خاطرات و خطرات | الف


آشنایی با پیشرفت‌های غرب و درک عقب‌ماندگی ایرانیان تأثیر عمیقی بر منش و روشِ صاحبان اندیشه در این دیار گذاشت. چنان‌که چرایی پیشرفت غرب و عقب‌ماندگی ایران، به مهم‌ترین دغدغه بسیاری از اندیشمندان و سیاست مردان آن روزگار بدل شد و هریک کوشیدند راه‌حلی برای این مهم پیدا کنند. در کنار کسانی که اسلام را مانعی بر سر راه ترقی می‌پنداشتند و نسخه‌های اسلام‌ستیزانه می‌پیچیدند؛ برخی نیز با توجه به اهمیت و جایگاه مذهب تمام سعی خود را بر این نکته متمرکز ساختند که از اسلام تصویر مبتنی بر دموکراسی ارائه کنند؛ به عبارت دیگر تمام دستاوردهای مدنی غرب را که به‌عنوان دلایل عمده پیشرفت و ترقی آن سامان می‌شناختند، با تعالیم اسلامی منطبق ساخته و کوشیدند قرائتی این‌چنین از مبانی سیاسی اسلام ارائه کنند.

درباره خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی

چنین صاحب‌نظرانی به دو دسته تقسیم می‌شدند، برخی همانند میرزا ملکم خان درواقع این روش را به‌عنوان تمهیدی استراتژیک می‌دانستند که با توجه به اعتقادات قوی مذهبی در بین مردم، ناگزیر به استفاده از آن بودند. در این میان اما بودند کسانی همانند شیخ ابراهیم زنجانی که از یک‌سو باورهای مذهبی به اسلام داشتند و از دیگر سو نمی‌توانستند از جذابیت پیشرفت‌های جوامع غربی چشم‌پوشی کنند، بنابراین کوشیدند قوانین برآمده از دموکراسی‌های غربی را با آنچه در دین مبین اسلام آمده بود منطبق کنند.

مهم‌ترین کتاب او در این دوره «بستان الحق» نام دارد که با اشاره‌ به حوادث عصر مشروطیت و تحولی که در نظام و اندیشه‌ی سیاسی آن زمان به وجود آمده است، به بررسی مشروطیت و ساختارهای اجرایی آن پرداخته و سپس این شاخص‌ها را با آموزه‌های دینی هماهنگ می‌سازد. این رساله همچنین به علل ترقی و آبادانی اروپا و عقب‌ماندگی شرق پرداخته و سخن از همانندی ترقی‌خواهی با باورهای اسلامی می‌راند. طرح چنین مباحثی از سوی روحانی نجف دیده‌ای همانند زنجانی بی‌شک حساسیت‌های بیشتری به دنبال دارشت تا روشنفکر اروپا زیسته‌ای همانند میرزا ملکم خان. از همین رو زندگی شیخ ابراهیم زنجانی با حواشی گوناگونی همراه بوده است.

آشنایی با پیشرفت‌های غرب چنان تأثیر عمیقی بر شیخ ابراهیم زنجانی داشته که تعجب برخی از مورخان را برانگیخته: «شیخ ابراهیم زنجانی، از زمره دانش آموختگان حوزه دینی نجف، و واعظان زنجان در عصر قاجار است که در برهه‏‌هایی از تاریخ مشروطیت نیز نقشی بارز ایفا کرده است. انتظاری که طبعاً از چنین کسی (با پیشینه تحصیل در نجف اشرف و پوشیدن لباس روحانیت در سراسر عمر) می‌‏رود، «همسویی و همدلی پایدار» با عالمان دین در پاسداری از احکام شرع، و «مخالفت» با عناصر دین‌گریز و به‌ویژه دین‌ستیز در عرصه سیاست و اجتماع است. پرونده زندگی شیخ ابراهیم ـ در بخش نخستین آن: دوران تحصیل در نجف، و وعظ و تدریس در سال‌های نخست بازگشت به زنجان ـ در کل، نشان از این همسویی و همدلی دارد. در ادامه زندگی وی، اما، ورق کاملاً برمی‏‌گردد و زنجانی (به لحاظ منش و روش) کلاً وضعیت دیگری می‏‌یابد.» (علی ابوالحسنی / منذر)

