کامل داوود [Kamel Daoud] نویسنده الجزایری برای رمان «ساعت‌ها» [یا حوری‌ها Houris] برنده جایزه ادبی گنکور ۲۰۲۴ شد.

کامل دائود [Kamel Daoud] نویسنده الجزایری برای رمان «ساعت‌ها» [Houris]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کامل داوود به عنوان اولین الجزایری وارد فهرست برندگان این جایزه معتبر فرانسه شد. او برای رمان «ساعت‌ها» که یادآور دهه سیاه الجزایر در فاصله ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۲ است، این جایزه را کسب کرد.

آکادمی گنکور که نویسنده و کارگردان سینما فیلیپ کلودل امسال ریاست آن را برعهده دارد، دیروز دوشنبه در رستوران دروان اعلام کرد جایزه گنکور ۲۰۲۴ که برترین جایزه ادبی فرانسه است، به کامل داوود برای «ساعت‌ها» تعلق گرفته است.

کامل داوود، برنده جایزه گنکور، پس از دریافت جایزه برای رمان «ساعت‌ها» در پاریس، از پنجره رستوران دروان برای مخاطبانش دست تکان داد.

دیگر کتاب‌هایی که به دور نهایی این جایزه راه یافته بودند «مادلین قبل از سحر» نوشته ساندرین کولت، «جاکاراندا» [jacaranda] نوشته گائل فایی [gael faye] و «مجمع الجزایر» نوشته الن گاودی بودند.

جایزه رنودو دیگر جایزه ادبی فرانسه هم در همان مکان و در پی معرفی برنده گنکور به رقیب وی گائل فی برای «جاکاراندا» رسید.

جاکاراندا» [jacaranda] نوشته گائل فایی [gael faye]

داوود در پیامی همراه با عکس پدر و مادرش نوشت: این رویای توست که با هزینه کردن سال‌های زندگیت برآورده شده است. به پدر مرحومم. برای مادرم که هنوز زنده است، اما چیزی را به خاطر نمی‌آورد. هیچ کلمه‌ای برای تشکر واقعی وجود ندارد.

«حوری‌ها» که در هفته‌های اخیر به عنوان یک کتاب محبوب شناخته شده، جانشین رمان «مراقب او باش» نوشته ژان باپتیست آندریا شد که سال پیش این جایزه را دریافت کرد. داوود ۵۴ ساله با این رمان که ۱۱ سال پس از «مرسو چه کسی را کشت» که موفق به کسب جایزه گنکور بهترین رمان اول شد، برای دومین بار در چهار مرحله گنکور ظاهر شد و در نهایت جایزه گنکور بهترین رمان را از آن خود کرد. رمان نخست وی بازروایت «بیگانه» آلبر کامو از منظر مقابل داستان اصلی بود. این نویسنده که سال ۱۹۷۰ در شهر مستغانم الجزایر متولد شد، روزنامه‌نگاری قدیمی است و ستونی ویژه در لوپوئن دارد. او سال ۲۰۲۳ و ۳ سال پس از دریافت تابعیت فرانسوی، ساکن پاریس شد.

«حوری‌ها» در حالی جایزه گنکور را برای نویسنده خود به ارمغان آورده و نام او را به عنوان اولین برنده الجزایری این جایزه در تاریخ ثبت کرده که انتشارش در کشور خود نویسنده ممنوع است و موجب شد گالیمار از بیست و هفتمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب الجزایر که از ۶ تا ۱۶ نوامبر برگزار می‌شود، حذف شود. این رمان مغایر یک ماده از منشور صلح و آشتی ملی الجزایر است که برمبنای آن برانگیختن «زخم‌های فاجعه ملی» ممنوع شده و به معنی سکوت در برابر یک دهه جنگ داخلی است که از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۲ گروه‌های تندرو را در برابر ارتش الجزایر قرار داد و بین ۶۰ تا ۲۰۰ هزار کشته و هزاران نفر مفقود به جای گذاشت.

«حوری‌ها» به این دهه سیاه پرداخته و حالا ۲۰ سال پس از پایان جنگ، داستان را در دو بخش پیش می‌برد: از سایه تا روشنایی، از سکوت تا رویارویی. اول، مونولوگ غنایی تیره اوبی ۲۶ ساله، زخمی به شکل لبخند در گردنش، خطاب به کودکی که در شکم خود حمل می‌کند. او می گوید در این کشور که همه چیز را از او گرفته است او را به دنیا نمی‌آورد. سپس، تک گویی راننده-کتابداری که وقتی اوبی می‌خواست پیاده اوران را ترک کند، او را مجبور می‌کند سوار ماشینش شود. در یک سفر جاده‌ای او اوبی را به دهکده‌ای می‌برد که شاهد این فجایع بوده است.

مکرون، در ایکس، به هر دو نویسنده برنده گنکور و رنودو تبریک گفت و گفت: به لطف صدای آنها، زبان فرانسوی ما زیبایی، تراژدی و جهانی بودن را حتی بهتر بیان می‌کند.

................ هر روز با کتاب ................

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...