«در ملکوت سکوت» و «از شرابه‌های روسری مادرم» از سیدحسن حسینی منتشر شده و مجموعه شعر «گنجشگ و جبرئیل» این شاعر به چاپ پنجم رسیده است.  «در ملکوت سکوت» که بخشی از شعرهای چاپ‌نشده و شعرهای سپید سیدحسن حسینی است، با انتخاب نهایی قیصر امین‌پور و مقدمه این شاعر، توسط انتشارات انجمن شاعران ایران به‌چاپ رسیده است.

«از شرابه‌های روسری مادرم» هم مجموعه دیگری از شعرهای سپید او درباره حضرت فاطمه (س) است که توسط امین‌پور انتخاب شده است. این اثر نیز توسط نشر یادشده در روزهای پایانی نمایشگاه عرضه خواهد شد.  

مجموعه شعر «گنجشک و جبرئیل» که شامل شعرهای سروده‌شده حسینی از سال 63 تا 64 است، توسط نشر افق به چاپ پنجم رسیده است.

همچنین مجموعه‌ای از شعرهای کلاسیک این شاعر با انتخاب مقدماتی ساعد باقری و گزینش نهایی قیصر امین‌پور، به زودی توسط انجمن شاعران منتشر می‌شود. برای این مجموعه هنوز نامی انتخاب نشده است.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...