاعر و روزنامهنگار، درباره برنامههای کتابمحور فانتزی مانند «کتابباز» و تأثیرشان در کتابخوان شدن مردم، به هنگامه ملکی [ایرناپلاس] گفت: اینکه به برنامههای فانتزی و سرگرمکننده برای ترویج کتابخوانی روی میآوریم، یعنی مشکل و بحرانی در کتابخوانی وجود دارد. در غیر این صورت، به شکل عادی کتاب منتشر میشد، مردم هم اگر کتابخوان بودند، کتاب میخریدند و میخواندند. پس مجبوریم به این برنامهها رنگ و لعاب بدهیم و سلبریتیهایی بهعنوان مهمان بیاوریم. گویی در کتاب یک جدیتی وجود دارد که مردم ما جرئت مواجه شدن با آن جدیت را ندارند، به همین دلیل ما مجبور هستیم اینگونه برنامهها را شیک، رنگآمیزی و تلطیف کنیم تا مردم بتوانند با کتاب ارتباط برقرار کنند. ضرورت ساخت چنین برنامههایی به دلیل وضعیتی است که ما داریم؛ به عبارت دیگر وضعیت خوبی نداریم و مجبور هستیم با برنامههایی از این دست، مردم را به سمت کتاب و کتابخوانی جذب کنیم. من با کلیت هر برنامهای که حتی تأثیر اندکی بر وضعیت بد و نابسامان کتابخوانی در مملکت داشته باشد و بهبودی حاصل کند موافق هستم؛ ممکن است در اجرا حرفهایی داشته باشم که آن بحث دیگری است.
بین بازیگران، ورزشکاران و اهل موسیقی باید با چراغ گشت و کتابخوان پیدا کرد
این نویسنده در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه حضور سلبریتیها و بازیگران برای معرفی و ترویج کتاب مؤثر است، گفت: با بخشی از این کار موافق هستم و با بخش دیگرش نه. ممکن است در بین بازیگران افرادی پیدا شوند که اهل مطالعه و کتاب باشند. هر چند تعداد این افراد بین بازیگران، اهل موسیقی و ورزشکاران بسیار اندک است. به عبارت دیگر، باید با چراغ گشت و آنها را پیدا کرد. اگر واقعاً اهل مطالعه و کتاب باشند هیچ ایرادی نمیبینم که بیایند و راجع به کتاب حرف بزنند و آن را تبلیغ کنند. اما اینکه یک هنرپیشه صرف اینکه چشمان رنگی یا قد و بالایی دارد بیاید و راجع به کتاب حرف بزند و آن را تبلیغ کند، وهن کتاب و کتابخوانی میدانم و فکر میکنم به شکلی تنزل دادن شأن کتاب است. این افراد اگر راجع به این مقولات صحبتی نکنند، فکر میکنم خیلی بهتر است، چون در درازمدت لوث میشود و بیشتر کارکرد تجاری پیدا میکند. معمولاً این آدمها عمیق نیستند و کتاب را درست و حسابی نمیخوانند. بلد هم نیستند کتاب درست و حسابی معرفی کنند. کمکم به این سمت میرویم کسی که پول یا ارتباطات بیشتری دارد از چنین موقعیتها برای اینکه کتابهای بیارزش خود را به شکلی رسمیت ببخشد و بتواند آن را تبلیغ کند، استفاده نماید. با این اتفاق که فردی با عالم کتاب بیگانه است و صرفاً اسم و رسمی دارد و کتابی را تبلیغ میکند، اصلاً موافق نیستم.
