«تاریخ سیاسی زنان: مبارزات طبقاتی و آزادی‌خواهی زنان» [Class struggle and women's liberation] در مجموعه‌ فمینیسم در نشر افکار منتشر شده است.

«تاریخ سیاسی زنان: مبارزات طبقاتی و آزادی‌خواهی زنان» [Class struggle and women's liberation] تونی کلیف[Tony Cliff]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، تونی کلیف[Tony Cliff]، که با نام اصلی ییگائیل گلاکشتاین (Yigael Glückstein) در فلسطین متولد شد اما در انتقاد از اسرائیل به کانادا مهاجرت کرد و نام عبری خود را نیز تغییر داد، کنشگر یهودی ضدصهیونیست و از چهره‌های برجسته‌ جنبش تروتسکیسم است که در سال 2000 درگذشت.
در بخشی از مقدمه‌ کتاب چنین آمده است: «جنبش زنان به درستی از این‌که زنان «از دید تاریخ پنهان مانده‌اند» شکایت دارد، اما میان این ناپیدایی و ماهیت طبقاتی شیوه‌ نگارش و آموزش تاریخی جامعه‌ ما ارتباطی نمی‌بیند. تاریخی که تنها بر فعالیت‌های نخبگان حاکم یعنی پادشاهان، ژنرال‌ها، نخست‌وزیرها، پاپ‌ها، بانکدارها، کارخانه‌دارها، هنرمندان بزرگ، دانشمندان و فلاسفه متمرکز است و در میان آن‌ها به‌جز چند ملکه، امپراتریس و ژا‌ندارک باقی همه مرد هستند. از‌این‌رو، تاریخ در قالب یک داستان مردانه نگاشته شده است؛ اما در میان مردان نیز تنها تعداد محدودی افتخار ورود به این تاریخ را یافته‌اند.

پس این شکایت که زنان از تاریخ حذف شده‌اند، بدون توجه به این که اکثر مردان نیز عملاً دچار سرنوشت مشابهی شده‌اند، به معنای پذیرش انگاره‌های نخبه‌گرایانه‌ بنیادین تاریخِ «رسمی» است. تنها مخالفان ثابت‌قدم این مجموعه‌ی عقاید غالب، مارکسیست‌ها هستند؛ آن‌ها اعلام می‌کنند که «تاریخِ جوامع، تاریخِ مبارزه‌ی طبقاتی‌ است» و از این رو است که طبقات استثمارشده و ستمدیده نیز -چه مرد و چه زن- به‌اندازه‌ طبقات حاکم سوژه‌ تاریخ هستند...

تأکید ما در سراسر این کتاب بر زنان طبقه‌ کارگر به‌عنوان سوژه‌های تاریخ است؛ به‌عنوان تاریخ‌سازان... تاریخِ تلاش برای سازمان‌دهی زنان طبقه‌ کارگر در سازمان‌های سوسیالیستی مانند تاریخ عمومی جنبش طبقه‌ی کارگر، داستان طولانی فرازها و فرودها است؛ داستان دستاوردهای شگرف و ناکامی‌های جان‌سوز. با این وجود مبارزه ادامه دارد؛ حتی اگر قرار باشد که همه چیز را از نو آغاز کنیم.»

نیکزاد زنگنه، مترجم اثر، دانش‌آموخته‌ مطالعات زنان از دانشگاه علامه طباطبایی است و همچنین ترجمه‌ دیگری با عنوان «پیمانکاران اعتراض» در نشر افکار زیر چاپ دارد.

«تاریخ سیاسی زنان» با تصویر روی جلدی از نقاشی «اعتصاب فلزکاران کروسو» اکتبر 1899 اثر ژول آدلر در 450 صفحه رقعی به بهای 125000 تومان در شمارگان 500 نسخه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...