مهدی غبرایی از به پایان رسیدن کار ترجمه رمان «این ناقوس مرگ کیست» اثر ارنست همینگوی خبر داد.

غبرایی، مترجم به فارس، گفت: این رمان به زودی از سوی انتشارات افق منتشر خواهد شد و امیدوارم که تا پیش از نمایشگاه کتاب، برای عرضه آماده شود.
غبرایی همچنین توضیح داد: در حال حاضر سه ترجمه از این کتاب موجود است، اولین ترجمه توسط رحیم نامور با عنوان «زنگها برای که به صدا در می‌آیند» صورت گرفته است که متن روانی است اما بسیاری از قسمت‌های رمان در آن آورده نشده است، در واقع نیمی از کتاب ترجمه شده، ترجمه دوم هم کامل نیست و ترجمه سوم کتاب را هم هنوز ندیده‌ام.

وی اضافه کرد: من متن کامل این رمان را از زبان انگلیسی به فارسی برگردانده‌ام و جدا از متن اصلی ترجمه عبارات فرانسوی زیادی هم را که در آن به کار رفته بود آورده‌ام.
غبرایی همچنین از به پایان رسیدن ترجمه رمان «پرستوی کابل» اثر یاسمینا خضرا خبر داد و گفت: انتشارات آمیتیس به زودی این کتاب را منتشر و روانه بازار کتاب خواهد کرد.

مترجم رمان «بادبادک باز» اثر
خالد حسینی ادامه داد: این رمان را برای آشنایی خوانندگان فارسی‌زبان با آثار و نوشته‌های یاسمینا خضرا ترجمه کرده‌ام و البته داستان جذابی هم دارد که مطمئن هستم مورد توجه خوانندگان قرار می‌گیرد.
وی درباره داستان این رمان توضیح داد: داستان در دوران حکومت طالبان می‌گذرد و زوال و پوسیدگی رژیم کابل را ازدرون جست‌وجو می‌کند.
غبرایی اضافه کرد: یاسمینا خضرا نویسنده الجزایری‌تبار مقیم فرانسه است که اصل کتابش را هم به زبان فرانسوی نوشته اما من آن را از روی نسخه انگلیسی اثر ترجمه کرده‌ام.

................ هر روز با کتاب ...............

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...