تفاوت افرادی چون مهرجویی و بنیاعتماد در معرفی کتاب
«وقتی افرادی مانند رخشان بنیاعتماد یا داریوش مهرجویی درباره کتاب حرف میزنند موضوع بسیار متفاوت میشود. این هنرمندان افراد مطلع و بادانشی هستند. انسانهایی هستند که برای خودشان شأن و اعتباری قائل هستند و یک کتاب را تا نخوانند و ندانند محتوایش چیست و به آن اعتقاد نداشته باشند، دربارهاش حرف نمیزنند. کما اینکه یکی دوبار این کار را انجام دادهاند و کتابهایی را معرفی کردهاند. اما اعتقاد راسخ به حرفی که میزنند، دارند و چون مطلع و آدم حسابی هستند، حرفشان هم تأثیرگذار است و به دیده شدن و خوانده شدن کتاب کمک کردهاند. با تلاش این افراد مخالفتی ندارم و خیلی هم از کاری که میکنند، سپاسگزارم.»
نقدهای تلویزیون، سمت و سوی سیاسی و ایدئولوژیک دارد
سراینده مجموعه اشعار «خارج آهنگ» درباره دلایل این موضوع که در اکثر برنامههای کتابمحور، به تعریف و تمجید اکتفا میشود تا نقد جدی و مؤثر آثار، افزود: بحران نقد در کشور علل مختلفی دارد. تلویزیون اصولاً با چیزی بهعنوان نقد به معنای حقیقی کلمه بیگانه است و سمت و سوی نقدهایش بیشتر سیاسی است. برنامههایی که بهعنوان نقد مطرح میشوند کارکرد سیاسی، حزبی، ایدئولوژیک و غرضورزیهای شخصی دارند؛ به همین دلیل مخاطب خیلی باورش نمیکند. مثالهایش بسیار است. در حوزه سینما و کتاب مشهودتر است. به عبارت دیگر، گویی یک سری نویسنده هستند که حق نداریم نقدشان کنیم یا نکات منفی کارشان را بیان کنیم. یک سری نویسنده هم هستند که شما حق ندارید خیلی درباره قوت آثارشان صحبت کنید، چون ذات آن برنامهها ادبی نیست، یعنی ادبیات در آن فینفسه ارزشی ندارد و کلی مسائل دیگر تأثیرگذارند. به همین دلیل است که خیلی با نقد درست مواجه نیستیم و اصولاً کارکردش را از دست داده است. و اگر نه چه ایراد دارد راجع به فلان نویسنده که محبوب صدا و سیما، سیاستهای رسمی و کتب درسی است، صحبت شود؟ یا دو نویسنده موافق و مخالف بیاورند و راجع به آن حرف بزنند. اما اینکه یک نویسنده مصونیت آهنین داشته باشد و از هرگونه نقدی دور باشد و یک نویسنده دیگری خلاف آن وضعیت را داشته باشد، باعث میشود خیلی با عنوان نقد در تلویزیون مواجه نباشیم.
هنوز در صدا و سیما یک برنامه ۶ دانگ درباره کتاب ندیدهام
سیدعبدالجواد موسوی با اعلام اینکه نه تلویزیون داخلی، بلکه حتی ماهواره هم تماشا نمیکند، درباره برنامه کتابباز بیان کرد: با سروش صحت مجری برنامه دوست هستم و او را دوست دارم و با بعضی مهمانها مانند احسان رضایی که آنجا دعوت شدهاند، دوست هستم. این برنامه را گاهگداری در شبکههای اجتماعی میبینم. به نظر برنامه بدی نیامده است. البته همانطور که گفته شد اندکی گرایشش به سمت کسانی است که برای مردم جذاب باشند و بتوانند تبلیغ کتاب کنند و در واقع مخاطب محور باشند. اما هنوز در صدا و سیما یک برنامه ۶ دانگ درباره کتاب ندیدهام. البته کتابباز را همیشه ندیدهام و بهصورت پراکنده نگاه کردهام و خیلی نمیتوانم قضاوت صحیحی داشته باشم، اما اگر برنامهای تولید شود که خوب باشد، بهعنوان کسی که این حوزه برایم جدی است و دو سه نشریه تخصصی کتاب منتشر کردهام، بهاندازهای برای آن برنامه احترام قائل هستم که دانلودش کنم و آن را ببینم.