زندگی شیخ ابراهیم زنجانی عملاً به‌واسطه آشنایی با ترقیات غرب و غور و جستجو در چرایی آن به دو بخش تقسیم می‌شود که بخش پرسروصدای آن‌که به ماندگاری نام او در تاریخ سیاسی این دیار نیز انجامیده بخش دوم آن بوده؛ بخشی که به دلیل همسویی سیاسی شیخ ابراهیم زنجانی در کنار چهره‌هایی چون سید حسن تقی‌زاده قرار می‌گیرد و به همین دلیل انتقادات بسیاری نیز به او وارد می‌شود. با برخورداری از چنین زندگی پرفرازونشیبی می‌توان انتظار داشت که کتاب خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی کتابی خواندنی و جذاب باشد.

پرواضح است خواندن خاطرات شخصیت‌های تاریخی کمترین حسنش شناخت زندگی نویسنده است، افزون بر آن این فایده را نیز دارد که می‌تواند زمینه‌ای باشد برای شناخت دوره‌ای که راوی خاطرات در آن زیسته و هرچه نقش اجتماعی و سیاسی نویسنده خاطرات برجسته‌تر باشد، دستاورد کتاب نیز در این زمینه بیشتر خواهد شد.

با توجه به این گزاره، اهمیت نقش شیخ ابراهیم زنجانی چه در جایگاه نظری و چه در جایگاه عملی به‌عنوان یکی از چهره‌های مهم و تأثیرگذار دوران مشروطه، آشکارا نشان از اهمیت کتاب خاطرات او دارد؛ که توسط نشر کویر و به کوشش غلامحسین میرزا صالح به بازار آمده است.

از همین منظر خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی نه‌تنها به دلیل اطلاعات دست‌اول تاریخی‌اش که درباره تاریخ مشروطه اثری بسیار مهم و درخور بررسی‌ست به‌خصوص اینکه برخی حقایق تاریخی مهم همانند نقشی شیخ ابراهیم زنجانی در اعدام شیخ فضل‌الله نوری برعهده داشته، روشن سازد. از دیگر سو، در این کتاب می‌توان شرح بسیاری فرازوفرودهای سیاسی دوران مشروطه و همچنین درگیری‌های میان جریان‌های سیاسی مؤثر در صدر مشروطه را ردیابی کرد.

اما اهمیت تاریخی کتاب تنها در بحث ماجراهای سیاسی این دوران خلاصه نمی‌شود. شیخ ابراهیم زنجانی یکی از چهرهایی محسوب می‌شود که کوشیده روایتی مبتنی بر انطباق احکام اسلامی با اصول مشروطیت ارائه کند. بنابراین خاطرات او می‌تواند بازگوکننده این واقعیت باشد که چگونه یکی از روحانیون برجسته زمان خود، تحت تأثیرات آشنایی با ترقیات غرب دیدگاه‌هایش تا این اندازه دگرگون می‌شود.

اما جدا از همه ارزش‌های محتوایی کتاب به‌عنوان منبعی قابل استناد در زمینه‌ی تاریخ مشروطه، به لحاظ نوع رویکرد نویسنده به خاطراتش نیز دارای اهمیت است و تا پیش از آن، نمونه‌ی همانند کمتر داشته است. شیخ ابراهیم زنجانی در خاطره‌نویسی نیز از سنت‌های غربی غافل نبوده و متأثر از سنت اعتراف در فرهنگ غرب که باعث می‌شود به هنگام نوشتن خاطرات به نکاتی درباره مسائل شخصی و احساسات درونی خود می‌پردازد که در سنت خاطره‌نویسی رایج در آن برهه از تاریخ ما بی‌سابقه محسوب شود. این رویکرد بی‌پرده‌ی نویسنده در شرح خاطرات خود با توجه به سنت پرده‌پوشانه حاکم بر چنین مکتوباتی در این دیار، کتاب او را به تجربه‌ای پرخطر نیز برای او مبدل ساخته است.

کتاب خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی در شش فصل نوشته‌شده، بخش عمده کتاب به شرح خاطرات او در دوره‌های مختلف زندگی او اختصاص دارد، او نه‌تنها در این بخش‌ها مکرر به پیشرفت‌های غرب پرداخته و بدان‌ها اشاره‌ می‌کند، بلکه در پایان کتاب نیز در دو فصل مختصراً به شرح تاریخ جهان و ایران پرداخته است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...