محکومان به تنهایی | اعتماد


شخصیت‌های داستان‌های مجموعه «چند پیامک کوتاه» [اثر طلا نژادحسن] انسان‌های تنهایی هستند که برای گریز از این تنهایی مامنی را جست‌وجو می‌کنند، گاه نوستالژیک و گاه خیالی. کاراکترهایی که هیچ‌کدام در زمان حال زیست نمی‌کنند و اکثرا در حال نشخوار گذشته هستند. از همین روست که چندان با وضعیت موجود درگیر نیستند و برای یافت هویت و انگیزه زندگی به گذشته چنگ می‌زنند و جز هیچ دریافت نمی‌کنند. کاراکترهایی که گویا گذشته را زیست نکرده و از یک ناکاملی یأس‌آور رنج می‌برند.

چند پیامک کوتاه طلا نژادحسن

«دوباره زلزله» داستان زن تنهایی است که با شوهر همیشه خوابش زندگی می‌کند. او هم محکوم به تنهایی است و برای گریز از این یکنواختی به پاییدن همسایه‌ها می‌پردازد و بیشتر از همه توجهش معطوف مرد مسن ازدواج نکرده همسایه است تا توجهی که از همسر نگرفته را از او دریافت کند. نویسنده در اکثر داستان‌ها گویا در پس‌زمینه ذهنش کاراکترها را می‌شناسد اما ترسی در اوست که اجازه نمی‌دهد آنها را عیان کند و ما را به لایه‌های شخصیتی آنها بکشاند. به گونه‌ای که حتی بعضی از کاراکترها در حد تیپ باقی می‌مانند. مثلا در این داستان شوهر راوی فقط با خصوصیت همیشه خواب معرفی می‌شود. گویا نویسنده با بار واژه خواب و خوابیدن می‌خواهد خود را از معرفی و پرداخت بیشتر شخصیت رها کند و این‌گونه است که شوهر راوی در سطح یک تیپ یعنی مرد همیشه خواب باقی می‌ماند. در داستان «چند پیامک کوتاه» که نام مجموعه را هم به خود اختصاص داده، باز هم گویا داستان همان زن تنها و همسر همیشه خواب اوست و باز هم راوی به دنبال مامنی برای گریز از روزمرّگی و همسر همیشه خواب است و این ‌بار چند پیامک سعی می‌کنند، راوی را از روزمرّگی بیرون کشیده و به گذشته نوستالژیک ببرند. باز هم نویسنده چندان اجازه شناخت این دو کاراکتر یعنی زن و مرد را نمی‌دهد. گویا با خواباندن مرد، خود را از شر پرداخت شخصیت خلاص می‌کند.

«تهران حوالی میدان انقلاب» اما این ‌بار حکایت یک مرد نوستالژیک است. به نظرم یکی از بهترین داستان‌های مجموعه است که در آن شخصیت‌پردازی مرد به خوبی انجام شده است. مردی تنها و میانسال که ناچار است هر روز کار کند تا بتواند از پس مخارج زندگی برآید. در این داستان وضعیت مرده و سرد جامعه تا حدود زیادی به تصویر کشیده می‌شود. راوی برای گریز از این مردگی و سردی به اوهام و ارواح مردگان پناه می‌برد. در این داستان تمرکز نویسنده روی کاراکتر راوی سبب تاثیرگذاری قصه و کاراکتر شده است. اگر از توضیحات اضافی که گاه نویسنده در داستان گنجانده مثل صحبت در مورد گمشده و تنهایی و... فاکتور بگیریم، داستان تهران حوالی انقلاب یکی از بهترین داستان‌های این مجموعه است که در آن شخصیت‌پردازی مرد به خوبی انجام شده است.

«داستان کوتاه باد ما را به هر جا که بخواهد می‌برد» داستان متفاوتی است در این مجموعه، داستانی از زبان یک مرد مرده که با انفجار مین پودر شده و باد می‌تواند او را هر جا ببرد حتی ببرد پیش کسی که 30 سال پیش دوستش داشته. انتخاب راوی در این قصه هوشمندانه است که به نظرم نویسنده از این امکان و پتانسیل کامل استفاده نکرده. مرد مرده منفجر شده یک راوی دست اول است اگر ضمن استفاده کامل از پتانسیل‌اش، از ابعادی دیگر فراتر از یک حسادت مردانه به آن نزدیک می‌شد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...