کتاب «آن‌سوی میز؛ خاطرات سیاستمداران آمریکایی از تعامل و تقابل با ایران» برای دومین بار توسط انتشارات کتابستان منتشر شد.

آن‌سوی میز؛ خاطرات سیاستمداران آمریکایی از تعامل و تقابل با ایران

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  مهر، سنت خاطره‌نویسی در فرهنگ سیاسی آمریکا، رویکردی جاافتاده محسوب می‌شود و تقریباً بیشتر سیاستمداران این کشور پس از پایان دوره مسئولیت خود، کتاب خاطراتی منتشر کرده‌اند.

آنچه در کتاب «آن سوی میز» ترجمه و گردآوری شده ، بخش‌های مرتبط با ایران از کتاب خاطرات هفت نفر از سیاستمداران ارشد امریکایی در سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹ است. بررسی اتفاقات دوران رو رئیس‌جمهور امریکا- باراک اوباما و دونالد ترامپ- بحث بر سر مسئله برنامه هسته‌ای ایران و اهمیت کشور ایران در راهبردهای امنیت ملی و سیاست خارجی امریکا از دیگر محورهای مطرح شده در این اثر است.

خاطرات افرادی که در این کتاب گرد آوری شده عبارتست از:

فصل ۱: هیلاری رودهام کلینتون، وزیر امور خارجة امریکا (۲۰۰۹- ۲۰۱۳)
فصل ۲: جان فوربز کری، وزیر امور خارجة امریکا (۲۰۱۳- ۲۰۱۷)
فصل ۳: وندی روث شرمن، معاون سیاسی وزیر امور خارجة امریکا (۲۰۱۱- ۲۰۱۵)
فصل ۴: نیمراتا نیکی هیلی، سفیر ایالات متحدة امریکا در سازمان ملل (۲۰۱۷- ۲۰۱۸)
فصل ۵: ویلیام جوزف برنز، قائم‌مقام وزیر امور خارجة امریکا (۲۰۱۱- ۲۰۱۴)
فصل ۶: سوزان الیزابت رایس، سفیر ایالات متحدة امریکا در سازمان ملل (۲۰۰۹- ۲۰۱۳)
فصل ۷: جان رابرت بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا (۲۰۱۸- ۲۰۱۹)|

به بیان مترجمان این کتاب (مهدی خانعلی زاده و سید وحید نبوی زاده نمازی) آنچه برای مخاطب ایرانی از مطالعه این مجموعه به‌دست می‌آید، نوع نگاه آمریکایی‌ها به کشورمان و هدف آن‌ها از هر گونه تعامل و مذاکره با جمهوری اسلامی ایران است.

کتاب آن سوی میز در ۳۴۰صفحه و با قیمت ۷۰هزار تومان روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...