کتاب «من و آزادی»؛ خاطرات میرزا حسین خیاط (از دوستان عارف قزوینی و میرزا کوچک خان جنگلی) به کوشش مهدی نورمحمدی توسط انتشارات نامک به چاپ رسید.

من و آزادی»؛ خاطرات میرزا حسین خیاط

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، میرزا حسین خیاط (فرنیا) مشهور به پدر، در سال 1292 قمری مطابق با 1254 خورشیدی در قزوین به دنیا آمد. وی از سال 1324 قمری به صف آزادی‌خواهان و مشروطه‌طلبان پیوست و در ترویج مشروطیت در قزوین کوشش فراوانی کرد. کتاب حاضر، دست نوشته‌های منتشر نشده میرزا حسین، از مبارزان انقلاب مشروطیت، عضو حزب دموکرات، حزب سوسیالیست و از یاران نزدیک میرزا کوچک‌خان جنگلی است.

در این کتاب نکات جدید و جالبی درباره تاریخ مشروطه و نهضت جنگل برای اولین‌بار مطرح می‌‌شود. او هم‌چنین از یاران نزدیک عارف قزوینی بوده و در فصلی از این کتاب، پس از نگارش شرح حال عارف، نمونه‌ای از شعر و نثر او هم‌چنین اشعاری که خودش در سوگ عارف سروده را به رشته تحریر در آورده است.

مؤلف که از مبارزين انقلاب مشروطيت، عضو حزب دموكرات و حزب اجتماعیون عامیون بوده و خود در متن بسيارى از حوادث صدر مشروطیت حضوری فعال داشته، آگاهی‌های ارزشمندی در این خصوص ارائه داده و با توجه به دست اول بودن اطلاعاتش، احمد كسروى در كتاب «تاريخ هجده‏ ساله آذربايجان»، در هنگام شرح چگونگی فتح قزوین توسط مشروطه‌خواهان، قسمتی از يادداشت‌‏هایش را نقل کرده است.

با توجه به این که مؤلف از دوستان و ياران نزديک ميرزا كوچك خان جنگلى بوده و چند مرتبه به عنوان نماينده او با وثوق‌‏الدوله رئيس‌‏الوزرای وقت و صاحب‏‌منصبان قواى انگليس، آلمان و عثمانى مذاكره کرده، اطلاعات و نکات بسیار مهم و ارزشمندی درباره وقايع نهضت جنگل به دست می‌دهد که در منبع دیگری نمی‌توان به چنین آگاهی‌های منحصر به فرد و دست اولی دست یافت.

برخی از این نکات عبارتند از: «اشاره به عضویت و انتصاب خود به ریاست مجلس مشاوره عالی جنگل»، «اشاره به تبعید میرزا کوچک خان به قم به همراه سران حزب دموکرات در هنگام اولتیماتوم روس‌ها در سال 1290 خورشیدی»، «اشاره به ملاقات مصطفی‌خان قزوینی به عنوان نماینده جنگل با نمایندگان قوای آلمان و ارسال هدیه از سوی ویلهلم برای میرزا کوچک‌خان»، «اشاره به نقش خود در تدوین مرامنامه جنگل بر طبق مرامنامه حزب دموکرات»، «اشاره به حضور سید جلیل اردبیلی از سران حزب دموکرات در جنگل و دستگیری وی توسط قوای قزاق به فرماندهی استاروسلسکی»، «اشاره به تبار رشوندی میرزا کوچک خان.» «اشاره به عزیمت میرزا کوچک‌خان از راه مازندران به رشت در رجب سال 1333 قمری».

کتاب «من و آزادی» خاطرات میرزا حسین خیاط قبلا در انتشارات سخن منتشر شده بود.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...