کتاب «ماموریت شوستر در ایران» [The Shuster mission to Iran : leaving something worthwhile behind] نوشته جون گوگان [Joan Gaughan] با ترجمه شهربانو صارمی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

ماموریت شوستر در ایران» [The Shuster mission to Iran : leaving something worthwhile behind]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی «ماموریت شوستر در ایران؛ میراث ارزنده‌ای که بر جای گذاشت» در سال ۲۰۲۱ توسط انتشارات Real Nice Books منتشر شده است.

سال ۱۹۱۱ یک‌حسابدار جوان آمریکایی به‌نام مورگان شوستر همراه خانواده‌اش به کشوری رفت که آن زمان در خارج از ایران «پرشیا» نامیده می‌شد. شوستر به این‌کشور رفت تا امور مالی آشفته آن را سر و سامان دهد و کمتر از ۸ ماه بعد در نتیجه فشارهای روسیه و بریتانیا مجبور شد تصمیمی بگیرد که نه فقط مأموریتش، بلکه سرنوشت کشوری را که سعی داشت به آن کمک کند تحت تأثیر قرار داد.

شوستر گمان می‌کرد اگر شأن و منزلت انسانی و آزادی را برای دیگران نخواهیم، ارزشی ندارد. به‌گفته منتقدان، کتاب «ماموریت شوستر در ایران» درباره آدم‌هایی است که تلاش کردند یک‌کشور مدرن به وجود آورند اما همین‌تلاش‌شان باعث نابودی‌شان شد.

در ایران سال ۱۹۱۱، نام خانوادگی هنوز باب نشده بود و ایرانی‌ها با القاب‌شان شناخته می‌شدند. در آن‌شرایط نادیده‌گرفتن لقب فرد بی‌اعتنایی به جایگاه اجتماعی‌اش بود. این‌قصور و بی‌احترامی نه نادیده گرفته می‌شد نه بخشیده می‌شد؛ به‌ویژه اگر درباره چندلقب خاص رخ می‌داد که شوستر با آن‌ها کار می‌کرد؛ دوله، مُلک، سلطنه، نظام و سلطان. در آن‌سال ۱۹۱۱ نایب‌السلطنه کشور با لقب نظام‌الملک شناخته می‌شد و لقب میرزا هم اشاره به شاهزاده داشت. خان، سرکرده طایفه بود. اتابک هم به‌معنی صدراعظم یا رئیس‌الوزرا بود. سپهدار و سردار هم هر دو اشاره به فرماندهان والامقام نظامی داشتند؛ لقبی که معادل ژنرال باشد. البته سپهدار مافوق سردار بود.

نویسنده کتاب پیش‌رو می‌گوید شوربختی عصر جدید ایران و مورگان شوستر با عهدنامه ترکمان‌چای شروع شد؛ عهدنامه‌ای که با امضای نمایندگان فتحعلی‌شاه در ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ به دور دوم جنگ‌های ایران و روسیه خاتمه داد.

«ماموریت شوستر در ایران» دربرگیرنده ۲۱ فصل است که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «عهدنامه سرنوشت‌ساز»، «قلمرو قاجارها»، «شاهِ به‌ستوه آمده»، «انقلاب مشروطه»، «قرارداد ۱۹۰۷ روس و انگلیس»، «مجلس دوم»، «چرا یک‌آمریکایی؟ چرا شوستر؟»، «روزهای نخست»، «قانون ۱۳ ژوئن»، «آموزش احترام به قانون»، «قضیه استوکس»، «محمدعلی میرزا حمله می‌کند»، «عملیات نظامی»، «سپتامبر»، «ماجرای شعاع‌السلطنه»، «اکتبر؛ نامه تایمز»، «نوامبر؛ درخواست‌ها و اولتیماتوم‌»، «دسامبر»، «اشک فرشتگان را درآورد»، «خداحافظ» و «سرانجام».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

در ۱۹ ژوئیه، یعنی فردای روزی که خبر بازگشت شاه مخلوع به تهران رسید، دولتی ائتلافی که سپهدار در راس آن بود به مجلس معرفی و تایید شد. همزمان حکومت نظامی اعلام شد و برای سر محمدعلی‌میرزا ۱۰۰۰۰۰ تومان و سر هر یک از برادرانش، سالارالدوله و شعاع‌السطنه، ۲۵۰۰۰ تومان جایزه تعیین شد.
در نگاه اول، گیج‌کننده‌ترین انتصاب دولت انتصاب سپهدار به مقام رئیس‌الوزرایی بود. از زمان عزیمت غیرمنتظره یک ماه قبلش به «فرنگستان» نه استعفا کرده و نه به تهران بازگشته بود. دولت عملا رئیس‌الوزرا نداشت. از این‌گذشته، شایعه حمایت او از شاه مخلوع را ظاهرا این‌واقعیت ثابت می‌کرد که پس از بازگشت در تاریخ ۹ ژوئیه، نه به تهران بلکه به اقامتگاه شخصی خود در شمیران در حومه تهران و در نزدیکی اقامتگاه تابستانی هیئت روسی رفته بود، و گفته می‌شد غذایش در ظروف دربسته سرو می‌شود. او برای از سر گرفتن وظایف رئیس‌الوزرایی هیچ حرکتی از خود نشان نداد و کمی بعد شماری از واپس‌گرایان شناخته‌شده که در طول عملیات نظامی همچنان دست‌اندرکار توطئه علیه حکومت مشروطه بودند به او پیوستند. با این‌همه، اکثریت مجلس، هرچند بدگمان به افرادی که روابط مشکوک با روسیه یا شاه مخلوع داشتند، حداقل در آغاز کار از بازگشت سپهدار خوشحال بودند.

این‌کتاب با ۲۶۴ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۸۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...