رمان «هندرسون، شاه باران» [Henderson the Rain King] نوشته سال بلو با ترجمه مجتبی عبدالله‌نژاد توسط نشر نو به چاپ سوم رسید.

هندرسون، شاه باران» [Henderson the Rain King] نوشته سال بلو

به گزارش خبرنگار مهر، نسخه اصلی این کتاب در سال ۲۰۱۲ منتشر شده و چاپ اول این‌ترجمه‌اش هم سال ۹۶ به بازار نشر عرضه شد و حالا نسخه‌های چاپ سومش به بازار آمده‌اند.

«هندرسون، شاه باران» نوعی رمان سیر و سلوکی است که حرف های فلسفی و ماجراهای کمیک زیادی دارد. این رمان داستان مردی را در بر می گیرد که به دنبال معنای زندگی است. این مرد همه چیز دارد؛ ثروت، خانواده، پایگاه اجتماعی و ... اما از زندگی اش راضی نیست.

سال بلو نویسنده این‌کتاب متولد سال ۱۹۱۵ بود که در سال ۲۰۰۵ درگذشت. او این رمان را بیشتر از دیگر آثارش دوست داشت و همیشه از «هندرسون، پادشاه باران» به عنوان اولین کتاب فهرست آثار مورد علاقه خود نام می‌برد. این رمان، بین ۱۰۰ رمان برتر قرن بیستم هم که مدرن لایبراری modern library منتشر کرده، در رتبه بیست و یکم قرار دارد.

«هندرسون، پادشاه باران» در ۲۲ فصل نوشته شده است. شخصیت اصلی داستان این‌کتاب برای کشف معنای زندگی، سر از قبایل آفریقایی در می‌آورد و روزهای زیادی را با مردم دورترین قبایل آفریقایی می‌گذراند...

چاپ سوم ترجمه عبدالله‌نژاد از این‌کتاب با ۴۵۰ صفحه و قیمت ۶۸ هزار تومان عرضه شده است.

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...