مرکز اسناد فرهنگی آسیا نشستی تخصصی با محور معرفی و نقد کتاب «هرات، بررسی آثار باستانی و تاریخی از دوره تیموریان تا تشکیل کشور مستقل افغانستان» برگزار کرد. در این نشست که با حضور مریم مهدوی اصل مؤلف کتاب ارائه شد، سخنرانانی نیز دعوت شدند که هر یک با توجه به تخصص خود به مباحث کتاب و چگونگی تدوین آن اشاره کردند.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نخست دکتر الهام ملکزاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ و مدیر این نشست به معرفی مرکز اسناد فرهنگی آسیا، اهمیت این مرکز و جایگاه علمی آن و توضیحاتی با محور شهر هرات و جایگاه آن در فرهنگ و تمدن اسلامی پرداخت. وی خاطرنشان ساخت مرکز اسناد فرهنگی آسیا، از قدیمیترین و در نوع خود تنها نهاد پژوهشی بینالمللی با محوریت مطالعات منطقه و آسیا در ایران است. مأموریت مرکز اسناد فرهنگی آسیا بر مبنای بنیاد نامه مصوب این مرکز «شناسایی و شناساندن فرهنگ آسیا به جهان و به دیگر کشورهای آسیایی» است. با توجه به بحرانهای فرهنگی در هم تنیده شدن معضلات جوامع انسانی، اهمیت و نقش کشورهایی که دارای چهار شاخص منابع، فرهنگ و تاریخ، استعداد و تحرک اجتماعی، چون ژاپن، چین، هند و ایران بارزتر شده است. اهداف مرکز اسناد فرهنگی آسیا و وظایف مرتبط با آن حول پژوهشهای کلان و فعالیتهای تحقیقی منطقهای و ملی بر اساس دو راهبرد اصلی شکل گرفته است که در بخش نخست آن یعنی «حوزه ایران تمدنی - فرهنگی و مواریث مکتوب و شفاهی»، با محور حوزه تمدنی شمال شرقی ایران و فرا رودان (ماوراالنهر) با تأکید بر اشتراکات تاریخ فرهنگی در منطقه خراسان ایران، افغانستان، ازبکستان و ترکمنستان، سلسله برنامههای پژوهشی مختلفی پیشبینی و طراحی شده است که نشست حاضر در همین راستا برگزار شده است.
مریم مهدوی اصل مؤلف کتاب «هرات؛ بررسی آثار باستانی و تاریخی از دوره تیموریان تا تشکیل کشور مستقل افغانستان»، به عنوان آغازگر نشست و نخستین سخنران، به تفصیل در خصوص چگونگی توجه به موضوع کتاب و روندی که به تدوین و تاًلیف آن منجر شد پرداخت. وی گفت این کتاب سفرنامهای است که برخلاف سفرنامه نویسیهای رایج و شناخته شده در دورههای تاریخی و معاصر، برپایه اسناد وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران به نگارش درآمده است. تمرکز اصلی در این سفرنامه نویسی علمی بر پایه ۲ محور بررسی چرایی و چگونگی تخریب آثار باستانی و تاریخی ایران در هرات پس از نزدیک به ۲۰۰ سال جدایی و همچنین فارسی زدایی در این منطقه است.
در محور نخست، طبق بررسی میدانی و تحقیقات تاریخی و اسنادی و همچنین عکسها و نقاشیهای تاریخی در محور نخست که بررسی آثار باستانی و تاریخی است این نتیجه حاصل شد که درصد بسیار زیادی از آثار تاریخی ایران پس از جدایی هرات توسط حاکمان افغانستان و در چندین مرحله از بین رفته است. مجموعه آثار معماری، نقاشی، خطاطی، تهذیب و... هنرمندان به نام ایران در عصر تیموریان از جمله: قوام الدین شیرازی از معماران برجسته و بهزاد استاد مشهور هنر نقاشی و... که اگر این آثار تاریخی از بین نرفته بودند می توانستند ادامهدهنده آثار تاریخی ایران در سمرقند دوره تیمور گورکانی و همچنین نشان دهنده چگونگی روند تکامل آثار تاریخی ایران در اصفهان توسط شاه عباس صفوی باشند. اما در نهایت تاًسف بخشی از هویت ملی ایران در این تخریب به کلی از بین رفته و برای هنرمندان معاصر کاملا ناشناخته باقی مانده و خواهد ماند. محور دوم متمرکز بر سیاست فارسی زدایی در افغانستان توسط حاکمان این کشور است.
