کتاب «طنزهای شیرین زهرالربیع» با بازنویسی مجید شفیعی به‌زودی توسط نشر پیدایش به چاپ چهارم می‌رسد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «طنزهای شیرین زهرالربیع» نوشته سید نعمت‌الله جزایری که توسط مجید شفیعی برای نوجوانان بازنویسی شده، به‌زودی توسط نشر پیدایش به چاپ چهارم می‌رسد.

این کتاب در سال ۸۸ چاپ شد و چاپ سومش هم در سال ۹۲ به بازار نشر آمد که بناست طی روزهای آینده چاپ چهارمش نیز عرضه شود. سید نعمت‌الله جزایری نویسنده این کتاب، عالم بزرگ شیعه عصر صفویان است که حکایت‌های طنز متنوعی را در این کتاب آورده است. شفیعی هم به‌عنوان نویسنده ادبیات کودک و نوجوان، تعدادی از این حکایت‌ها را انتخاب و بازنویسی کرده است.

عنوان کتاب، زهرالربیع به معنی گل بهار است. این کتاب ۱۲۸ صفحه‌ای به فهرست کتاب‌های مناسب رشد راه پیدا کرده و در سال ۸۸ یکی از عناوین فهرست نهایی کتاب‌های منتخب شورای کتاب کودک بود.

مجید شفیعی کتاب دیگری هم در زمینه بازنویسی ادبیات کلاسیک فارسی دارد که در آستانه چاپ قرار دارد. این کتاب برگردان نظم به نثر منظومه «فرهاد و شیرین» وحشی بافقی است که قرار است توسط همین ناشر منتشر شود. این نویسنده پیش از این، تبدیل نظم به نثر آثاری از نظامی گنجوی را هم انجام داده است. برگردان نظم به نثر «فرهاد و شیرین»‌ بین یک‌سال و نیم تا دو سال طول کشیده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...