به گزارش ایسنا، چاپ تازه کتاب «شگرف و شگفت: جستارها و نوشتارهایی در فرهنگ و ادب ایران» نوشته میرجلال‌الدین کزازی در ۲۴۶ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۴,۵۰۰ تومان در نشر ترنگ عرضه شده است.

این کتاب پیش‌تر در نشر شورآفرین منتشر شده بود.

در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: دانای دادار را سپاس بی‌شمار که باری دیگر مرا از مهر و نواخت بسیار خویش بهره‌مند و برخوردار گردانید و توان آن ارزانی داشت که جُنگی از جستارها و نوشته‌هایم را در دفتری گرد آرم و فراپیش خوانندگان اندیشمند و سخن‌سنج و ادب‌دوست بگذارم، با این امید و آرمان که مگر خواندن آن‌ها این گرامیان فرهیخته را خوش و دلپسند بتواند افتاد و کلیدی کارآمد به دستشان بتواند داد تا درهایی تاکنون ناگشاده را از فرهنگ گران‌سنگ ایران و زبان دلاویز پارسی و ادب شگرف و شورانگیز آن بر روی خویش بتوانند گشاد؛ ادب و زبان و فرهنگی فسونبار و ماندگار که مایه نازش و سرافرازش هر ایرانی در پهنه گیتی است و پایگاه و پایبندان جاودانگی ایران، چونان بهینه‌بوم فرمند فرزانگی و فرهنگ و فرهیختگی.

به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...