ترجمه فارسی رمان «بازگشت گام‌به‌گام هلر به زادگاه» ولفگانگ بیتنر (Wolfgang Bittner) با ترجمه کامران جمالی توسط نشر نیلوفر منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز، نسخه اصلی رمان «بازگشت گام‌به‌گام هلر به زادگاه» با عنوان Hellers allmähliche Heimkehr در سال ۲۰۱۲ منتشر شده بود.

این رمان اولین اثر ترجمه شده بیتنر به زبان فارسی است. کامران جمالی در پیشگفتار این کتاب، ارزش و اعتبار این رمان را در «توصیف هنری» تمدن بی فرهنگ می داند. به گفته مترجم بیتنر در این رمان «ابتدا به درون- پویایی (اتودینامیسم) و علت های سیر این تمدن بزرگ به سوی بی فرهنگی در زندگی سه نسل می پردازد و با نگاه به واپس تا سده های پیشین هم ریشه یابی می کند. پس از آن جلوه های فرهنگی رنگ باخته در قلب چنین تمدنی در برابر دیدگان قرار می گیرد: کم رنگ شدن احساس همبستگی در انسان ها، جهت گیری عواطف تنها به سوی تخم وترکه ی افراد، بی خبری شهروندان کشورهای آزاد از بی عدالتی هایی که کنار گوش شان روی می دهد و هر روز شمار بیشتری از آن ها را از امتیازاتی بی بهره می کند که در درازای دو سده با شورش ها، انقلاب ها و تظاهرات های گاه خونین به دست آورده بودند».

جمالی «بازگشت گام به گام هلر به زادگاه» را رمانی معرفی می کند که «به جز سرگرم کنندگی (در معنای خوب واژه)، در زمینه ی تاریخ چند دهه ی اخیر آلمان هم بسیار آموزنده و روشنگر است».

شخصیت اصلی رمان «بازگشت گام به گام هلر به زادگاه» روشنفکری است کتاب خوانده. او حین پرسه زدن در مکان هایی که با گذشته اش گره خورده اند ضمن مرور گذشته خود، گذشته ای عمومی و تاریخی را نیز مرور می کند و به واکاوی تاریخ می پردازد؛ تاریخی که توالی غارت و چپاول و خشونت است. در جایی از رمان می خوانیم: «تاریخ این منطقه مانند هر جای دیگر تنها توالی قتل، ضربات مرگبار، دستبرد، آتش و غارت، تجاوز و سرکوبی بود. رومی ها، ساکسون ها و فرانک ها برای حاکمیت کامل بر آن با یکدیگر در جنگ بودند. سپس در سده ی نهم نورمان ها در این ساحل پیاده شدند، نقطه به نقطه را غارتگرانه زیر پا گذاشتند و انسان هایی را که دستگیر می کردند به بردگی وا می داشتند. بعدها خانخانی نجیب زادگان - هر یک در گوشه ای - موجودیت یافت که با قهر به قدرت و ثروت دست یافتند، دژ ساختند و کوشیدند با دستبرد و راهزنی ثروت خود را افزایش دهند. لذت از انتقام، و نفرت، نسل به نسل میراث داری می شد...».

انتشارات نیلوفر این‌ کتاب را با ۲۲۸ صفحه و قیمت  ۴۳ هزار تومان منتشر کرده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...