کتاب «ما هماهنگ شده‌ایم؛ زندگی زیر نظر حکومت چین» [We have been harmonized : life in China's surveillance state] نوشته کای اشتریت ماتر [Kai Strittmatter] با ترجمه مسعود یوسف حصیرچین توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

ما هماهنگ شده‌ایم؛ زندگی زیر نظر حکومت چین» [We have been harmonized : life in China's surveillance state] نوشته کای اشتریت ماتر [Kai Strittmatter]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۲۰ توسط انتشارات کاستوم‌هاوس منتشر شده است.

کای اشریت‌ماتر نویسنده و پژوهشگر آلمانی، متولد ۱۹۶۵ است و بیش از ۳۰ سال از عمر خود را درباره چین مطالعه کرده است. او بیش از یک‌دهه در پکن به خبرنگاری مشغول بوده و پس از ۱۰ سال مورد اشاره تصمیم گرفت کتاب پیش‌رو را نوشته و منتشر کند. اما پیش از این‌کار از چین خارج شد. او پیش‌تر کتاب «چین الف تا ی» را منتشر کرده بود.

یکی از حرف‌های مهم اشتریت‌ماتر در این‌کتاب این است که چینی که زمانی می‌شناختیم، دیگر وجود ندارد. او در نوشته‌های خود با دیدگاهی انتقادی، پیشرفت و قدرت‌گرفتن چین را مورد بررسی قرار داده و معتقد است پیشرفت بی‌سابقه فناوری در این‌کشور، از میل به سرکوب حمایت می‌کند و با وجود شناسایی چهره و صدا، ردیابی با GPS، داده‌های ابررایانه‌ها، شنود تمام تماس‌های تلفنی، نظارت بر استفاده از اپلیکیشن‌ها و میلیون‌ها دوربین امنیتی کیفیت بالا، شهروندان چینی نمی‌توانند چیزی را از مقامات پنهان کنند.

مولف کتاب «ما هماهنگ شده‌ایم» می‌گوید در چین، تراکنش‌های تجاری، شامل تحویل غذا و خریدهای آنلاین، همراه با اطلاعات زیست‌سنجی و فعالیت‌های شبکه‌های اجتماعی در پایگاه‌ داده‌های بزرگی ذخیره می‌شوند. دوربین‌های مداربسته هم چنان پیشرفته‌اند که می‌توانند فردی را در میان جمعیت ۶۰ هزار نفری یک‌ورزشگاه شناسایی کنند و با اسکن چهره و شیوه‌های راه رفتن، تک‌تک افراد را دنبال می‌کنند. اشتریت‌ماتر همچنین می‌گوید در سامانه اعتبار اجتماعی جدید، به هر شهروند برای رفتار خوبش امتیازی می‌دهند و کسانی که نمره بد بگیرند، ممکن است از خرید بلیت هواپیما یا قطار تندرو و استخدام در شغل‌های به‌خصوص یا ثبت‌نام فرزندانشان در مدارس خوب منع شوند.

«تمامیت‌خواهی دیجیتال» یکی از کلیدواژه‌هایی است که کای اشتریت‌ماتر در کتاب پیش‌رو از آن‌ها استفاده کرده و می‌گوید این‌پدیده، نه‌فقط به کمک شرکت‌های خصوصی چینی، بلکه با همدستی دولت‌ها و شرکت‌های غربی که مشتاق دسترسی به بازار عظیم چین هستند، محقق شده است. از نظر این‌نویسنده آلمانی، در حالی که دولت‌ها درباره جنگ‌های تجاری و تعرفه‌ها بحث می‌کنند، حزب کمونیست چین بر تلاش‌هایش برای صادرات فناوری نظارتی به خارج از کشور – از جمله ایالات متحده – می‌افزاید. او در کتاب خود نسبت به زندگی تحت نظارت بی‌سابقه دولت چین هشدار می‌دهد و می‌گوید این‌رویکرد به بهانه تامین امنیت ملی این‌کشور، می‌تواند به فاجعه بیانجامد.

