مجموعه کتاب دو جلدی «پیشگامان کهن تصوف» [Alte Vorbilder des Sufitums] نوشته ریشارد گراملیش [Richard Gramlich] با ترجمه شیرین شادفر وارد بازار نشر شد.

پیشگامان کهن تصوف» [Alte Vorbilder des Sufitums] نوشته ریشارد گراملیش [Richard Gramlich]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، مجموعه کتاب دو جلدی «پیشگامان کهن تصوف» از مجموعه کتاب‌های مطالعات اسلامی انتشارات حکمت منتشر شد.

ریشارد گراملیش، اسلام‌شناس آلمانی، در این کتاب که به منبعی کلاسیک دربارۀ تصوف بدل شده است، کوشش کرده با استفاده از اطلاعات پراکنده در منابع معدودی که دربارۀ پیشگامان کهن تصوف در اختیار است، احوال آنان را با تمرکز بر آرا و شیوۀ زندگی‌شان بازسازی کند. این کتاب شامل شرح احوال بیست‌ و دو تن از بزرگان تصوف است که در دو جلد سامان یافته است: در جلدِ نخست، سیزده تن از مشایخ غرب جهان اسلام در بصره و بغداد، و در جلدِ دوم، نه نفر از مشایخ شرق در ایران و به خصوص خراسان معرفی شده‌اند.

ریشارد گراملیش، شاگرد برجستۀ فریتس مایر، در زمرۀ مهم‌ترین پژوهشگران تصوف شناخته می‌شود و ترجمه‌های معتبر او از آثار کلاسیک عرفان اسلامی شهرت جهانی یافته است.

پیش از این از این نویسنده کتاب «طریقه‌های شیعی ایران: ذهبیه، نعمت‌اللهیه و خاکساریه» با ترجمه شیرین شادفر منتشر شده بود.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...