مجموعه داستان «تزار عشق و تکنو» [The tsar of love and techno] نوشته‌ آنتونی مارا [Anthony Marra]، برنده جایزه فرهنگستان هنر و ادبیات آمریکا در سال ۲۰۱۶، ترجمه و منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز، آنتونی مارا ( - ۱۹۸۴)، نویسنده جوان آمریکایی است که نامش در بین 450 نویسنده‌ای که به نامزدی ترامپ برای انتخابات اعتراض کردند؛ دیده می‌شود.

تزار عشق و تکنو» [The tsar of love and techno] نوشته‌ آنتونی مارا [Anthony Marra]

مجموعه داستان «تزار عشق و تکنو» که «آنتونی مارا» در سال ۲۰۱۵ منتشر کرده، شامل داستان‌هایی است که در دوره‌های مختلف روایت می‌شوند. اولین داستان این مجموعه نمونه‌ای ملموس از پرداختن به تم سانسور است؛ شخصیت اصلی داستان در دوره «ژوزف استالین» در اداره‌ای کار می‌کند که وظیفه‌اش، پاک کردن چهره‌ها از نقاشی‌ها و روزنامه‌هاست. وقتی او با چهره آشنای یک بالرین روبه‌رو می‌شود، کارش را به درستی انجام نمی‌دهد و این تمرد عواقبی را برایش دربردارد.

9 داستان‌ به هم پیوسته کتاب در فاصله قرن بیستم تا بیست‌ویکم در شوروی-روسیه رخ می‌دهد. داستانها بیانه‌ای علیه کمونیسم و فساد پساکمونیسم روسیه است. این اثر نشان می‌دهد چگونه تاریخ، برخی حقایق را فرسوده می‌کند و از بین می‌برد و برخی دیگر را به حال خود رها می‌کند.
تمامی داستان‌ها را تابلوی نقاشی «مرتعی خالی در بعدازظهر» اثر پیوتر زاخارُف چِچِنِتس به هم پیوند می‌دهد که خود درباره‌اش می‌گوید:«کار مهمی نیست.»

داستان‌ها حول شخصیت‌هایی می‌چرخد که هر یک نماینده زندگی و زمانه کشورشان هستند:
مارکین: نقاشی که مامور سانسور تصاویر شخصیت‌های مغضوب حزب کمونیست است.
کولیا: برادرزاده مارکین. سرباز مزدور روس در جنگ علیه چچنی‌ها.
بالرین: مادر بزرگ تبعیدشده به سیبری.
گالینا: نوه بالرین و دختر شایسته سال که مغضوب مناسبات کرملین می‌شود.
سرگی: پسر برادرزاده مارکین. جوان بیکار و بیعاری که نماد پیوند گذشته، اکنون و آینده جوانان روس است و به کلاهبرداری اینترنتی می‌پردازد.

«تزار عشق و تکنو» نوشته‌ آنتونی مارا با ترجمه مریم حسین‌زاده در 360 صفحه و با قیمت 52هزار تومان توسط نشر نو منتشر شده است.
 

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...