کتاب پیش‌رو یک‌پیشگفتار با عنوان «چین جدید، جهان جدید» و ۱۵ فصل دارد که به این‌ترتیب‌اند:

«کلمه:‌ چگونه خودکامگان زبانمان را می‌دزدند»، «سلاح: چگونه وحشت و قانون مکمل یکدیگرند»، «قلم:‌ چگونگی عملکرد پروپاگاندا»، «اینترنت: چگونه حزب یاد گرفت عاشق اینترنت باشد»، «لوح سفید: چرا مردم باید فراموش کنند»، «قیومیت آسمانی: چگونه حزب یک امپراتور انتخاب کرد»، «رویا: چگونه کارل مارکس و کنفوسیوس همراه با این کشور بزرگ احیا می‌شوند»، «چشم: چگونه حزب قوانینش را با هوش مصنوعی به روز می‌کند»، «انسان طراز نوین: چگونه کلان‌داده و سامانه اعتبار اجتماعی قرار است مردم را به رعیت‌های خوبی تبدیل کنند»، «رعیت: چگونه دیکتاتوری ذهن را منحرف می‌کند»، «خانه آهنین: چگونه چند شهروند سرکش دروغ‌ها را برملا می‌کنند»، «قمار:‌ وقتی قدرت سد راه خودش می‌شود»، «توهم:‌ چگونه هرکسی چین خودش را تصور می‌کند»، «جهان: چگونه چین اعمال نفوذ می‌کند» و «آینده: وقتی همه راه‌ها به پکن ختم می‌شود».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

شی جین‌پینگ تب این ملی‌گرایی را بالا برده است. «رویای چینی»، جونگ‌گوامنگ، که هنگام به قدرت رسیدنش آن را به برند شخصی‌اش تبدیل کرد، عنوان پرفروش‌ترین اثر ملی‌گرایی دو سال گذشته بوده است. لیو مینگفو، نویسنده این کتاب، سرهنگ بازنشسته ارتش آزادی‌بخش خلق، خواهان تقویت ارتش چین است و رقابت فزاینده‌ای را میان چین و ایالات متحده پیش‌بینی می‌کند و می‌گوید در پایان این‌رقابت، چین کشور شماره یک جهان خواهد شد. ایان بروما، کارشناس امور چین و ژاپن، در نیویورکر نوشته است که رنسانس آسیایی که در رویای چینی توصیف شده «شباهت چشمگیری به پروپاگاندای دهه ۱۹۳۰ دارد.»

حزب دارد با آتش بازی می‌کند. ذهنیت قربانی بودنی که پرورش داده و ایده پناه‌گرفتن در آغوش مام میهن حتی در زندگی روزمره هم به واکنشی ناخودآگاه تبدیل شده‌اند. این مسئله در ژانویه ۲۰۱۸ نمودار شد، وقتی که در عرض فقط یک ماه، سه گروه توریستی چینی در خارج از کشور خواستار حمایت کشور بزرگشان شدند. یک گروه در فرودگاهی در تهران گیر افتاده و امکانی را که انتظار داشتند دریافت نکرده بودند. در ویدئویی که در فضای مجازی دست به دست می‌شد، صدها چینی خشمشان از این مسئله را با این فریاد نشان می‌دادند: «چین! چین!» چند روز قبل و در فرودگاه توکیو هم اتفاق مشابهی افتاده بود: پس از تاخیر بیست و چهار ساعته پرواز این‌توریست‌ها به شانگهای، حین درگیری با ماموران پلیس ژاپن، به نشانه اعتراض با صدای بلند سرود ملی چین را خواندند. گروه کری متشکل از مسافران چینی درمانده، در فرودگاهی در سری‌لانکا سرود ملی چین را خواند.

این‌مسئله خجالت‌آور بود و نه فقط برای چینی‌های معمولی بسیاری که در شبکه‌های اجتماعی نظر می‌نوشتند، بلکه مسئولان چینی را هم معذب کرد. خبرگزاری حکومت، سی‌سی‌تی‌وی، در مطلبی از هموطنان چینی خواست نظم را رعایت کنند: «قرار نیست هر وقت هرکسی دلش خواست رفتار نامناسب و میهن‌پرستی "گرگ مبارز"‌گونه نشان بدهد و فریاد "چین!" سر بدهد، در فرودگاهی خارجی یا از هموطنانش در خانه همدلی دریافت کند. این‌که میهن آماده است در مشکلات از شما حمایت کند به این‌معنی نیست که سپر بلایتان خواهد بود.»

این‌کتاب با ۳۹۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...