در این بخش نیز بررسی و تحقیقهای انجام شده، بر اساس اسناد وزارت امور خارجه بوده است. در این بخش نیز در کنار همه مطالعات انجام شده، این نتیجه حاصل شد که نه تنها تحریف تاریخ افغانستان توسط انگلستان (از ابتدای تاسیس کشور افغانستان)، امروزه تبدیل به باور عمومی مردم افغانستان شده، بلکه این تحریف تاریخی به کتابهای چاپ شده نویسندگان افغانستان در داخل ایران هم انجامیده که نیازمند بررسی قانونی و جلوگیری از ادامه آن در ایران است. در نهایت اینکه برای نگارش این سفرنامه علمی، از سه دوره اسناد قاجار، پهلوی اول و پهلوی دوم استفاده شده است. این در حالی است که هنوز جای کار بسیار زیادی برای محققین و پژوهشگران علاقمند وجود دارد. ضمن اینکه در این کتاب به زوایای گوناگون سیاست خارجی و دیپلماسی توسط دو قدرت بزرگ جهان یعنی انگلستان و روسیه هم پرداخته شده که در راستای دست یافتن به اسناد آثار تاریخی ایران در هرات بوده است.
سخنران دوم نشست، دکتر سید محمد کاظم سجادپور استاد روابط بین الملل و عضو هیئت علمی دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه و دانشکدۀ مطالعات جهان دانشگاه تهران بود. عنوان سخنرانی ایشان: نسبت کتاب«هرات؛ بررسی آثار باستانی و تاریخی از دوره تیموریان تا تشکیل کشور مستقل افغانستان» با پژوهش های سیاست خارجی ایران چگونه قابل تجزیه و تحلیل است؟. دکتر سجاد پور سخنان خود را در سه محور چنین ارائه کردند:
1. «منش پژوهشی» نویسنده کتاب که تمرکز روی شخصیت و کار ایشان دارد. در واقع خانم مهدوی در این کتاب یک نوع علاقه مندی، تخصص و مهمتر از همه تحول پژوهشی را نشان داده اند که به طور اختصاصی تمرکز روی "اسناد وزارت امور خارجه" دارد.
2. «مسیر پژوهش» که مسیری مبتنی بر مطالعه، مشاهده، مصاحبه و بهره برداری از افرادی است که در حوزه های اجرایی سیاست خارجی اثرگذار هستند. در واقع ایشان در این کتاب مبادرت به انجام "تحقیق میدانی" کردند که هرچند از ایرادات و نواقصی هم برخوردار است اما مهم تر از نتیجه ای که در این کتاب به دست آمده، مسیری است که پژوهشگر در کار پژوهشی کتاب طی کرده است.
3. «محتوای پژوهش» که عبارت از سه نکته است:
الف) اهمیت مسائل سیاست خارجی است که ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خاصی که دارد و آن را تبدیل به کشوری «دروازه ای» یا «چهار راهی» کرده است و البته همراه با موقعیت تاریخی، تمدنی و همچنین مباحث سیاسی و استراتژیک در واقع سیاست خارجی همیشه برای کشور ما مهم بوده و هست.
بنابراین اثر مباحث سیاست خارجی همیشه بر ابعاد مختلف زندگی مردم ایران قابل مشاهده است چنانچه در این کتاب یکی از اثرات سیاست خارجی تاثیرگذاری بر بقایای آثار باستانی و معماری و هنر ایران در طی قرون گذشته تا به امروز است که در این کتاب به تصویر درآمده است.
