کتاب «موسی» [Moses] نوشته گرهارد فون‌راد [Gerhard von Rad] که طرح مختصری از الهیات عهد عتیق محسوب می‌شود، منتشر شد و در دسترس پژوهشگران فارسی زبان قرار گرفت.

موسی» [Moses] نوشته گرهارد فون‌راد [Gerhard von Rad]

دیگر پیامبری چون موسی در اسرائیل برنخاست، همو که یهوه روی در روی او را شناخت. چه بسیار آیات و معجزات که یهوه به میانجی وی در سرزمین مصر علیه فرعون و جمله خادمان او و سراسر سرزمین وی به ظهور رساند! موسی چه دست قدرتمند و چه وحشت عظیمی برابر دیدگان تمامی اسرائیل در کار آورد ؟ ( تثنیه ۳۴: ۱۰-۱۲ )

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، کتاب موسی را می‌توان نما و طرح بسیار مختصری از الهیات عهد عتیق دانست. عهد عتیق کتابی بسیار کهن است. این کتاب مقدس هم کهن است و هم نگارش آن هم بسیار به طول انجامیده. بسیاری از داستان‌های مهم آن بارها و بارها نقل شده و در ادوار مختلف به نگارش در آمده است. طبیعتا هر دوره‌ای به فراخور فهم خود از داستان چیزی به آن افزوده است‌. این موضوع درباره حضرت موسی نیز صدق می کند که همانند دیگر شخصیت‌های بزرگ عهد عتیق بیشتر آنچه از او می دانیم حاصل آثار کسانی است که نه در زمانه‌اش، بلکه در ادوار بعد از او می زیسته‌اند. این کتاب نیز اگر چه عنوان موسی را بر خود دارد، به تمامی به حیات موسی نمی پردازد، بلکه آن را جزئی از سنت و تاریخ دین قوم اسرائیل می‌داند.

گرهارد فون ‌راد (Gerhard von Rad) متولد ۱۹۰۱ در نورنبرگ آلمان در دانشگاه‌های ارلانگن و توبینگن در رشته الهیات تحصیل کرد و پس از تکمیل رساله تحصیلی خود با عنوان قوم خدا در سفر تثنیه به مقام استادی در دانشگاه ارلانگن رسید، در سال ۱۹۳۰ به دانشگاه لایپزیکه رفت و تا سال ۱۹۳۴ در آنجا تدریس کرد. در سال ۱۹۳۴ به دانشگاه ینا رفت و در آنجا اثر دوران ساز خویش درباره نقد قالب اسفار بیته (سفر پیدایش، خروج، لاویان، اعداد، تثنیه، و یوشع) را نوشت و نگارش تفسیر سفر پیدایش را هم آغاز کرد. فون‌راد در سال ۱۹۴۹ به دانشگاه هایدلبرگ رفت و تا زمان بازنشستگی در آنجا تدریس می‌کرد. او سرانجام در ۳۱ اکتبر سال ۱۹۷۱ چشم از جهان فروبست.

وی معتقد بود سنت‌ها و داستان‌های مربوط به موسی با وجود اهمیت فراوان شخصیت و حیات او، در اصل و اساس قالبی هستند برای طرح و روایت اعمال نجات بخش عظیمی که خدا برای قوم خویش انجام داد.

در روایاتی که امروزه در اختیار داریم، سیمای این مرد بزرگ را آن گونه که در روح و ایمان همین ادوار انعکاس یافته است می بینیم. این بدان معناست که ما هیچ زندگی نگاری کاملی از موسی نداریم، چه رسد به روایتی که بنا بر «روش تاریخی محض» نوشته شده باشد.

فون‌ گراد اثر خود به نام موسی را در پنج فصل به رشته تحریر درآورده است؛ نویسنده در فصل نخست با عنوان «موسای انسان» با تکیه بر تاریخ سنت های مربوط به موسی، دو ویژگی اصلی او را شخصیتی به کلی بشری و برخورداری از مقام میانجی یا شفیع می‌داند. در فصل دوم با عنوان «دعوت از موسی»، فون راد با ارائه تفسیری مختصر از سه داستانی که در پیدایش، خروج و داوران آمده است، نشان می‌دهد که انکشاف نفس و فعالیت خدا در تاریخ اعمالی برآمده از اختیار، آزادی مطلق، و رحمت و فیض اوست.

فصل سوم کتاب به «فرامین اول و دوم» می‌پردازد؛ اینک خدایی که خود را شناسانده و برای قوم اعمالی نجات‌بخش انجام داده، از آنان مطالبه هم دارد؛ زیرا با ایشان رابطه‌ای مبتنی بر عهد برقرار کرده است. نویسنده در فصل چهارم با عنوان «اراده الهی متجلی در شریعت»، به طرح و پاسخگویی این پرسش می‌پردازد که مضمون فرامین داده شده به قوم چیست یا به عبارت دیگر، قوم چگونه این فرامین را می‌فهمد. در فصل پنجم با عنوان «از وعده تا تحقق وعده»، تحقق وعده‌های خدا به قوم بررسی می‌شود؛ زیرا در عهدی که میان خدا و قوم بسته شده است، افزون بر مطالبات از قوم، وعده‌های او به ایشان نیز آمده است.

کتاب موسی را فاطمه و محمد صبائی ترجمه کرده و در مقدمه‌ای خاطر نشان کرده‌اند که این اثر با نظر به کمبود منابع علمی معتبر فارسی در حوزه الهیات یهودی و برای پیشبرد مطالعات ادیانی انتخاب و ترجمه شده است و این اثر از دانشمندی نامدار می‌تواند بخشی از نیاز دانشجویان و پژوهشگران به منابع یهودی را تامین کند.

کتاب موسی را انتشارات ققنوس در یک‌هزار و ۱۰۰ نسخه منتشر کرده است.

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...