به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در میان جوایز ادبی که در کشور آمریکا اعطا می‌شود، جایزه کتاب ایالت اورگون [oregon book awards] یکی از معروف‌ترین این جوایز محسوب می‌شود. جایزه کتاب اورگون اولین بار در سال 1987 به منظور تقویت و حمایت از نویسندگان و جریان ادبی در این ایالت توسط بنیاد هنرهای ادبی این منطقه از آمریکا تاسیس شد. امسال برندگان این جایزه در حوزه‌های زیر طبق زیر اعلام شده است:

جایزه کتاب ایالت اورگون [oregon book awards]

جایزه کیسی برای بهترین داستان
«مناطق ساحلی» نوشته وانسا وسلکا از شهر پورتلند

جایزه استافورد هال برای بهترین کتاب شعر
«امید سنگ‌ها» نوشته آنا الکینز از شهر راگ ریور

جایزه وینموکا برای بهترین کتاب مستند
«پرنده زرد: نفت، قاتل و جستجوی زنی برای عدالت در کشور هندوستان» نوشته سیرا کرین مرداک از شهر هودریور

جایزه مک‌گراو برای بهترین کتاب ادبیات کودک
«یک بازی روباه و سنجاب‌ها»نوشته جین ریس از شهر پورتلند

جایزه برادشاو برای کتاب داستانی مخاطب نوجوان
«خواهرهای سولیوان» نوشته کاترین اورمسبی از شهر یوجین

جایزه آنگوس بومر برای بهترین کتاب درام
«نمی‌توانی این کار را پس بزنی» نوشته کانر ایفلر از شهر پورتلند

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...