ب) اهمیت بین رشتهای بودن مطالعات سیاست خارجی است. سیاست خارجی یک پدیده «چند وجهی» و «چند بعدی» است. بنابراین روش مطالعه سیاست خارجی هم باید روشی «بین رشته ای» و با بهره برداری از انواع متدولوژی های مطرح در رشته های مخصوصا علوم انسانی و اجتماعی مانند متدولوژی های مختلف تاریخ، جغرافیا، اقتصاد، تمدن، فرهنگ، انسان شناسی، جامعه شناسی و... باشد.
بنابراین این کتاب تا حدودی توانسته است این کار را انجام بدهد. یعنی با نشان دادن عکس و تصویر، تاریخ، معماری و ... نه تنها نشان داده که تاریخ به تنهایی مهم نیست، بلکه نشان داده که نحوه روایت تاریخ یا تاریخسازی هم مهم است. ضمن اینکه به مسئله سیاست هویتسازی هم پرداخته شده است.
ج) فراتر از همه اهمیت ژئوپلتیک شرق ایران است. طی قرون گذشته بیشتر تمرکز و انرژی سیاست خارجی ایران روی مسائل حوزه های ژئوپلتیک غرب کشور بوده و کمتر به اتفاقات و رویدادهای تاثیرگذار شرق کشور توجه شده است که در این کتاب تا حدودی به آن پرداخته شده است.
بنابراین توجه به زندگی روزمره مردم ایران و تحولات درهم آمیخته زندگی ایرانی ها و مسائل مربوط به حوزه ژئوپلتیک شرق کشور طی قرون گذشته تا به امروز در سیاست خارجی از اهمیت برخوردار است. چرا که به نظر من؛ ما یک هم سرنوشتی باهم داریم که چه بخواهیم و چه نخواهیم روی زندگی روزمره و سرنوشت همدیگر اثر می گذاریم و بنابراین به نظر من نیاز است تا در مسائل سیاست خارجی هم از درک انسانی برخوردار باشیم تا در نهایت دنیای جدید انسانی هم باز شود. سخن آخر اینکه؛ «ماندگاری» و «بِه شدگی» ایران در گرو فهم بهتر سیاست خارجی است، فهم بهتر سیاست خارجی در گرو پژوهش در سیاست خارجی است و در نهایت پژوهش در حوزه سیاست خارجی هم مستلزم توجه به «شرق» کشور است.
آخرین و سومین سخنرانی این نشست توسط مژده محمدی کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی، و کتابدار کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه ارائه گردید. «کتابشناسی و بررسی آثار منتشر شده در زمینه هرات»، عنوان سخنرانی مژده محمدی بود که طی آن به نکات زیر اشاره شد:
هرات سرزمین هنر، ادبیات و آثار باستانی و شهری در مسیر جادّه ابریشم که به واسطۀ موقعیت جغرافیایی خاص خود، همواره دستخوش تحولات سیاسی و اجتماعی در دورانهای گوناگون تاریخی بوده است. این پیشینه و سابقه تاریخی طولانی که بخش وسیعی از آن با تاریخ ایران گره خورده است سبب شده تا نویسندگان و تاریخ نویسان بسیاری به بررسی مسایل گوناگون هرات در موضوعات مختلف بپردازند. اکنون سوال اینست که ابعاد موضوعی مورد توجه مولفان در زمینۀ هرات بیشتر متمرکز بر چه مسایلی بوده است و آیا آنها توانسته اند تا درک و شناخت درستی از این خطه را برای مخاطبان خود فراهم کنند و تا چه حد انتشار این آثار توانسته، زمینه های درک مشترک تاریخی و فرهنگی میان دو کشور ایران و افغانستان را فراهم سازد؟ در پاسخ به این سئوال و با توجه به تمرکز بر کتاب خانم مهدوی با عنوان «هرات: بررسی آثار باستانی و تاریخی از دوره تیموریان تا تشکیل کشور مستقل افغانستان» میتوان گفت نام تاریخی «هرات» از دوره باستان و در کتاب «اوستا» وجود داشته، اما اهمیت هرات در دوره تیموریان بدین سبب است که این دوره عصر شکوفایی هرات بوده و حاکمان وقت هرات «شاهرخ میرزا»، «گوهرشاد بیگم» و ... توجه ویژهای به خلق آثار هنری و کتابت و کتاب آرایی در زمینههای مختلف داشتند. اما در خصوص استفاده از منابع کتابشناسی، اسناد و سفرنامه نویسی در باب افغانستان ، با تاکید بر کتاب هرات که مهدوی نیز در کتاب خود از آنها استفاده کردهاند
به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنم که عبارتند از: الف) دایره المعارف آریانا در ۱۳ جلد که بین سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۴۹ توسط انجمن دائره المعارف کابل چاپ و منتشر شده و سپس در سال ۱۳۸۵ دوباره به دستور حامد کرزای آغاز به کار می کند. هرچند ایرادتی به جعل و تحریف تاریخ در این دائره المعارف وارد است اما پژوهشگران می توانند به عنوان یکی از منابع افغانستان به آن مراجعه کنند. ب) در خصوص آثار و منابع خطی و دستنویس های تاریخی می توان به کتاب خطی «جغرافیای حافظ ابرو» اشاره کرد که در اواخر قرن ۸ و اوایل قرن ۹ و در عصر تیموریان به نگارش درآمده است. به دلیل اینکه شخص حافظ ابرو در همان دوره می زیسته است بنابراین توانسته بسیاری از مکان ها و اتفاقات آن دوره هرات را در کتاب خود ثبت کند. ج) کتاب «پیراسته تاریخنامه هرات» اثر سیف بن محمد سیفی هروی (۶۸۱-۷۲۱) است که به رویدادهای تاخت و تاز مغولها به ایران از ابتدا می پردازد و ظاهرا ایشان به اسناد دولتی هم دسترسی داشته است. زیرا در بسیاری از جاها به نامه ها و یا فرمانهای خاصی اشاره می کند. د) در خصوص اسناد و مدارک مرتبط با هرات می توان گفت که از دوره قاجار اسناد بسیاری در مراکز اسنادی گوناگون از جمله در مرکز اسناد وزارت امورخارجه وجود دارد که برای پژوهشگران قابل بازیابی و استفاده است. در این زمینه آقای سید علی موجانی به تازگی دوجلد کتاب در این زمینه تالیف کردند که توسط انتشارات وزارت امورخارجه چاپ و منتشر شده است. کتابی با عنوان «فهرست عمومی دستنویسهای فارسی مربوط به آسیای مرکزی موجود در کتابخانههای ایران» و کتاب دیگر با عنوان «فهرست اسناد و مدارک آرشیوی مرتبط با آسیای مرکزی موجود در کتابخانه ها و مراکز آرشیوی ایران» که در هر دو کتاب به موضوع هرات اشاره شده و اسناد و مدارک مرتبط آورده شده است. همچنین الهه کولایی هم «کتابشناسی اوراسیای مرکزی و افغانستان» را تهیه کرده اند که توسط انتشارات دانشگاه تهران چاپ و منتشر شده که بازهم در بخشی از این کتاب به موضوع هرات پرداخته شده است. در دوره جدید، در خصوص استفاده از اسناد دوره قاجار به نظر می رسد پژوهشهای انجام شده بسیار وامدار زحمات دکتر منصوره اتحادیه است.
