کتاب «باد یمانی» شامل مجموعه داستان‌های کوتاه درباره زندگی و کرامات امام حسن عسگری (ع) از سوی انتشارات به نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) روانه بازار نشر شد.

به گزارش ایرنا، مجموعه داستان های کوتاه درباره زندگی، کرامات و معجزات امام یازدهم؛ امام حسن عسگری (ع) است که محمدرضا عابدی شاهرودی به رشته تحریر درآورده است. در این اثر سعی شده از اقیانوس بی کران معارف امام حسن عسگری (ع)، گوشه ای کوتاه به شیعیان ارائه شود. باد یمانی، نسیمی بر دل‌های کویری است که تشنه دیدن، شنیدن و آموختن است و به حق، هر کس قدر آن را بداند، به دریای معرفت رهنمون خواهد شد.
 مجموعه داستان های کوتاه در ارتباط با زندگی ائمه هدی (ع) در جلد نخست آن با عنوان باد یمانی که به زندگی امام یازدهم؛ امام حسن عسگری (ع) می پردازد؛ در قطع رقعی، با شمارگان یک هزار نسخه و با قیمت ۱۹۰ هزار ریال در بازار کتاب در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.
این اثر ۱۳۶ صفحه ای، در هشت سرفصل با عناوین ماجرای درختان سیب، ماجرای رگ زدن، ماجرای پارچه ها، ماجرای شتر، ماجرای ابریشم، ماجرای اسب، ماجرای سکه ها و ماجرای به دنیا آمدن داستان هایی در ارتباط با زندگی و کرامات امام یازدهم (ع) را روایت می کند.

در قسمتی از ماجرای پارچه ها می خوانیم:
محمد در کنار خادم راه می رفت و متوجه شده بود همه به آن خادم احترام زیادی می گذارند. هیچ کلامی میانشان رد و بدل نشد تا اینکه به خانه بزرگی رسیدند که دری همچون دروازه داشت.
هر دو وارد خانه شدند و ناگهان رایحه ای دلنواز به مشام محمد رسید.نگاه حیرت زده محمد به در و دیوار بود و آن رایحه را استشمام می کرد. از چند راهرو و در گذشتند تا اینکه خادم به او اشاره کرد به درون اتاقی برود. محمد در حالی که هنوز در شک و تردید به سر می برد، وارد  اتاق شد و ....

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...