مجموعه داستان «چگونه به مادربزرگم خواندن یاد دادم» [How I Taught My Grandmother to Read and Other Stories] به قلم سودا مورتی [Sudha Murti] و ترجمه سپهر سلیمی توسط نشر صاد منتشر شد.

چگونه به مادربزرگم خواندن یاد دادم» [How I Taught My Grandmother to Read and Other Stories] سودا مورتی [Sudha Murti]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، مجموعه داستان «چگونه به مادربزرگم خواندن یاد دادم» به قلم سودا مورتی با ترجمه سپهر سلیمی در ۱۴۴ صفحه و دو نسخه الکترونیکی و کاغذی به همت نشر صاد منتشر شد. نسخه‌ کاغذی این کتاب به بهای ۳۶۰۰۰ تومان و نسخه‌ الکترونیکی اثر نیز با قیمت ۱۸۰۰۰ تومان عرضه شده است.

«چگونه به مادربزرگم خواندن یاد دادم» مجموعه داستان‌هایی شگفت‌انگیز از زندگی واقعی «سودا مورتی» معلم، مددکار اجتماعی و نویسنده پرفروش هندی است. داستان جذابی در مورد یکی از دانش‌آموزان او وجود دارد که اغلب از مدرسه فرار می‌کرد و یا شرح نحوه مشاوره‌ دادن سودا به مادرش برای پس‌انداز کردن پول تا پدرش یک شرکت نرم‌افزاری راه‌اندازی کند؛ و داستان دل‌نشین وعده‌ای که او به پدربزرگش داد و به آن عمل کرد؛ اینکه روستای کوچک آنها کتابخانه‌ای داشته باشد که همیشه جدیدترین کتاب‌ها در آن باشد. هریک از این داستان‌ها طنازانه، روحیه‌بخش و الهام‌بخش هستند. درسی مهم در مورد اهمیت انجام «آنچه شما اعتقاد دارید درست است» و داشتن «شجاعت برای تحقق رؤیاهایتان».

سودا مورتی در سال ۱۹۵۰ در شیگاون، شمال کارناتاکا متولد شد. او کار خود را در زمینه کامپیوتر شروع کرد و اکنون رئیس بنیاد «اینفوسیس» است. او که نویسنده‌ای پرکار به زبان انگلیسی است، رمان، کتاب آموزشی، سفرنامه، مجموعه داستان کوتاه و روایت‌هایی غیرداستانی و ۶ کتاب پرفروش برای کودکان نوشته است. کتاب‌های او به تمام زبان‌های اصلی هند ترجمه شده است. سودا مورتی موفق به دریافت جوایز «آر. کی»، «نارایان» برای ادبیات، «پادما شری» و «آتی‌ماب» شده است.

خواندن این کتاب به نوجوانان ۱۱ تا ۱۴ سال پیشنهاد می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...