کتاب «حجرۀ شمارۀ دو» خاطرات حجت‌‏الاسلام ابوالقاسم اقبالیان، اثری در حوزۀ تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس است که به قلم رضا یزدانی و به همت حوزه هنری قم و انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

حجرۀ شمارۀ دو خاطرات حجت‌‏الاسلام ابوالقاسم اقبالیان رضا یزدانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، حجت‌الاسلام ابوالقاسم اقبالیان یکی از شاهدان عینی است که در بسیاری از مقاطع حساس تاریخ انقلاب و دفاع مقدس حضور داشته و نقش‌آفرینی کرده‌است. وی با شخصیت‌های مهم تاریخ انقلاب ارتباط داشته و خاطرات دست اول و شنیده نشده‌ی فراوانی از آن‌ها دارد که تا کنون نقل نشده‌است و برای نخستین بار است که در کتابی منتشر می‌شود.

حجرۀ شمارۀ دو تنها خاطرات شخصی یک مبارز انقلابی نیست، بلکه خلاصه‌ای است از تاریخ انقلاب و دفاع مقدس قم. زیرا راوی این کتاب در بیشتر اتفاقات مهمِ انقلاب در قم نقش مؤثر داشته و بعضی از روایت‌های او مکمّل روایت‌های ناقصی است که پیش از این دیگران نقل کرده‌اند. با کنار هم قرار دادن این برش‌های تاریخی، مخاطبان به روایتی کامل دست خواهند یافت.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

تجربه ثابت کرده بود وقتی بچه‌ها عالِم یا مسئولی را در جبهه می‏‌دیدند شور و شوقشان بیشتر می‏‌شد. احساس نمی‏‌کردند تنها هستند. گاهی وقت‏‌ها حرف یک عالِم تا ماه‏‌ها بچه‌ها را روی پا نگه می‏‌داشت. از سوی دیگر، بسیاری از روحانیون و بزرگان هم خودشان از من می‏‌خواستند که به منطقه بروند. آیت‏الله غیوری، سیدمحمد سعیدی، و بسیاری دیگر را نیز چند بار با خود به منطقه بردم. آیت‏‌الله مشکینی و آیت‏.الله بهاءالدینی را هم بچه‌های دیگر آورده بودند. با این حال عده‌ای از روحانیون بودند که طاقت یک شب ماندن در منطقه را نداشتند. یکبار دوسه تا از فضلای حوزۀ علمیه را به جبهه بردم. شب در مقرمان در اهواز مستقر بودیم. یکی از آن‌ها که خیلی ترسیده بود، با اصرار و التماس به من گفت: «شما رو به خدا ما رو همین امشب برگردون.»
به او گفتم: «بزرگوار، این بچه‌هایی که شب و روز زیر آتیش گلوله و خمپاره‌ان، جونشون رو از سر راه نیورده‌ان.یک شب هم اینجا بمون تا بفهمی این بسیجیا چه سختی‌هایی رو دارن تحمل می‌کنن.»
جواب داد: «آقای اقبالیان، اینا وظیفه‌شونه که بجنگن. من هم وظیفه‌م اینه که درس بخونم. آقای منتظری گفته در آینده مجتهد می‌شم.»

کتاب «حجره شماره ۲» در قطع رقعی و در ۳۴۴ صفحه تدوین و منتشر شده‌است و علاقمندان می‌توانند این کتاب را در قالب طرح «روشنای خاطره» با ۲۰ درصد تخفیف از غرفه مجازی کتاب دفاع مقدس انتشارات سوره مهر خریداری نمایند.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...