در این زمینه لازم است به دو کتاب ایشان با عناوین: انفصال هرات؛ گوشه ای از روابط خارجی ایران از سال ۱۲۰۰ تا ۱۲۸۰ ه.ق و همچنین کتاب جنگ ایران و انگلیس؛ جدایی هرات تالیف باربارا انگلیش و ترجمه دکتر منصوره اتحادیه اشاره نمایم. کتاب مهم دیگر در دوره قاجار با عنوان «نامههای سیمنو» است. ایشان در سالهای ۱۸۲۴ تا ۱۸۵۱ در ایران زندگی می کرد. در ایران مقامات و مشاغل مختلفی داشته است. از او حدود ۱۵۲ نامه و سند به جای مانده که در سال 1369 این اسناد در اختیار دکتر منصوره اتحادیه قرار گرفت و ایشان نیز کار تصحیح، ترجمه و چاپ آن را انجام دادند. ۲- در بخش سفرنامه ها و مقایسه این سفرنامه ها با سفرنامه خانم مهدوی، در اینجا به چند مورد اشاره می شود که عبارتند از: سفرنامه فرخ خان امین الدوله با نام مخزن الوقایع در دوره قاجار که تالیف حسین بن عبدالله سرابی است. در واقع شرح ماموریت فرخ خان به ممالک اروپایی است و از این نظر حایز اهمیت است که این مسافرت باعث عقد قرارداد معروف پاریس با انگلستان و چشم پوشی از هرات شد. از سفر نامههای مهم دیگر این دوره میتوان به سفرنامه موهان لعل اشاره کرد. وی مسافر، دیپلمات و نویسنده هندی بود که نشان شوالیه شیر و خورشید را نیز از شاه قاجار دریافت کرد.
او در اولین جنگ انگلیس و افغانستان در بین سالهای ۱۸۳۸ تا ۱۸۴۲م. نقش اساسی و محوری در راه اندازی و گسترش شبکه اطلاعاتی انگلیس در افغانستان داشت. وی نامه های محرمانه حاکم قندهار به حاکم بلوچستان را به مقامات انگلیس تحویل داده و البته سفری هم به همراهی«الکساندر برنز» که افسر کمپانی هند شرقی، دیپلمات، کاشف و از عوامل بازی بزرگ در منطقه بوده، به افغانستان داشتند. هر دو نفر در سفرنامه های خود به شرح وقایع و رویدادهای آن دوران می پردازند که کتابهای آنان به لحاظ تاریخ سیاسی وقایع آن دوره حائز اهمیت بسیاری است. همچنین از سفر نامه های جدید و در دوره معاصر می توان به کتاب «خاک اولیا: سفر به هرات» توسط رادک سیکورسکی وزیر خارجه لهستان ترجمه عبدالعلی نور احراری اشاره کرد که سفری به افغانستان داشت و در سال ۱۳۷۰ این کتاب چاپ و منتشر شده است. سفرنامه جدید دیگر کتاب «چای سبز در پل سرخ» است که توسط پیمان حقیقت طلب نوشته شده و انتشارات دیاران آن را در سال ۱۴۰۰ چاپ کرده است. ازآنجا که در سفرنامههای تهیه شده، بیشتر به موضوعات و رخدادهای روزانه و همچنین شرح آداب و رسوم اجتماعی آن کشور خاص پرداخته می شود، کمتر در آنها از اسناد و منابع کتابی استفاده شده است و این موضوع وجه تمایز سفرنامۀ خانم مهدوی از دیگر سفر نامه های منتشر شده است ، اگر چه از نگاه سند شناسی اشکالاتی به کار ایشان وارد است. در بخش کتاب شناسی نیز به نظر می رسد نحوه تنظیم آن دارای اشکالاتی است که البته به جهت نوع کار روزنامهنگاری دیپلماسی، و از آنجا که ایشان خیلی با ظرافت های کار کتابشناسی و سند نویسی آشنایی ندارند، بنابراین امکان دارد از این بعد برخی دوستان که کتاب را مطالعه کرده اند ایراداتی بگیرند که باتوجه به تلاشهای ایشان این اشکالات قابل چشم پوشی است و در نگارشهای بعدی حتما با مشورت کارشناسان این حوزه این اشکالات را برطرف خواهند کرد.